شنبه ۱۰ آذر
|
آخرین اشعار ناب علیرضا محمودی
|
آن یار جفا پیشه که زو خانه، خراب است
هر وعده که داده است به دلدار سراب است
وان خالِ لب و چاهِ زنخدان و سیه چشم
بر دام یکی دانه و بر چهره نقاب است
از خونِ دلِ دلشدگان، ساخته معشوق
این رنگِ شرابی که به گیسوش خضاب است
ساقی اگرم ریخته در جام ،شرنگی
از مستیِ عشقِ تو مرا همچو شراب است
آن را که به دریای محبت زده کشتی
گر ثروتِ قارون بدهد حق ،چو حباب است
از جور و ستمها که روا گشته به عشاق
بغضم به گلو ، چشم تر و سینه کباب است
از روز ازل بر درِ میخانه نوشتند
وارد شود هر شیخ به این خانه عذاب است
نقشی زده بر چهره معشوقه خداوند
افسوس که اندیشه ما نقش بر آب است
بر دادگه حق ببرم شِکوه ی دل را
عادل حَکَمی باشد و هم اهل حساب است
|
|
نقدها و نظرات
|
درود بر شما سلامت باشید، سپاسگزارم | |
|
درود بر شما خوش آمدید. سپاس | |
|
درود بانو خوش آمدید سپاسگزارم | |
|
درود بر شما سپاسگزارم | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درودبرشما
بسیارزیبابود