چهارشنبه ۱۳ تير
|
|
در انتظارت زندگانی را به سر بردم
من بی تو می میرم و این خیلی غم انگیز است...
|
|
|
|
|
شعر باید جلوه ی فریاد باشد...
|
|
|
|
|
مده بر عالم و آدم مجال و ماست مالی کن
|
|
|
|
|
هزار آتشم از انقلاب و نهضت ها
|
|
|
|
|
از این ترمه خاک که بر سر غریبه
من اون مُردهام که جنازش مریضه
نه خوابم که با آب تماشا رُبایی
|
|
|
|
|
و درختی تنها وسط صحرا بود
باد میزد سر به او گاهی از اوقات را
|
|
|
|
|
تو تمام آن در آن عطار نشینی
تو عطار در من به وصال صفت عطار نشینی
|
|
|
|
|
به من گفتی تحمل می کنی این زخم کاری را ؟!
|
|
|
|
|
قَدرِ شبای قَدرُ
باید گُلم بدانیم
|
|
|
|
|
روزها از پی هم می گذرد
ووفا طولانی ست.....
|
|
|
|
|
هنگامه ی وصل گل و پروانه رسید سبزه به چمن ، گل به سمن ،لاله به صحرا، یار
|
|
|
|
|
نام ترانه: رفتی و قصه را تمام کردی
|
|
|
|
|
بر حالِ دلم ، کن نظری نادره تارا!
بیهوده مکن، رنجِ مرا بیش، خدا را
من از تهِ دل، همنفسِ سازِ تو ه
|
|
|
|
|
دل داده ام اما جگر میخواهد این راه
|
|
|
|
|
در ما نگرد نبیند از خود جز پس
|
|
|
|
|
عشقم مرو279
ای عشق بی پایان من ، ای یار من جانان من
ای گرمی و نور حیات ، در سینه ی نالان من
از خا
|
|
|
|
|
نجور اولدی قراریدی گلسن
آیدا ایلدع منه بیر باش چکسن
|
|
|
|
|
روزگاری که مرا ابستن شد ،
پر بود از دانستن و
پرم کرد از نداسته ها.....
|
|
|
|
|
سَحَرست وهنوز، بازه مِیخونه
فکرمیکنم تا مطلعِ فجر، باز می مونه
|
|
|
|
|
امشب بـه پیشِ دیـده هــا زاری نمایم
اشــکِ نــدامـت بـــر خطـــا جــاری نمایم
امشب شبِ شب زنده
|
|
|
|
|
ای دل مرا یکبار دیگر سربلند کن
دردت فراوان است ولی بگذار بگذریم ...
حسین_وصال_پور
|
|
|
|
|
فروغ مهتاب در میان دریای بیکران...
|
|
|
|
|
تا شد سخن از عاشق و معشوق بیان/در سینه ی من داد دل از دست عنان
|
|
|
|
|
با تو گفتم از درشتیهای روز
از سراشیبی دشت بی فروغ
با تو گفتم از زخمه رنج بشر
از همه بیچارگان لال
|
|
|
|
|
📌 ترانه
م.مدهوش♥️
🎤 دکلمه: بانو هستی احمدی🌸
|
|
|
|
|
در غروب یک روزِ قشنگ
آسمانِ صاف و آبی رنگ
لبِ خورشید هم، چو آهی گرم
زمزمه خواند بر گوشِ سنگ
|
|
|
|
|
به یُمن بودن تو
حال دل خوب است
قدر دان وجودت هستم
وجرعه ی چایی می نوشم
با طعم عطر تو..
|
|
|
|
|
تو رفتی اما یادت پیشم موند ( ترانه عاشقانه ) ...
|
|
|
|
|
پایان قصه این دلِ دیوانه، جمله ای؛
با عشق ساخت، با ضربانی که مرده است
|
|
|
|
|
باران می بارید
انگار
آسمان می نالید
|
|
|
|
|
عید آمد و از لطف الهی رمضان شد
|
|
|
|
|
"سالی که نکوست، از دلارش پیداست"
مهرانه نعیمی
تحفه طنز✍🏻
|
|
|
|
|
شبِ پُرفِیض و اُنسِ با قرآن -شبِ قَدر و فضای روح افزا
|
|
|
|
|
به هر طرف بروی در دلم نمایانی
شبیه ماهی قرمز درون شیشه تنگ
|
|
|
|
|
آن شهر که من در خیال خود پروانده ام.
