پنجشنبه ۷ تير
|
|
بازهم جای خالی تو
که هنوز هم درد می کند میان این همه نداشتن
|
|
|
|
|
در شام که میقـات جگرگوشه ی زهراست
دور از وطن افتاده گلی بیکس و تنهاست ...
|
|
|
|
|
خانه ها در بغل کوه
به هم می نازند...........
|
|
|
|
|
هیچ راهی مثل راه دوستی پاینده نیست
|
|
|
|
|
شاید نگاه مرا می زند صدا...
|
|
|
|
|
این دل زار وپریشان که فتاده دل ماست؟
سربه خاک در غمخانه نهاده دل ماست؟
|
|
|
|
|
مادر غم هاست زينب ليك يك زن بيش نيست؛
از رخ معصوم او آيا حيا كردي؟ نكردي!
|
|
|
|
|
رفتـــــی از پیشم بـــرایم درد ماند
این جهان با یـــک نگاه سرد ماند
خاطــراتت در دل مــــــن شعل
|
|
|
|
|
عشق یا جنون ؟
مجنون را گواه چه بود
حیران بی لیلای زمان از این دیار بود
سرکرده رنج
در آغوش هز
|
|
|
|
|
عاشقت بودم و عاشقش بودی...
عاشق بودم و عاشق بودی...
|
|
|
|
|
با آخرین توان دلم می سرایمت
دریاست انتهای مسیر سراب ها
|
|
|
|
|
من نیستم خود، پس کی ام؟ مرغی پریده از قفس
خود ، بر دم قناره ام ، مرغی نگونسار آمدم...
|
|
|
|
|
جائی که خدا به بنده اش گریه کند
جائیست که هفتاد و دو تن سر دادند
در باور خاکیان نگنجد که چرا
|
|
|
|
|
هیهـــات من الذله میگویــد
یعنی که ما دلدادهء عشقــیم
قالوا بلی گفتیــمُ،میگوییــم
ما ت
|
|
|
|
|
دیروز
خورشید را در نینوا
به مسلخ بردند ...
|
|
|
|
|
مردان به شیوه ی زنان رقص می کنند
ماندم عجب ، چه نمره ای از آن کسب می کنند
یک پارچه به سر زنا
|
|
|
|
|
زیرپرچم سیاهت، اگه باشه به ما نگاهت
دعای مادر پشت وپناهت، آقاجونم شفا می خوام
اگه بر ما باشه ش
|
|
|
|
|
پشت باغچه ی نور ها -غزل- میخواند...
|
|
|
|
|
در دشت های بيكران
گنجشكهای خاكی آواز ميخوانند
در دشت های بيكران گرگها زوزه ميكشند
در شبهای تار
د
|
|
|
|
|
مَـــگر عشق تو مِه رسوا نَکِردِه ؟
مَـــــگر اِی کُنجِ سینه جا نَکردِه ؟
|
|
|
|
|
شد اشکم به شبنم
بر جان به همدم
به وجود به سجود
به قیام
به رکوع
بخشش جان به خضوع
|
|
|
|
|
در قبله ی ماه جنون پیوسته یاران غرق خون
آتش به عالم می کشند
|
|
|
|
|
کمی عاشق تر ای باران
مگر سیلاب می خواهی
اگر میل گلی داری
گل از سیلاب می ترسد
تو هرزه زار می خ
|
|
|
|
|
دل داده ام به دلبر دل برده است مارا
لبریز ز عشق کرده دلهای با صفارا
|
|
|
|
|
آدمک می دانم خستھ شدی
خستھ از خنده پیوستھ شدی
گونھ ات سرخ تظاھر شده است
کاسھ صبر لبت پر شده است
|
|
|
|
|
ای مهرتو چنگیزی بی رحم تر از این باش
در سینه من راهی ست تا مسکن رسوایی
|
|
|
|
|
نفس کشانی است بیا و ببین
فاصله در فاصله جان می رود
روح
|
|
|
|
|
سروده ناقابل در مصیبت های عاشورا
تقدیم به سادات سایت ،خصوصا سید جلیل القدر حاج فکری عزیز
|
|
|
|
|
ای قیام قامتت در پیشگاه این جهان
گشته سایه بر دلدادگان و عاشقان
|
|
|
|
|
ظهر بود و بی امان،امواج تف؛
می وزید و خاک، آتش می گرفت
تشنه ی وامانده در ای
|
|
|
|
|
تبارم به فدايت يا ابالفضل
فداي يا اخايت ياابالفضل
|
|
|
|
|
چو در سر داشت شور خالق اکبر علی اکبر
به میدان شهادت گشت روی آور علی اکبر
|
|
|
|
|
از تـو فـرار می کنم ...، باز تـویی مقـابلم
|
|
|
|
|
چون کبود است این رخ بی حاصل از زنجیرها
می گریزم من دگر از مذهب و اسلام خویش
|
|
|
|
|
وصف حال و هوای حضرت زینب در کربلا
|
|
|
|
|
مهتاب بگو:راز
چشمک زدن ستــاره های صامــت
بافرسنگها فاصله از هم را؟!
