شعر زیبای کدامین عاشق دیوانه ای ؟
سایه سار تاج یا بختِ کدامین شانه ای
نوبهاران از حریر سبز تو روییده است !
سرترین گل در حریم پاک هر گلخانه ای
ای تمامی آفتاب روشن هر روز من!
شیشهٔ عمر مرا تا دارمت سامانه ای
با شکستن های ممتد در صبوری پیشه ای
بی توقع حال خوب و خنده را پایانه ای
زخم هایت را به دست خود مداوا میکنی
سنگ زیرینی در این دنیای بی شرمانه ای
شهرزاد قصه گوی لای لای خواب من!
علت پیدایش صد قصه و افسانه ای
در میان غصه ها و مشکلات بی شمار
کوهی از آرامشی و تکیه ای مردانه ای
در زمستانی ترین حال و هوای بیکسی
همدمی،گرمای مطلوبی در این کاشانه ای
قطره قطره میچکد از شبنم چشمت غزل
طعم شیرین شرابی کهنه در پیمانه ای
سینه ام لبریز از عطر صدایت می شود
شمع شبهایی و بال باورِ پروانه ای
مهرت از دل هرکجا باشی نخواهد شد برون
مادرم در قلب من چون گوهری یکدانه ای
مهربانی هایت اصلا قابل توصیف نیست
با دروغ و دشمنی های جهان بیگانه ای
آبشاری ، مخمل سبزی به دشت "پونه"ها
اطلسی های لطیف بوسه ای دزدانه ای
افسانه_احمدی_پونه
─┅─═ঊঈ🍃🌸🍃ঊঈ═─┅─
بسیار زیبا و دلنشین بود
در وصف مادر