طوفان به کل شهر زده من ولی جا مانده ام.
|
|
|
|
|
بـکش مـردی کـنار پـنجـره ، ایسـتاده غمـبـاد :
تــمـاشـای غـروب سـوخـتــهٔ آدیـنــه ؛ نـقــاش
|
|
|
|
|
عاشقانه
برای رفتن های بدون برگشت
|
|
|
|
|
شبی به قبرستان رفته بودم...
|
|
|
|
|
دلتنگ تو کنار خاطره های قدیمی ایستاده ام
برای تماشایت آمده ام
می خواهم ببینمت
حتی شده ازدور
|
|
|
|
|
از شکر دزدیِ در وصف لب ا لب خواندم
عیش مان منتظر یک غزلِ قند نبود
|
|
|
|
|
بدست خالی مان جز انابه چیزی نیست
|
|
|
|
|
همیشه چاه و نخلستان الا ماه غریبستان
|
|
|
|
|
کاش که میکــردم عمـرم را مرور
چاره میکـردم به کبر و هم غرور
هرکه را جز خود نمـودم سرزنش
شد خطــــ
|
|
|
|
|
شاپرک های لرزان قلبم ....
|
|
|
|
|
بهتراستقصه عشقتوبهپایانبرسد
باز مجنون برود تا به بیابان برسد
|
|
|
|
|
بیری آی دور بیری آغلاربیری گولسون گئجه لر
هامی أُوز سِوگی جانینان خوشاگولسون گئجه لر
|
|
|
|
|
فرهاد میماند و شعرها و کوهش
گر بداند که ندارد شیرین شورش
چه غزل ها بسراید از یار دیرینش
تلخ شود ز
|
|
|
|
|
ترا سزاست به سروری تـو خالقِ یگانه ای
به هـر طرف که رو کنم ز تو مرا نشانه ای
خطا ز من صفا ز تو ن
|
|
|
|
|
به مردانت قسم آخــــر گلـــــــــــستان میشوی میهن
زمین ودشت وخـــاک تو چو بوستان میشوی میهن
بســـ
|
|
|
|
|
سلامی به تو از گوشه به هر گوشهی ایران
|
|
|
|
|
براین شعر نو،
درد !
سه طاق و
سیاق و سهتیغمان
|
|
|
|
|
چهار غزل و یک رباعی از مهدی ملکی الف همراه با عنوان
|
|
|
|
|
پروانهی دلباخته؛
با جنونی عاشقانه،
خودش را به آتش شمع زد...
|
|
|
|
|
خوش آمدی به خانه ی زهرا تو یا حسن
|
|
|
|
|
کفرآمیزترین جملهها
از دهان من و تو بیرون میزند؛
-:[دوستت دارمها]
-- دوستت دارمها...
***
|
|
|
|
|
جوجهها که مادرشان مرد
از جیکجیکشان فهمیدم،
به من حسودیشان شد.
رها_فلاحی
|
|
|
|
|
خواستم شعری بگویم در مثالِ...
|
|
|
|
|
اگر تو مرا دیوانه و عاشقانه خوانی ....
|
|
|
|
|
شاعری بس بانجابت ، باحیا
گشته روزی با فرشته آشِنا
|
|
|
|
|
آه ای کعبه کجا طوافت کنم..؟
|
|
|
مجموع ۱۲۵۱۱۲ پست فعال در ۱۵۶۴ صفحه |