سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

تقویم روز

يکشنبه 14 خرداد 1402
  • رحلت حضرت امام خميني -ره- رهبر كبير انقلاب و بنيان‌گذار جمهوري اسلامي ايران، 1368هـ ش
  • انتخاب حضرت آيت الله خامنه‌اي به رهبري، 1368 هـ ش
17 ذو القعدة 1444
    Sunday 4 Jun 2023

      پر نشاط ترین اشعار

      کانال تلگرام شعرناب

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      بنویس تا زنده بمانی ،هر که نوشت پادشاه می شود. فکری احمدی زاده(ملحق)

      يکشنبه ۱۴ خرداد

      اشعار دفتر شعرِ برای تو شاعر مهرداد درگاهی

      مهرداد درگاهی

      چشم برگیر از اندوه باران دل به دریا بزن پای بگذار روی برف زمستان بی خیال باد و قاصدک عطر گل یاس
      ۳۹ بازدید     ۱۰ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      لنگرگاه اشک بود آنجا که من بودم و تو نبودی قصه مرد بود و حرف صبوری بندری سوخته بود آنجا که پای
      ۵۳ بازدید     ۱۳ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      چشم‌هایم را می‌بندم در خیالم به پرواز درمی‌آیم کویر بی بارون قایق بی پارو دشت‌های غبار گرفته
      ۳۱ بازدید     ۳ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      آمدم تا که بمانم تا که باران شود آن ابر سنگین دلم و بشوید همه دلزدگی آمدم تا که بگویم دوستت دار
      ۹۳ بازدید     ۲۰ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      آسمان صاف است و آفتابیش در میان با تو گفتم اینجا رازیست در سینه نهان می زده و مست و مدهوش می‌
      ۳۷ بازدید     ۴ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      باز یلدا شد شبی تاریک و طولانی هویدا شد یلدا آمد که بگوید عمر کوتاه است پایان شب سیه سپید است
      ۳۴ بازدید     ۵ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      صحبت شب‌های بی‌خوابی شوریده سخن گفتن چه خوش است با تو دل به دریا زدن و زار گریستن چشم بر بستن و
      ۴۳ بازدید     ۴ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      اینگونه نبود بی تو باشم دلخوش به غزل‌های تمنای تو باشم اینگونه نبود از فراقت چشم بسته در هیاهوی
      ۴۳ بازدید     ۵ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      دست بگشا و بگیر مرا چشم بگشا و ببین مرا راه پیدا شده است قدم بردار برو تا مطلع خورشید برو تا د
      ۳۵ بازدید     ۳ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      شب‌های بیداری چشم‌های بی‌خوابی دل‌های بی‌تابی افکار پریشانی روزهای حیرانی جنگل‌های خزانی کویر
      ۴۶ بازدید     ۸ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      فصل پاییزی شب‌های بلند برخیز و چشم بگشا مرثیه‌ام را بشنو راه خوانده است مرا فردا خواسته است مرا
      ۳۹ بازدید     ۹ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      سقف آسمان امشب چه کوتاهه این همه این همه ستاره بر پشت شب سواره ماه با لب‌های خندان عکسش روی
      ۳۸ بازدید     ۶ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      آری اسمش روزگار است تحفه غذایی است شور و بد مزه انگار که باچاشنی عشق مزه دارش ساختیم قصه شیرین
      ۴۲ بازدید     ۹ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      به پرواز درآمدند کبوترها چرخ‌زنان بالاتر و بالاتر بی ترس از طوفانی که نزدیک است به دور از دست غم
      ۴۲ بازدید     ۶ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      می‌خواهم تا بنویسم از بلندای نگاهت از شب یلدای بی تو از وجود بی مثالت از ابرهای بی بارون از ترد
      ۴۵ بازدید     ۸ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      چشم بگشا و ببین که در این باغ کسی نیست هیچ مهمانی در این خانه پاک پدری نیست صبح سر زده از روزنه بی
      ۵۱ بازدید     ۱۵ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      در من دیوی به زنجیر است که گاهی دست می‌یازد به اعماق درونم درونم تیره می‌سازد روشنایی رنگ می‌با
      ۶۵ بازدید     ۱۰ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      دستانم را بگیر دنیای غم‌انگیزی است اینجا هوا سرد و آلوده شده چشم‌ها پر از اشک مشت‌ها گره خورده ش
