سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

بنویس تا زنده بمانی ،هر که نوشت پادشاه می شود. فکری احمدی زاده(ملحق)

جمعه ۳۱ شهريور

صفحه رسمی شاعر احمدی زاده(ملحق)


احمدی زاده(ملحق)

احمدی زاده(ملحق)



ارسال پیام خصوصی
مرا دنبال کنید

تاریخ تولد

:
چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۴۶

برج تولد:

برج حوت

گروه

:
افراغ اندیشه

جنسیت

:
مرد

تاریخ عضویت

:
يکشنبه ۴ مهر ۱۳۸۹

شغل

:
بدون اطلاعات

محل سکونت

:
بدون اطلاعات

علاقه مندی ها

:
بدون اطلاعات

امتیاز

:
۳۵۴۶
تا کنون 4074 کاربر 32067 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند.


درباره من

:
موفق در خوبی و احسان و افراغ اندیشه باشید

اشعار ارسال شده


شرافت تنها مهره عشق بود كه هرز گشت! ...
این شعر را ۱۲۹ شاعر ۱۴۰۶ بار خوانده اند.
احمدی زاده(ملحق) ، نرگس زند (آرامش) ، شاهزاده خانوم ، محمد محمدنژاد(آشوب) ، ابراهیم آروین ، اميرحسين علاميان(اعتراض) ، آذردخت شرقی(آذر دخت) و ۱۲۱شاعر دیگر این شعر را خوانده اند.
ثبت شده با شماره ۱۲۱۵۹۶ در تاریخ يکشنبه ۱۱ تير ۱۴۰۲ ۰۳:۵۰    نظرات: ۲۹۴

پایگاه ادبی شعرناب برای حماسی بیشتر و عشق ورزی نرم تر!... ...
این شعر را ۱۲۵ شاعر ۱۳۵۸ بار خوانده اند.
احمدی زاده(ملحق) ، ابوالحسن انصاری (الف رها) ، محمدعلیها راد ، نرگس زند (آرامش) ، سیاوش آزاد ، محمد رضا خوشرو (مریخ) ، محسن ابراهیمی اصل (غریب) و ۱۱۷شاعر دیگر این شعر را خوانده اند.
ثبت شده با شماره ۱۲۱۲۴۱ در تاریخ دوشنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ ۰۳:۳۵    نظرات: ۴۵۹

دوستتان دارم❤️🌹 ...
این شعر را ۱۲۱ شاعر ۳۸۴ بار خوانده اند.
احمدی زاده(ملحق) ، نرگس زند (آرامش) ، طاهره حسین زاده (کوهواره) ، افسانه پنام تخلص مولد ، محمدرضا آزادبخت ، رحیم فخوری ، نیلوفر تیر و ۱۱۳شاعر دیگر این شعر را خوانده اند.
ثبت شده با شماره ۱۲۰۶۰۲ در تاریخ شنبه ۶ خرداد ۱۴۰۲ ۱۹:۴۶    نظرات: ۲۵۰

 افراغ اندیشه را این گونه می نویسند تا نباشی نمی نویسند! ...
ثبت شده با شماره ۵۱۲۰۴ در تاریخ پنجشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۲ ۰۶:۰۸    نظرات: ۳۱۴

شعرهایم هنوز باکره اند. ...
ثبت شده با شماره ۴۷۹۷۰ در تاریخ پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۲:۴۱    نظرات: ۶۵۳

مجموع ۴۱۸ پست فعال در ۸۴ صفحه

مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر احمدی زاده(ملحق)


کلاس دوم دبستان شیفت بعد از ظهر بودم باران تندی میبارید. آن روز صبح یک چتر هفت رنگ خریده بودم. وقتی به مدرسه رفتم دلم میخواست با همان چتر زیبایم زیر باران بازی کنم. اما...زنگ خورد. هر عقل سالمی تشخیص
۱۵ ساعت پیش    نظرات: ۹۷

فردریک کبیر می خواست در رقابت با ورسای قصری بسازد .
 در کار ساخت قصر وقفه افتاد .
 علت را پرسید . گفتند در گوشه ای از زمین ، آسیابی است که صاحبش نمی فروشد . 
فردریک شخصا
۳ روز پیش    نظرات: ۴۳

پل
پلی بودم سخت و سرد، گسترده به روی یک پرتگاه. این سو پاها و آن‌سو دست‌هایم را در زمین فرو برده بودم، چنگ در گِل تُرد انداخته بودم که پابرجا بمانم. دامن بالاپوشم در دو سو به دست باد پی
۴ روز پیش    نظرات: ۲۷

از دیوانه ای پرسیدند : چه کسی را بیشتر دوست داری ؟
دیوانه خندید و گفت : ”عشقم” را…
گفتند : عشقت کیست؟
گفت:عشقی ندارم!
خندیدند و گفتند : برای عشقت حاضری چه کارهاک
۹ روز پیش    نظرات: ۹۶

انوشیروان را معلمی بود. روزی معلم او را
 بدون تقصیری بیازرد. انوشیروان کینه او را در دل گرفت تا به پادشاهی رسید. 
آن گاه از او پرسید: چرا بی سبب بر من ظلم کردی؟ 
معلم گفت
۱۱ روز پیش    نظرات: ۴۹
مجموع ۱۲۰۹ پست فعال در ۲۴۲ صفحه
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
1