يکشنبه ۲ دی
اشعار دفتر شعرِ ورق ایام شاعر حامی شریبی
|
|
قرار نبود دلم بی کوچه باشه انتظارم - فصل - میوه ی کال وُ رویای - شکوف
|
|
|
|
|
یک تُنگ - دریا- ماهی به آب است یک - صیاد - ماهی به خواب است قایق شکسته
|
|
|
|
|
نگاهت.... رنگ - کُدورت - گرفته دلت سخت تاخورده وُ بوی - بیات - گرفته چ
|
|
|
|
|
فال افتاد فال افتاد که یار تو شوم چون دست شکسته گرفتار تو شوم میدانم تحمل می کنی مرا
|
|
|
|
|
چگونه میشود نوشید - زلال - صبح را که خشک شد قصه های آن در سینه ی خورشی
|
|
|
|
|
ستاره می چسبانم در کوچه های خدا دراوج پرواز کبوتر - دلم - تا آخرین پله
|
|
|
|
|
ازدام خیالت تنهایی میبافم برای - دلم - به شکل بالهای - پرستو روی چراغ پایه
|
|
|
|
|
از مناره های آفتاب عکس - خدا - می تابد برروی آب و طایفه ی زمین میشویند ت
|
|
|
|
|
کلاهت را سِفت نگیر - بادها - باتوغریبه نیستند بادکنکهای خیالت را به انگشت سباب
|
|
|
|
|
من به جرم خوردن یک سیب که چنین مرداب حادثه گردید - زمین - مشکوکم و به ز
|
|
|
|
|
بیا برای مترسک دلم قصه بگو کلاغ ... ازآن همت - سی - مرغ ازآن اتفاق داغ
|
|
|