سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        این زندگیه سرد و تکراری

        شعری از

        وحید کاظمی

        از دفتر ازاین حرفهای قشنگ نوع شعر ترانه

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۳ ۱۰:۱۳ شماره ثبت ۳۲۶۹۰
          بازدید : ۶۷۲   |    نظرات : ۷۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر وحید کاظمی

        ............به نام پروردگار
        '''''''''''

        از اول نباید شروع میشد این ،،،زندگیه سرد و خواب آور
        میخندم اما تو دلم غوغاست،،، این خنده ها رو تو نکن باور
        باید از اون اول میفهمیدم؛ که تو دلت جایی برا من نیست
        من باتمومه عاشقیم میگم؛این خونه با تو ،،،گرم و روشن نیست
        حرفی نداریم ما برا گفتن ،حرفی نداریم ما بجز دعوا
        روزای ما روزای تلخی شد، دنیای ما دنیای بی رویا
        ما ما شدیم ،اینو نمی فهمی تازندگیمون نو بشه، جاری
        تنها شدیم اینم نفهمیدی، این زندگی شد، سرد و تکراری
        ببین چی اومد به سر عشقو،ببین چقدر از من تو بیزاری
        هرشب دارم تنهایی میخوابم ،ببین چطور تا صبح بیداری
        خستم ،خسته ی خسته ،،،داغون ،داغونه داغونم
        بی تو نمیشه بود،،،،با تو نمیتونم
        از تو،از سردی دستات،بیزار، بیزاره بیزارم
        این زندگی سخته،،،طاقت نمیارم
        کاش اولش اینو میدونستم ، که آخره رویای ما اینه
        یه عمری فکر میکردم به این حسرت،که زندگی با تو چه شیرینه
        چند ساله اسمم رو نیاوردی ، چند ساله که بهونه میگیری
        چند ساله که با من نخندیدی ، حتی یه عکس با من نمیگری
        هم خونه میخواستی فقط،،، نه عشق، گناه من چی بود که درگیرم
        من تو جوونیم عاشقت بودم، نگاه نکن امروز و که پیرم
        خستم ،خسته ی خسته ،،،داغون ،داغونه داغونم
        بی تو نمیشه بود،،،،با تو نمیتونم
        از تو،از سردی دستات،بیزار، بیزاره بیزارم
        این زندگی سخته،،،طاقت نمیارم


         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5