شنبه ۴ اسفند
چرا ذهنم را اینقدر کوچک میکشم شعری از حامی شریبی
از دفتر ورق ایام نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۰ خرداد ۱۳۹۲ ۰۰:۲۵ شماره ثبت ۱۲۹۷۵
بازدید : ۷۰۵ | نظرات : ۴۹
|
آخرین اشعار ناب حامی شریبی
|
یک چِشم
بشکل
پروانه
روی پنجره
میکشم
و
پنجره را
بشکل
دلی بزرگ
اما
به رنگ سنگ فرشهای
پاخورده ی
کوچه
میکشم
و
کوچه ی سرد را
در ازدحام خاموش
چند خانه
میکشم
و
خانه های خاموش را
که به سمت یک خیابان شلوغ
در امتداد کوچه است
بشکل یک بیغوله
میکشم
و
قاصدک را
انگار
که خوابیده باشد
بی خبر
بر بام
خانه
میکشم
و
آفتاب
که تصویری
از نور است
پشت ابرها
با احساس
آسوده
میکشم
و
مهتابی بی رنگ
به وسعت پوست
شب
اما
کمی
وحشت زده
چون یک
ترسو
میکشم
و
یک لب
به شکل لبخند
بادندانهای
پوسیده
ازیک چهره ی
آزرده
که سالهاست
میگذرد از این
کوچه
در عبور
میکشم
تابلوی نقاشیم
یک اثر
کوبیسم است
و
توی این فکرم
چرا
دهنم را
اینقدر کوچک
میکشم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.