يکشنبه ۱ مهر
|
|
سهم مان خار از این مزرعه ی گل شده است
|
|
|
|
|
پخش و پلا است نگاهم این روزها
به دنبال ردی، نگاهی آشنا می گردد
|
|
|
|
|
سرفه ها قفل شده
در بیخ گلو
قلب ها مالامال از غم
|
|
|
|
|
این چه فرّی در جهانی ، رو فنا
|
|
|
|
|
لحظه لحظه خاطراتم می شود روزی کتاب
گر بگویم داستانم را ازین شهر عذاب
|
|
|
|
|
من هنوز در محاسبه دوست داشتنت مانده ام....
|
|
|
|
|
شبیه قاصدکی که به دست طوفان است
|
|
|
|
|
ای صوفی ، ای خموش
لعنت بر تو
|
|
|
|
|
عشق شاید دختری از خطه ی شیراز باشد
|
|
|
|
|
دنیای من از یک چهاردیواری ساده
منو سمت دره باز هل میده
دو تا دست سرم زده در صف
به چهاردیواری تو
|
|
|
|
|
به ماهِ خیالت بگو تا سحر
بتابد به دنیای من بیشتر
|
|
|
|
|
یکی گفت پیری با فرزند خویش
|
|
|
|
|
می نشینم قلم بدست
تا بیایی
|
|
|
|
|
گفتم مه لقایم در حسن بی مثالت آب حیات دیده ام
گفت من هم یک. آسمانی عشق از روح ماهت دیده ام
گفت
|
|
|
|
|
بعضی وقت ها
دوست دارم فریاد سر دهم
|
|
|
|
|
این منم ...
با هزار او...
|
|
|
|
|
با دلی سرگشته گاهی ، یاد یاران می کنم
|
|
|
|
|
پسرَم گریه نَکن مادرِ تو آب شده
نگرانی به دلِ مادرت افتاده و بی خواب شده
|
|
|
|
|
دوستان این دلِ سوزانِ مرا یار شوید
بر غمم یا جگرِ سوخته غمخوار شوید
|
|
|
|
|
در طول زندگیم به این اندازه سرخورده و اندوهگین نه شده بودم و ...
|
|
|
|
|
حال این هندسه ها باز ....
|
|
|
|
|
قهوه شاید مزه دلتنگی است . .
|
|
|
|
|
خـوب می دانم چـرا خـودکار می لرزد به خود
بنـد بنــدم بعـد از ایـن اقـرار می لرزد به خود
|
|
|
|
|
هر عهد محکمی که به سوگند بسته ام / تنها به یک اشاره ی چشمش شکسته ام
|
|
|
|
|
من از تبارِ غم و... دخترانِ کمسالم
برای کشتنِ روحم، کمی زمان بدهید
|
|
|
|
|
یکی با اراده ،
به خاک می ساید ، همی پیشانی
یکی بی اراده ،
او را ، بر خاک کشان می بینی
می کشان
|
|
|
|
|
به اندیشکده ذهنم رجوع میکنم از درد بی خردی
که در دانشکده عاشقی چرا دلم خریداری نداشتی
حتی کرم ابری
|
|
|
|
|
من به دنبال رگ گمشده ام میگردم
|
|
|
|
|
با عشق اگر بر سر پیمان شده باشی
|
|
|
|
|
مهلت بده؛ ای زندگی، فرزند خوانده را !
این آدم از خود گریز خانه رانده را !
بگذار تا تنها شود، آ
|
|
|
|
|
هیچ نشانی از آینده ای بهتر
هیچ نشانی از آینده ای زیبا نیست
به همین خاطرست که وقتی به من مینگری
د
|
|
|
|
|
نشستم من همانجایی که شالِ سبزِ زیبایی سرت کردم
|
|
|
|
|
خوشا مستانه آوازه قناری را
|
|
|
|
|
دلم پاشویه بر تاب و تب توست...
|
|
|
|
|
مهدی جان...
بعد از این همه داغ...
برای تسلای مادرت چه کنیم؟
|
|
|
|
|
ایزد سرشت آب و گِلم را به مهر تو
مهرت دلیل خلقت حق ، مرتضی علی
|
|
|
|
|
روزی که نسیم سحرش سور نبود
گاوآهن و گله گذرش گور نبود
گاو آمد و ماغ و دُرِ اکتاوِ بلند
ثامن به ثب
|
|
|
|
|
تو را چندان عزیزم دوست دارم
که بی تو من ز غم جان می سپارم..
|
|
|
|
|
رفتی دل از نبود تو دلگیر شد
بی حوصله از تمام دنیا سیر شد
|
|
|
|
|
شدن های تو امر ناشدن نیست
|
|
|
|
|
روزهای دشوار و نفسگیر وطن در گرداب کرونا
وطن در چنگ بیماری گرفتار
دل از عصیان مرگ و زندگی سرد
|
|
|
|
|
بیا ای جان، بیا ای جان
بیا ای جان و ای جانان
بیا ای کان، بیا ای کان
بیا ای حجت و برهان
بیا
|
|
|
|
|
ای اهل زمین بوی عزا می آید...
|
|
|
|
|
این غم که ز عشق او نشانی است
سرمایه ی عمر و زندگانی است
با دیدهِ تَر سروده ام که
این اشک چکیده آس
|
|
|
|
|
صدای آب فرات
از دل نینوا،می آید به گوش
خیمه های سپید ،درمیان دشت های آرزو ایستاده است...
|
|
|
|
|
لُـپَـم بـاد کـرد و ورم از غـصّـه خـوری
همه پنـداشتنـد که مـن غـذا میخورم
رسان بر گـوش مخـاطبـم
|
|
|
|
|
فصل نگاه
نفسم هستی و بی تو نفسی نیست مرا
ای همه هستی من جزتوکسی نیست مرا
زلف پُرچین تو چون سل
|
|
|
|
|
از ياد مبر دكتر ايراني را
هوشنگ همان شير لرستاني را
|
|
|
|
|
سروشی در مکتب ادبی نورگرایی
|
|
|
|
|
گرم بادا، هردمت؛ ای دادیار،
کوه دردی، مانده بر دل یادگار !
|
|
|
|
|
باران باریدن گرفت وه چه احساس نابی داشتم ان روز
چشمانش را میگویم ،گویی سالهاست میشناسمش
از پشت پن
|
|
|
|
|
بی نوایی کابل و ناپاکستان و تنهایی
|
|
|
|
|
یکی قلبم را هُل داد ،
طفلکی با صورت افتاد زمین
|
|
|
|
|
باید امروز بری با پریا کات کنی...
|
|
|
|
|
هرکه با دنیا بجنگد بی گمان پیروز نیست
این نبرد یک نفر با یک نفر یک روز نیست
|
|
|
|
|
شک کرده ای چرا به سخن های بیدلم؟
فَرجِع اِلی الکِتاب و ُ به قرآنِ حق سخن
|
|
|
|
|
ای یار بیا برمن سرگشته ی بیدل نظری کن
|
|
|
|
|
عجب حال و هوایی داره شعبه
|
|
|
|
|
کلاغ چو تیره خواند
پرنده ی سبز نخواند اش
داستان ما آن بود
خسته را، صدا نماند اش
رنگ و داستا
|
|
|
|
|
من از مرزهای بی انتهای احساسم گذشتم
|
|
|
|
|
بر تو میگویم هر روز خدایا شکرت
که بر من بی دریغ بخشیدی نعمت
|
|
|
مجموع ۱۲۶۸۰۶ پست فعال در ۱۵۸۶ صفحه |