میگماااا همه رو جمع کن روی هم..
آخر هفته یه پیک بگیرررررر.. بفرسته برام.. برات میشورم..
واااای گفتم پیک.. میشه یه خاطره بگم؟..🤪
یادمه خیلی بچهتر از الان بودم..
ماه محرم بود..
نذری قیمه داشتیم..
یه دوستی هم داشتیم.. خیلی دوستش میداشتیم..🤭
بهش زنگ زدم گفتم فلانی.. نذری داریم.. برات بفرستم.؟🤔
اونم خوشحال شد.. گفت آره حتما..😎
خلاصه.. آقایی که شما باشی.. ما نذری دوستمون رو آماده کردیم..😎
خانه اونا با ماشین.. با ما یک ساعتی فاصله داشت..
تصمیم گرفتم براش پیک بگیرم..🤪
و یک عدد پیک موتوری گرفتم..😎
گفت حساب میکنید..🤔
منم گفتم حساب میکنند..🤭
خلاصه پیک رفت و بعد نیم ساعت فهمیدم چه سوتیای دادم..😂😂😂
تا یک شب گوشی رو از دسترس خارج کرده بودم..🙈🙈🙈
خجالت میکشیدم خب..🙈
فک کن به نذری پول داده..
اونم ول نمی.کرد کلی بهم زنگ زده بود..
یک شب که گوشی رو روشن کردم..
پیامش اومد..
نوشته بود..
عزیزم.. ممنونم چه نذری.. خُمَزهای بود..
خدا قبول کنه..
منم توی دلم گفتم..
آره جون خودت.. کلی مسخرهام کردی..
ولی خدایی هیچوقت به روم نیاورد..
این بود خاطره پیک ما..
و یه نقدی پر از آرامش براش بنویسند..
پسررررر..
یکی از برجستهترین و بهترین کارهات بود..
برمیگردم..😎
سلام ما در سمفونی ترانههای ناب این پست به قدری هماهنگ شده بود که محو شد..😎
تونستی محلول جداکننده بیار.. جداش کن.. علیکی بفرست..🤪🤭
تو بینظیری برادر مغم..