سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 5 ارديبهشت 1403
  • شكست حملة نظامي آمريكا به ايران در طبس، 1359 هـ‌.ش
16 شوال 1445
    Wednesday 24 Apr 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      چهارشنبه ۵ ارديبهشت

      کلاغ به رنگ انسان

      شعری از

      سینا جوادپور (سهند)

      از دفتر شعرناب نوع شعر متن ادبی

      ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۰ ۱۲:۴۴ شماره ثبت ۱۰۲۲۰۰
        بازدید : ۱۳۰   |    نظرات : ۲

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر سینا جوادپور (سهند)
      آخرین اشعار ناب سینا جوادپور (سهند)

      صبح با صدای غار غار کلاغی از خواب صورتی  بیدار شدم 
      به بیرون نگاهی انداختم، خورشید صدایی سرخ داشت، صدایی که سیلی بر درختان سبز و زرد می زد. 
      نگاهی به کلاغ خاکستری پژمرده کنار سنگ انداختم، با خود گفتم که چرا صدای کلاغ تیره و دل خراش است؟ 
      ناگه کلاغ حنجره ای تکانید و با صدایی افراخته شروع به غار غار کرد، انگار که خنجری آغشته به زهر سرمه ای بر قلب میزد و آهش را  باد سفید تا بی کران می برد . 
      کلاغ که ناله اش تا فلک سر می کشید، پر کشید و رفت.
      صبح روز بعد دوباره صدای تیره کلاغ بود که مرا از خواب فیروزه ای بیدار کرد و به دنیای خاکستری کشاند.
      همان صدا همان کلاغ ولی کمی تیره تر از روز قبل.
      با کمی دقت فهمیدم که کلاغ می خواهد همراه دیگر پرندگان سبز آواز به خواند ولی کلاغ تا کلام اول را می گوید
      دیگر پرندگان از او دوری می کنند.
      کلاغ با هر پرنده ای که از او دوری می کند
      تیره تر و تیره تر و تیره تر می شود.
      شاید کلاغ خسته بود
      خسته از حسرت ها به رنگ آبی نفتی ، خسته از دوری ها به رنگ لاجوردی  ، خسته از تنهایی به رنگ سیاه
      آری تنهایی خسته کننده است.
      صدا های رنگا رنگی در زمین در حال پیچیدن هستند
      صدای آبی دریاها  و صدای قهوه ای کوها، صدای نارنجی محبت و مهربانی، صدای نیلوفری گل ها و...
      ولی انسان ها دو رنگ بیشتر ندارند
      خود خاکستری هستند و صدایشان تیره
      صدای کلاغی که سال ها شما را اذیت می کرد
      رنگ صدایش همان رنگ صدای انسان است بلکه از صدای انسان روشن تر
      انسان ها دنیایی را ساختند که  در آن خاکستری روشن، خاکستری تیره، خاکستری مات، خاکستری نقره ای، خاکستری توسی، خاکستری دلفینی، خاکستری سیر، خاکستری دودی، خاکستری سربی و... به کار برده اند 
      ولی همه این ها خاکستری است 
      و رفتار هایشان را طوری تنظیم کردند که روز به روز تیره و تیره تر می شود
      گویی خدا این دنیا را با قلب انسان ها رنگ کرده است
      ما خسته ایم
      صدایمان خسته است
      هر چقدر هم فریاد بزنیم
      از سر خنجر خستگی است. 
      ۳
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      سه شنبه ۲ شهريور ۱۴۰۰ ۱۵:۱۲
      درود بزرگوار
      بسیار جالب و زیبا بود خندانک
      محمد باقر انصاری دزفولی
      چهارشنبه ۳ شهريور ۱۴۰۰ ۱۷:۱۶
      باعرض ارادت
      قلمتان همیشه جاودان بادا
      شاعر بزرگوار
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0