سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 8 آذر 1403
    27 جمادى الأولى 1446
      Thursday 28 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۸ آذر

        بهار دوستی

        شعری از

        عادل دانشی

        از دفتر شعرناب نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۳ ۱۴:۱۵ شماره ثبت ۳۱۵۳۹
          بازدید : ۵۷۹   |    نظرات : ۲۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر عادل دانشی

        کی از زیباترین دوران زندگی دوران دانشجویی ست . حالا بعد از 12 سال از دوران کارشناسی دوباره همه همدیگر رو پیدا کردیم البته به لطف فیس بوک و واتس آپ آن هم اسفندماه 1392 . زیباترین عید سال با یافتن رفیقان شفیق برایم رقم خورد .هر کدام از همکلاسیهای قدیمی نه تنها یک گوشه ایران بلکه گوشه های مختلف دنیا پراکنده و صاحب خانواده و بچه شد و خیلی ها ادامه تحصیل دادند و سر کاررفتند و موقعیت شغلی خوب و موفقیت های زیادی پیدا کردند.اما خاطرات زیبا و دوستان خوب که مثل خواهر و برادر آدم در تمام لحظات سخت کنار آدم هستند هرگز از ذهن ما پاک نمیشه . دوستان پس از خواندن شعرهای من که البته در بعضی سایتهای ادبی درج شد از من خواستند برای دوستان قدیم که دوباره همدیگر رو پیدا کردند شعری بگویم. من هم به دیده ی منت گذاشتم و این مثنوی را برای دوستان گلم سرودم و امیدوارم همیشه شاد و سرافراز باشند. اسم آنها را در شعر آوردم


        دفتر رنگین دوران جوانی باز شد
        خاطرات شاد دانشگاه عشق آغاز شد
        بار دیگر غنچه های نغمه خوان کازرون
        با شراب دوستی رقصان شدند و لاله گون
        شمع بزمِ ما (امین هاشمی) بوده وَ هست
        در هوای شعله اش پروانه ها هستند مست
        ماه میخانه چه زیبا میدرخشد در نگاه
        برق چشمان (حمیده )میکند شب را پگاه
        روی میز شیشه ای جام بلورین عسل
        باز غبطه می خورد از طعم لب های (غزل)
        یک (شراره) می پرد از آتش دلهای ما
        چلچراغی می شود در کاخ سلطانِ صبا
        با نسیم رهگذر از گیسوان (نازنین)
        عطر گل ها می رود تا آسمان هفتمین
        نام (سارا) زینت ِ درگاه مهر و حرمت است
        مثل نام (فاطمه) تندیس شهر عصمت است
        شور و حالِ بلبلان باغ شیرازی ببین
        (پاکشیر) و صابری همخوان (مهدی) و (معین)
        بی خبر از قصه ی لیلی و مجنونیم ما
        چونکه با (لیلا) رخان هم پیک و همخونیم ما
        در بهشتیم و همیشه همکلام دلبریم
        با محبت بر تمام عشقبازان سروریم
        درس ها آموختم از آزمون زندگی
        بارها تیشه زدم بر بیستونِ زندگی
        عاقبت فهمیدم انسان بی رفاقت زنده نیست
        هیچ راهی مثل راه دوستی پاینده نیست
        عید امسال از تمام سال هایم بهتر است
        چون شروعش با نوای یار و رقص ساغر است
        فروردین 1393
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2