      ۶۶ بازدید     ۱۰ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      با تو گفتم از درشتی‌های روز از سراشیبی دشت بی فروغ با تو گفتم از زخمه رنج بشر از همه بیچارگان لال
      ۶۳ بازدید     ۶ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      صبح زود است و من بالای کوه آنجا که دوستش دارم نسیم خنک طلوع نزدیک آفتاب چشم‌اندازی دور و نفس‌
      ۶۸ بازدید     ۱۴ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      تو معنا کن برایم زندگی را نگاه کن شب چه طولانیست بیا تا وانهیم بیهودگی را راه‌بندان فراق مرغ و پر
      ۶۲ بازدید     ۶ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      گاهی ز سراب هیچ گریزی نیست دهان را می‌گشایی اما پژواک هیچ کلامی در ذهن تو نیست پای خسته چشم بس
      ۶۷ بازدید     ۵ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      به شهود، آنکه برخاست به گمان، آنکه برجاست قفل کلام را بستند همه بی بهانه رفتند آنچه ماند برجا ام
      ۵۲ بازدید     ۵ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      شب است و بیدار مانده‌ام هنوز کجاست نوازش دست مهربانت شب همه شب در فکر تو بودم کجاست لغزش موی افشا
      ۵۰ بازدید     ۴ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      سلامم را برسان به همه راه‌های رفته نرفته به همه دست‌های رسیده نرسیده به آه حبس در سینه به ابر
      ۴۹ بازدید     ۱ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      وقت تنهایی بود و یه دنیا دل تنگ قفل سکوت مهری هزار ساله بر لب‌ها دست باد خش‌خشی می‌کرد مرغ ش
      ۵۰ بازدید     ۳ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      حسرت سال‌های تنهاییم بی تو سر شد سال‌ها با تو پر زد این بال‌ها قصه‌گوی شب‌های تنهاییم بی تو سخت
      ۷۰ بازدید     ۸ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      طرحی از شب می‌زند نور باران می‌سازد ولی ابر گریان می‌شود خشک می‌سوزاند ولی جشن می‌سازد برایم گا
      ۵۶ بازدید     ۳ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      از دریچه قلبم راهی به جهانی پیداست جهانی پر از اقاقی شبهایش مهتابی روزهایش روشن و طلایی در آشیا
      ۶۵ بازدید     ۴ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      عمریست که رفتیم پای در راه گذاشتیم با زمزمه باد گذشتیم گفتیم و شنیدیم دل شکستیم پایان سفر ببین
      ۳۹ بازدید     ۲ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      در روزی از ماه مرداد در انزوای دره مه می‌ریزد از بالا به پایین آنگونه که تو در خیالم ابر می‌آید
      ۵۷ بازدید     ۴ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      در مطلع یک صبح قشنگ زیر رگبار تب خاطره‌ها درگشودی و قدم بگذاشتی بر بلندای شب فاصله‎ها دستم بگرفت
      ۶۲ بازدید     ۵ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      شب گرفته است نور رفته است دست باد روی برگ‌های درختان گرفته است زمزمه باد نهر خاطرات در فضای خا
      ۴۳ بازدید     ۲ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      دو چشمت واژه می‌بارد مثال ابر پاییزی لبانت قصه می‌سازند برای فصل تنهایی دو ابروی تو چون دامی بر
      ۴۸ بازدید     ۴ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      آسمان چشم او آبی آبی است گاه ابری گاهی اما آفتابیست در نگاهش برق امید در هوایش عشق جاریست بر ل
      ۳۹ بازدید     ۳ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      سپیده صبحی دگر سر زده است بیا ببین که محشری برپا شده است غلغله اولین‌ها همیشه اولین‌ها زیباست
      ۳۰ بازدید     ۱ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      دویدند روزها و شب‌ها از نشیب غروب تا به اوج طلوع تا به آنجا که آرامش دست‌های تو بود شانه‌های ت
      ۶۴ بازدید     ۳ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      برایم معنا نشد این زندگی روز و شب از پی بیهودگی بوف کوری است گویی روان انچه دید چشم و گفت زبان ز
