يکشنبه ۹ ارديبهشت
|
|
من تو رو نبینم و دل چجور بمیرد
نباشی نه نمیخوام بذار نفس بگیرد
|
|
|
|
|
دلی در حبس تنهایی اسیر و...
|
|
|
|
|
نفسم عطر خوش موی تو را می خواهد
|
|
|
|
|
آسمان کبود
خواب درخت ترانه ی گنجشکان و
تشنگی گلوی پرنده را گرفته بود.
|
|
|
|
|
با جهان در جنگ باشم بهتر است
|
|
|
|
|
آن یار جفا پیشه که زو، خانه خراب است
هر وعده که داده است به دلدار سراب است
|
|
|
|
|
عشق من و تو باز به شب در روایت است
یک بوسه از لب تو شروع حکایت است
|
|
|
|
|
عجیب دراین هوا مرگ میچسبید.
|
|
|
|
|
•°°•°•°•
ز جام سرخ لبهایت
مرا سرمست ساز امشب
|
|
|
|
|
در چشم هم ، چشمی باز بودیم
بر پیشانی بلند قاب این قالب سیمانی
|
|
|
|
|
توداری میروی امانگاهم برنمیگردد
سه روزه رفته ای اماسه روزم سرنمیگردد
|
|
|
|
|
رادیو باپوک تقدیم میکند :
پادکست * طبقه زیر همکف *
نویسنده، گوینده و میکس : مبین پرویزی
|
|
|
|
|
تو انعکاس ِ رویش ِ نوری میان ِ آب
|
|
|
|
|
تا فیروزه ی چشمانت
چند نیشابور فاصله است
که دلتنگی ام
در خواب هم
راه می رود
فاطمه_انصاری_مرا
|
|
|
|
|
چه آهنگین شده ،
شاخه های سبز و پُرشکوفه ،
ز صوتِ خوشِ بلبل و قناری
|
|
|
|
|
درهرطلوعی ..صبح بخیر 25
زندگی را باید ساخت:
با آهنگ امید
درجادهای که
پر از فرازو شیب
زندگی ر
|
|
|
|
|
صبحی زده از
شرق دلانگیز
تا پاک کند
بیهودگی از
کوتاهی شب را
دور بود دست من از
راز دل تو
خالی
|
|
|
|
|
کمی از راه این دریا
برای عاشقی طی کن
کمی از رنج این دل را...
ببخش و خون دل قی کن
|
|
|
|
|
📍ترانه
م.مدهوش❤️🔥
🎧دکلمه:بانو هستی احمدی🌸
|
|
|
|
|
هیچ دانی دل بجنباندی نگار...
|
|
|
|
|
²
الله گئجه لردن، گئجه دردن، گئجه غم نن
کیملر بو یانار کونلومو ایستر داشا دونسین
سلیمی ن
|
|
|
|
|
آنگاه که خورشید تابانت تاریک شود...!
|
|
|
|
|
در این دریای بی پایان شناور
من آن زندانی ام بی یار و یاور
حسین_قالیباف
تابان
http://taba
|
|
|
|
|
دیده را گفتم که این باران ز چیست
|
|
|
|
|
دیونه س
این احساس من برات
امان از آدم های بی احساس
شده بین ما فاصله هاس
بهانه س
این نیس بین ماس
|
|
|
|
|
حالم شبیه آهنگیست که بی کس رها شده
|
|
|
|
|
آسمان هم به بلندای تو ایمان دارد
یا علی گفته چنین ماه فروزان دارد
|
|
|
|
|
این جا جهانیست نارسیده
دل در اینجا می کندعُصیان
|
|
|
|
|
در شب پر ستاره
تکه ی گم شده ام
به گوش بریده ی ونگوگ می چسبد
هیس!
|
|
|
|
|
کاشکی انسانیت لـوح و تقدیـرنـامه داشت
بهر کس مـیشـد نصیب اهل زورگویی نبود
|
|
|
|
|
تا کی غم دوران سر این دیده کشیدن
|
|
|
|
|
برخیز که از شور جهان، شور نمانده
دزدیده خورشید جهان، نور نمانده
|
|
|
|
|
به خیسِ شور غسلِ مرده در ویران سیاقِ داغ
|
|
|
|
|
(سرود آزادی)
دیروز چشمانم را
در گورستان تاریخ چال کردم
و امروز دستانم
در خیابان جوانه زد!
|
|
|
|
|
شب بود و سکوتِ ذهن بود و،
بی مشغله ، افکار
|
|
|
|
|
زمان صد سال بعد از این ، چراغِ آسمان خاموش
|
|
|
|
|
بغض ساحل
می شکند
انتظار
دریا
دریا
اشک می ریزد
فاصله را
|
|
|
|
|
دیروز شمردم آن مردان رازآلود را
دو «من» دیگر بودند جز من
|
|
|
|
|
بنوازید
بر تار گیسوانم
شور جوانه ها ی بهاری را
تا فرو ریزد
بهمن
سالهای بلندش
فاطمه_انص
|
|
|
|
|
این دل بیچاره دیگر هیچ جایی بند نیست
|
|
|
|
|
آینه،آسمان ودل
این هرسه وسیع تمام نما
در کشاکش امواج روزگار
چنان کشتی نجات
اشک را به لبخند بدل
|
|
|
|
|
به آغوش خدا سوگند
به پیر دِیر میخانه
به آن از خویش یش بیگانه..
..که "یاهو"می زند پیمانه پیمانه
|
|
|
|
|
رفته اما تو مانده ای برخیز
زنده باش و به زندگی آویز
تا به کی غصه می خوری تنها
تا جوانی ز غصه ها
|
|
|
|
|
حز کنارت از میان هر نهادی می روم
|
|
|
|
|
ای کاش،بیابم دل بارانی خود را
سامان دهم این بی سر و سامانی خود را
ای کاش؛ همانگونه که فرمود نگاه
|
|
|
|
|
حضور و حسّ تو همواره مایه شادی است
هزار شکر بر این نعمت خدادادی است
|
|
|
|
|
اَبرها اَشک کم میآورند
من خون
...
|
|
|
|
|
نازنین دستم به دامانت رفت عزیز دستم به دامانت مونس شبهای چاهم رفت نازنین چشمان سیاهم رفت نازنین اوا
|
|
|
|
|
راه بن بست مرا باز کنید آشوبم
|
|
|
|
|
ای خوشا در خواب خود دیدن تو را
آن وصال و دیدن روی تو را
|
|
|
|
|
با دو چشم تر آمد کنارم باز ...
|
|
|
|
|
خم های خیالش همه بدمست شدند
دیگر چه خیال است که همدست شدند
با دَرد دلش دُرد شرابم نکشند
بی درد که
|
|
|
|
|
گستاخم اما کاش میشد که
من دکمه ی پیراهنت بودم
|
|
|
مجموع ۱۲۳۷۲۵ پست فعال در ۱۵۴۷ صفحه |