محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
شنبه 16 تير 1403
1 محرم 1446
Saturday 6 Jul 2024
مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خظ قرمز ماست. اری اینجاسایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..
شنبه ۱۶ تير
خدا را یک دمی گویم قسم بر آیت الکرسی/به بخش بر چشمه ی مسکین تو دنیایی و طوبایی
لقمه ای نان روغنی
لب تنور داغ سنتی
کمی کره محلی و ......
هرکه را رسمِ وفاداری به جاست
بــا الفـبای "صَــفَــر" دَردآشــنــاست
بازي مكن اي خالق هستي با ما
من دانم و آسمان و آن دلبرِ جان
دلبرم رفت و دلم رفت و دگر تابی نیست
ای دریغا که مرا جام لب نابی نیست
هی راه می روی تو به روی مخ ام غزل
تو هم شدی که مثل همين آس و پاس ها
آزادی کارتون خواب شد در کوی زندگی
.
.
.
.
چند ساله اسمم رو نیاوردی،چند ساله که بهونه میگیری
.....
من و سرگشتگی های قدیمی
رفیقان دروغین و صمیمی
تصویرهای سرختان
به روی دیوارها
های های چشم هارا بلندم
شبی آمـد به بالینـــم ، کمــان ابـــروی زیبــایــی
دو ابـرویش هلالِ مَه ، دِلَــش از جنس شیـــدای
خوشه خوشه عاقبت عشق تورا خرمن کنم
غنچه ی عشقت بچینم زینت دامن کنم
پیش از تو دلم به آرزویت خوش بود
آرام
بگذر
خاکسترم سرد شده است...
هر کسی
در تنهایی خویش
سرشار از درد است...
اَبــر ِ من٫ پاییز هم می گذرد
خوش خرام کبکی که ترس از ، باز ، داشت
دروجودش حس خوف از عالم پرواز داشت
مرا یاد آمد زعهد قدیم
نکو مادری بود من را ندیم
دوست دارم گــــــرانـــی نباشد/
حرف ازآتش به جانی نباشد
برفلاتی
که در ذهنِ سبزجنگلش
نوبت ِ درختی
درمن زبانه میکشید
بسان دانه ای
که سراز خاک سرد برکشد ب
دوستت دارم اندازهء کویر لخت و برهوت
تموم دنیا یه طرف،اون طرفم یه تار موت
زندگی،یعنی لمس قطرات بارانی که بر صورتت میلغزند....
گفت هر کس راه جنت را گزید// از ره دوزخ بر آن خواهد رسید
گاهگاهی یادت در دلم موج می شود
نه مثل همیشه
همه دشت پراز صحبت و پچ پچ شده بود
حسن جوار و همدمی، زیبنده باشد بهر تو
هر دم سراسیمه شدم به هر نگاه قهر تو
حالا زمان خودکشی ما نهنگ هاست
...
ظاهر او یک شبه ، با ریش شد
معتکف گردیدو او درویش شد ....
بوالعجب پسری
چون پدر
در
شق القمری
که
کس ندید؛
بر
بوسه باران
لبان تیغ؛
می رستی !
از
کدو
لیلی خیال وصالت اگر نبود
اینها همه را من عیار کی شدم
بیا با یاد او درویش باشیم
بیا پیغمبری برخویش باشیم
چقدرزود برای من حرام شدنشانه ات
چه شد همای ارزو نشست روی خانه ات
پیاده درپیاده رو دو باره پرسه میز
آنقدر
در نیامدن ها آمدی
که تمام مسیرها
به نام من شد.
ناگهان بال گــــــشودی ..؛ به یقین فهمیدی ..؟
کین جهان جُز قفسی نیست ؛ کزو کوچیدی
قطع وابستگی
هفت خط
**
هرشب خیالش میکند غارت دل دیوانه را!
هر دم به آتش میکشد آن شمع این پروانه را!
خواب بودم انگار
از فرصت بلند عبور
در تراکم یک کابوس
دستهای تو بود ، دیوار
دی را دوست نداشتم
...
زلیخا... آنگاه که تنها یوسف را داشت، خدا رهایش کرد
یه حسی دارم اینروزا،پر از ترس و پر از تردید
مثل حس تب دیدار،پر از عشق و پر از امید
دلم عا
((شهر من))
شهر مــــــــــن از درد می گوید خبر
از نگــــــــــاه سرد مـی گـــــوید خبر
زخــــــــ
دل و دینم اگر خواهی ، جوابت یک کلام : آری
از تو جدا نمی شمو میای کنار من/
از من جدا نمی شی انگار وصلی به تن/
میری کنار جاده وایمیسی بهم میگی
او گفت ''نمازت'' را...احکام ''شریعت'' را...
یا...''طبل عزا'' باشد معیار مسلمانی!!!؟؟
به شوق دیدار رخت به هر طرف من می روم
پشت پاشنه ی آفتاب
خواهيم رفت تا رهايی
فردا طلوع خواهد كرد خورشيد
تا رهايی
قلبهای قهرمانان ما
اگر روزی تو باز آیی
اگر بگذارد این فریاد
زندگیم داره شاعری میشه
شعر معشوقه ی جدید من است
بسم الله الرحمن الرحيم، الحمد لله رب العالمين، الحمد ل�
با تشکر ویژه از سیدحاج فکری احمدی زاده(ملحق) مدیر شایسته و مدبر شعرناب
درون باغ کوچکی
وسعت ذهن کودکی
بزرگ
به زیر چتر رنگی زمان...
ندیده ایی مرا؟!
من دوست دارم بگویم زمین گرد است
شوکران طعم چشمهای تو را میدهد.
از ساقه های نو رسیده هراسان...
کاش برگردی
به شعرم در بهار واژه ها.......
عَینِ همراهِ یه قاف و در کنارِ حرفِ شین!
خون بهــار
شب است و غربت و یاد تو تا سحر با من
تو غرق خواب خوشی بی¬قرار اما من
هلا! ستاره¬ی گم
آخر چگونه توان از سر تقصیر دل گذشت
باید برای یک رنگی دلها رنگی دگر زنیم
گلِ سیمایِ ِ دختِ مهر
پژمرد به دستِ شقاوتِ حماقتی که بی انتهاست...
به درد دوری ات جانا نشان از صبر درمن نیست
نگو با من مدارا کن که قلب من ز آهن نیست
رفتی
خواب سراب آرامشی
سکوت ، راز نهفته ای
آی ناخدای سلولهای موّاج در دریای سرخ فام
دیشب ز من پرسش کنان مرغی سراغ از تو گرفت
گفتم ز من پرسی سراغ زان گل که باغ از تو گرفت
در سیل اشک د
ب
سعی خودم را کردم اما بی اثر بودم / کبریتم و آتش گرفتم، بی خطر بودم
دست نوازش را کشیدم بر سرت هرر
شیــــرین لب ِ تو سرخ ِ اناریسـت ز پاییز
من عاشق ِ آه شــَـهد ِ لـبانم ٫ تو چه دانی ؟!
از جاده های زندگی گورم رو گم کردم
سردرگمم دنبال یک بیراهه میگردم
مجموع ۱۲۵۱۷۲ پست فعال در ۱۵۶۵ صفحه
محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک