شنبه ۳ آذر
اشعار دفتر شعرِ فوکوس در یک لانگ شات شاعر فیروزه سمیعی
|
|
«یک نمایش و بی نهایت اجرا»
صحنه ی یک
پشت شیشه،
بَرّه ی کوچکی میچرخد
در چمنزارِ مصن
|
|
|
|
|
روز سپید
بر میز صبحانه
با ته مانده ى تلخ تکرار
يك فنجان
|
|
|
|
|
چشمهای تو پاییزند
در برگ ریز این خیابانها
چه
|
|
|
|
|
بیرحم
درنده
حیواناتی که
فیروزه_سمیعی
|
|
|
|
|
برای درخت کافی بود سایه داشته باشد
و برای سایه همین بس که دیواری
برای دیوار پنجره ای
و برای پ
|
|
|
|
|
مغزهای فسفر سوز
سرهایی
که تکثیر مى شوند
|
|
|
|
|
در شب پر ستاره
تکه ی گم شده ام
به گوش بریده ی ونگوگ می چسبد
هیس!
|
|
|
|
|
چرا ؟!
چرا حالم خوب نمی شود
دکتر نسخه اش آفتابی نبود
یا قرص ها نسبت مستقیم
با گریه های ته نشین
|
|
|
|
|
چشمان تو
دفتر شب را خط می زند
پلنگ ماه
را انکار می کند
|
|
|
|
|
من چقدر پروانه ام
و چشم هایم
شبیه گفتگوی شب است
|
|
|
|
|
دنیای من
پر از صندلی های خالیست
که هر کدام
آواز دلتنگی خودش را می خواند
|
|
|
|
|
در کف ضرورت خیابان
سبک فیلم های وسترن
دوئل عشق
|
|
|
|
|
آفتاب را می شناسم
مُدام
برایم ژست می گیرد
|
|
|
|
|
در من
جمعیتی معترض ایستاده
|
|
|
|
|
پوست کلفت شده اند
زندانی های نازک نارنجی ام
دیگر گریه نمی کنند
|
|
|
|
|
من به روایت ما
گرگ است
آن کودک شیطان سر به هوا
که داد گوسفندان بازی
از دستش به هواست
|
|
|
|
|
دارم میرم بیرون
تا سکوت
در نزن
لحظه های پریشانی پشت در خوابیدند
مبادا بیدار بشن
حوصله ی گریه ه
|
|
|
|
|
گم شده ایم
باید دوباره مرور کنم
به کوچه بر می گردم
آسمان آبی و پرندگانش
سگی که هنوز بو می کشد
|
|
|