سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        باور و تردید...

        شعری از

        رضا محمدصالحی

        از دفتر رسم نو نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱ آذر ۱۳۹۳ ۱۵:۵۳ شماره ثبت ۳۱۹۹۸
          بازدید : ۵۱۳   |    نظرات : ۳۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        ای چشم !
        چتر پلک را بستم
        نمی باری؟
        مگر امشب هوای گریه ات  نیست؟
        و یا بغضی که مانده در گلویم
        بر لبت نیست ؟
        دلیل تازه می خواهی ؟
        بیا  ! این هم دلیل :
        امشب
        فرو افتاده طفل باورم از بام تردیدم
        و مجروح است دست و پای لخت و نازک ایمان
        و شیون می کند
        مرز میان کفر و ایمان را
        به همدردی او
        یک شب
        در مرزی که باریک است بین کفر و ایمان گریه کن
        این هم دلیل :
        امشب
        میان رود سرد و سرکش عصیان
        سوار قایق چوبین طاعت
        طفل ایمانم
        هراسان است و می ترسد که گردابی
        فرو بلعد معصومیتش را
        چشم !!
        بیا باران ِ اشک نقره فامت را
        به دشت تشنه ی باور بنوشان و ضیا کن
        نقطه ی تاریک باور را
        در شبهای دهشتناک تردیدم
        ببار ... چشم ِهمیشه شاهدم
        خیس و ترم کن
        باورم کن
        غرق تردیدم ...
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2