سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید |
|
||||||||||||
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است. |
با اینکه نسبت به حوزه ی عارفانه در شعر اطلاعات بسیار بسیار محدودی دارم منتها طبق دستورتان انجام وظیفه میکنم،چون نظرهای سبز همیشه بستری برای دقت بیشتر به آثار است.
حوزه ی عارفانه همیشه حوزه ی مورد علاقه ی شما در غزل بوده که به گمانم به دلیل همین علاقه احتمالا به اشعار سنایی،عطار ،مولانا و احتمالا سبک عراقی علاقه مند هستید.نام حافظ را نبردم چون در مورد خط مشی حافظ در سخن بحث و گفتگو بین اندیشمندان حوزه ی شعر بسیار است.از آنجا که اشعار حافظ در ۴ دوره ی متفاوت سروده شده و بنا به مقتضیات و شرایط حاکمیت ِ متفاوتی که تجربه کرده گاها دستخوش تغییراتی شده است .با این وجود اکثریت آرا هنوز رای به عارفانه سرودن حضرت حافظ داده اند. مسلما هر شاعری حتی اگر نداند قلمش به یکی از سبکهای شعری نزدیک تر است.مثلا بنده بعد از مدتی دریافتم سلیقه ی من بیشتر متمایل به سبک خراسانی و حتی سبک هندیست تا سبک عراقی،و تصویر من از عشق در اشعار کاملا زمینیست بر خلاف اشعار عارفانه که عشق را کاملا آسمانی و مختص ذات حق تعالی میداند( که در نهایت درست است و همه چیز به او منتهیست)
ویژگیهای سبک عارفانه به کار گرفتن عشق در راه سیر و سلوک و رسیدن به معبود و در نهایت یکی شدن با ذات الهی است کما اینکه رد پای آن در شعر شما نیز مشهود است
او و تو و خدا و جهان جمله خویشتن
و وزن
مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
قطعا محبوب ترین وزن شما برای سرودن است.
خط سیر حرکت شما در این شعر برای من بسیار جالب بود.
از طرفی اذعان شده که میدانم دیر رسیدم و از طرفی تعجیلی شکوهمند در راه یکی شدن در سراسر شعر دیده میشود👏
از دیگر نکات شعر شما اشاره به آیه ۱۴۳ از سوره ی اعراف است و گفتگوی حضرت موسی با پروردگار که به ظرافت به آن پرداخته اید و در اشعار حافظ و سعدی نیز ردپای این آیه یافت میشود.
نکته ی جالب دیگر اینکه باز برای شکاکان راهکار شما رجوع به قرآن کریم است .آنجا که شبهه ای مطرح شود که ما که چیزی نمیبینیم پس دنبال چه برویم!؟
راهکار همان راهکار است که خداوند در برابر حضرت موسی اتخاذ کرده. مرا نمیبینید ولی نشانه هایم را چرا.سراسر عالم نشانه های خالق مشهود است.
به جز مصرع هفتم که مثلا با گذاشتن یک " تو" بعد از فعل میروی وزن برقرار میشود ،بنده ایراد وزنی و قافیه ای مشاهده نکردم.( اشاره ی ظریف جناب محمدی به گمانم به قافیه ی / شدن و شکن/ باشد که باید در مورد آن از اساتید نظر بگیرید)
در برخی مصرع ها فعل حذف شده و چون برای بنده فعل حذف شده مشهود و مشخص بود آنرا در حوزه ی حذف به قرینه ی معنوی دسته بندی کردم.
مثلا مصرع
گرچه معک مدام ارنی را گزاره لن / است یا میباشد/
یا
او و تو و خدا وجهان جمله خویشتن / شوید/
اینها نمونه ی افعالی بود که سریعا در ذهن بنده نقش بست. هرچند اساتید فن، از بنده ی نو آموز سخت گیر تر هستند منتها من آنجا که فعل را سریع برای خودم بارگذاری کنم به این مسائل حساس نمیشوم.
در کلیت با توجه به موضوع،پرداخت،شروع و پایان و دیگر آیتم هایی که دیروز در پنجره ی سبز دیگری به آن پرداختم در نظرم این شعر از اشعار فاخر شما بود و نمره ی بسیار بالایی میگیرد.
در نهایت مجددا و طبق سنوات گذشته اعلام میکنم این نظر بلند را با توجه به سواد اندک بنده بخوانید ،مخصوصا در حوزه ی عرفان که بنده به هیچ وجه اطلاعات جامعی نسبت به آن نداشتم منتها این پنجره فرصتی مغتنم بود برای بنده
درود بر شما
بسرایید مادام🌺