      ۴۲ بازدید     ۳ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      صبحی دگر آمد با نسیم سحری یاد عزیزی به سر آمد چشم بگشا روزی دگر آمد
      ۱۴۲ بازدید     ۱ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      از روی مهت بود اگر ماه عیان شد از دست دلم بود اگر عشق عیان شد از لاله و گل بود که پروانه روان ش
      ۷۳ بازدید     ۶ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      دوست داشتنت رودی آرام و در جریان . . . عاشقی تجربه‌ای تکرار نشدنی اکسیر نایاب زندگی گام زدن
      ۹۷ بازدید     ۵ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      در آفاق چشمانت تصویری مبهم و تار جاریست هر چه نگاه می‌کنم درنمی‌یابم رمزی در اوست که نمی‌دانم
      ۵۲ بازدید     ۳ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      شبی دیگر است و آغوش تو باز و من در پناه امن تو آسوده زمان خواب زمین رام شهر در لاک بیهوشی منم
      ۳۷ بازدید     ۲ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      ماه من با خود ببر مرا تا مرز آسمان نیمه تاریک خود را بگشا ماه من باز بیدارم امشب باز می‌نالم ا
      ۵۶ بازدید     ۳ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      آی مرغ دریایی به هوای دل یار پر بگشا چشم برگیر ز خواب برو با نسیم دریا برو تا مطلع خورشید
      ۵۱ بازدید     ۳ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      در هیاهوی نگاهت چیزی در من جوشید در میان بستر سینه‌ات شهر دلم آرمیدن گرفت و رفت به خوابی هزاران
      ۵۱ بازدید     ۶ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      زمزمه عشقت در گوش من است آنجا که تو باشی سینه‌ام پر ز تمنای تو است آنجا که تو باشی چشم نگران رخ
      ۳۲ بازدید     ۱ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      گشتیم و گشتیم تا به این راه رسیدیم خاک از تن به در کردیم جمع نشستیم چشم تو روزنه نور چشم من تشن
      ۵۰ بازدید     ۱ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      ای بلندی‌های سرسبز و جاودانه ای تو هوای بارانی در این زمانه روزگارت خوش حال دلت خوش ای که عشق در
      ۴۸ بازدید     ۵ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      خرداد ۰۱ رفتیم و رفتیم تا به لب آب رسیدیم هوا گرم و شرجی دست در دست مست از جنگل و سبزی
      ۴۶ بازدید     ۱ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      این دل خونه خراب دست بردار نبود هرچه گفتیم گوش نداد این دل خونه خراب پی رویی می‌گشت پی آشفته م
      ۴۰ بازدید     ۱ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      تو به جان آمده‌ای از ته فاصله‌ها از نوک قله کوه از یه دشت پر از غبار تو به تن آمده‌ای
      ۶۷ بازدید     ۶ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      نقاش زندگیم رنگ بپاش به این روزها قرمز و زرد و طلایی بر فرش قرمز دلم قدم بگذار قدم‌هایی از جنس
      ۶۱ بازدید     ۶ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      روز میلاد دل تو روز جیغ یک کوچولو روزی که تو آمدی و زدی رنگ سبز به دنیا تو گذاشتی سر رو سینه تو
      ۵۰ بازدید     ۳ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      من این گوشه تنهایی خود را دوست دارم من این رنج شب‌های سیاه را دوست دارم نوری که در آن است مال م
      ۵۸ بازدید     ۳ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      شب است و پنجره دلم به سوی تو گشوده عشق تو خواب از چشم این عاشق بیمار ربوده بی تو انگار بیابان د
      ۵۶ بازدید     ۳ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      ماهی قرمز کوچک توی تنگ خبرت نیست ز سرسبزی خاک؟ از دم باد بهار از غم دوری یار؟
      ۵۹ بازدید     ۴ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      می‌روم راه‌ها را پای پیاده دل به آهنگ کبوترهای صحرا دست به سوسن‌های صحرا می‌دهم گوش به دردهای زما
      ۵۷ بازدید     ۳ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      آبی دریا در بیکرانه افق را می‌بیند و من در کنارم تو را که خفته‌ای زندگی با تو همان استواری امن