|
|
|
|
|
برسرنی ها سر خورسید هراربنگرید
جای دیگر پیکرخورشید ها
|
|
|
|
|
آخر عمر جوانان بهشت هم امشب است
بر قلوب شیعان پاشیدن غم امشب است
|
|
|
|
|
شمس و قمر کنون به سر نیزه می برند...
|
|
|
|
|
چقدر نام تو را برده ام به نذر و نیاز
به صحن پاک غزل های عاشقانه خویش
|
|
|
|
|
اینها به دل زخمی ما میخندند....
|
|
|
|
|
تو گویی گر که عباس علمدار
نمی شد قطع ، یک ، از آن دو دستش...
|
|
|
|
|
شاید شبایی باشه که بغضم بگیره
یادم بره اون تویی که هیچوقت منو یادت نمیره
برای دوست داشتن تو تموم
|
|
|
|
|
لیلی امّا تاب گیسو باز کرد
قطره یِ اشکی به آن پرداز کرد
|
|
|
|
|
زمین کربلا غوغا به دل داشت
|
|
|
|
|
تقدیم به محضر مبارک حضرت سیدالشهدا (علیه السلام)
یک شب از سودای او خوابم نبرد***فکر در آفاق غم ره م
|
|
|
|
|
غم تو در دل هر مؤمنی ای خون خدا،
تا قیامت با قیست؛
و شهادت جاریست .
|
|
|
|
|
کاش من هم شکل شما می شدم
رنگ آبی شکل دریا می شدم
|
|
|
|
|
لـب تَـر کـنم ، بسوزد
تا مغز ِ استخوانت ...
|
|
|
|
|
و
تا
نداشت؛
نیاز روزم
یک واژه؛
اهتزازِ
جانم
بود؛
بر
بلندای
نیزهِ
عطش
می رفت؛
ل
|
|
|
|
|
سهم من از بودن تو یه زندگی پشت قفس....
|
|
|
|
|
مردی که از آبان و از آبان دل انگیز تر...
|
|
|
|
|
چه شب های رو سر کردم/از این دوری ضرر کردم
|
|
|
|
|
برســـرِنیـــزه سـر تو همـچـنــان ماه است حسین
چون گلی پژمرده و بشکـسته جانکاه است حسین
|
|
|
|
|
توی قانون من هرچی تنها باشی بهتره
راحتی چونکه کسی آبروتو نمیبره
|
|
|
|
|
میل آن رفت نویسم دو سه ابیاتی چند.....
|
|
|
|
|
موج می زد ساحل ِ دریا برای آســمان
تا شود سیراب ِ چشم با صفای آســـمان
ردّ ِ دستانش حریم ِ خلوت بو
|
|
|
|
|
دلم از عشق تو آه و فغان است
صدای ناله ام تا آسمان است
|
|
|
|
|
"هرکسی را بهرکاری ساختند "
راه او بر معبری انداختند
راه شمر و پیروانش درذلال
راه ثارالله نزد ذو
|
|
|
|
|
برای تمام دختران و زنان سرزمینم که در کمین اسرائیل غاصب و متجاوز گر و دیگر نیروهای شیطانی و داعشی تن
|
|
|
|
|
مگذار که این عشق به نفرت بگراید
|
|
|
|
|
باران می بارد
و من آرام
از پس پنجره
به مرگ قطرات می نگرم
|
|
|
|
|
من زمینم راگم کرده ام
دقیقا یادم نیست کی
شاید....
|
|
|
|
|
تقدیم به آنان که نتیجه ی صغری و کبری چیدن هایشان اسید شد.
|
|
|
|
|
بخوان آن سنگ نوشته ای که با دست خط خود اوست ... که چه زیبا نوشته است جانم فدای دوست
|
|
|
|
|
ذره خاک پای تو - جان من هستی بیا
|
|
|
مجموع ۱۲۵۰۲۳ پست فعال در ۱۵۶۳ صفحه |