      ۵۵ بازدید     ۴ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      ای شبم رویای در هم ریخته روزهایم چون تبی افروخته ای که هر دَم در فراغت سوختم عاقبت دار دلم در شعل
      ۴۵ بازدید     ۵ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      ای که نزدیکی یا که گاهی دور دوری سرخوش از باد غروری نگاهم خیره به سوی غروبی سر در گریبانم و گریز
      ۴۶ بازدید     ۴ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      گریه در باد تجسم خاطره‌هاست رج می‌زنی‌اش تشنه می‌شوی سرابی می‌شود ابر می‌شوی نمی‌بارد خورشید
      ۳۹ بازدید     ۶ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      رویایی دارم دیرپا و نامیرا پای در راه راه به راه کوه به کوه دره به دره بی هم‌نفس بی حبس نفس
      ۱۵۶ بازدید     ۱۲ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      بگذار تا شادخوار باشم و چون جامی تو را درکشم بگذار تا هر صبح‌گاه همچون طلوع خورشید بر پیکر کوهسا
      ۴۹ بازدید     ۶ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      غمخوار اگر بود یکی بود ماتم زده در راه اگر بود دلی بود چشم بی‌خواب در مشغله شب اگر بود رسوای
      ۵۳ بازدید     ۱۰ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      ای گل ساقه طلا پایت به زمین برگهات به هوا ریشه‌ات به آب سرت به هوا درونت آدم بیرونت حوا
      ۴۸ بازدید     ۴ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      صبح زود است پرندگان مهاجر در صفحه نقره‌ای آسمان پرواز کنان عزلت شبی تیره را با خود به کرانه غر
      ۷۸ بازدید     ۱۰ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      ای دل در عاشقی بسوز چون شمع رو باد یا که یار رفته ز یاد یا همچو ریشه‌ای در حسرت یک جرعه آب
      ۶۱ بازدید     ۱۴ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      برف بی‌صدا می‌بارد ماه بی‌صدا می‌تابد و عکس ماه روی برکه لغزان است انگار که بی‌صدا می‌گرید
      ۵۱ بازدید     ۴ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      دست در دست تو و دل داده به تو چشم در چشم تو و نفس داده به تو
      ۶۲ بازدید     ۱۰ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      با کدام واژه از تو بگویم وقتی غزل برای تو چون شمعی رو به باد است با کدام زبان از تو سخن باید گفت
      ۵۸ بازدید     ۸ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      حال این روزهایم بارانی است اما پرتوهای نور از لای ابرهای ضخیم زمین سرد دلم را نشانه گرفته
      ۱۸۰ بازدید     ۴ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      بغض خفته در گلو درد دارد راه طولانی و پای خسته زخم دارد باید که شبی با تو نشست این دل خونین هزا
      ۶۶ بازدید     ۱۰ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      تو فقط باش تا هوا پُر شود از عطر گل یاس دسته‌ی چلچله‌ها بگشایند پر پرواز
      ۶۳ بازدید     ۱۰ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      الا یا ایها الساقی ببین با ما چه‌ها کردی یکی شاد و یکی غمگین ببین غوغا به پا کردی یکی خاموش خامو
      ۳۰۸ بازدید     ۰ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      دست‌هایت را باز کن زندگی آغاز کن دست‌های تو صورتی است
      ۵۸ بازدید     ۶ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      عطر گل یاس زمزمه اسم تو روز پیوند روز به هم رسیدن در هوای بارانی
      ۴۸ بازدید     ۴ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      چه سخت می‌گذرد این روزها این شب‌ها زمان آوار بی حرکتی است سکون درماندگی است موج یکنواخت دل‌مردگ
      ۵۵ بازدید     ۶ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      مرا چه می‌شود؟ نمی‌دانم نمی‌دانم نمی‌دانم افق گسترده شب تاریک خط ممتد جاده زیر نور ماشین چگو
      ۵۰ بازدید     ۶ نظر

      ادامه شعر

      مهرداد درگاهی

      افتاده به قعر چاه به آسمان شب خیره شدم ماه آن بالا پیداست فقط ماه و دیگر هیچ
      ۷۰ بازدید     ۶ نظر

      ادامه شعر

      مجموع ۲۶۹ پست فعال در ۴ صفحه

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1