سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        پایان

        شعری از

        مسيحا الهیاری

        از دفتر صليب رنج نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۰ ۱۴:۲۸ شماره ثبت ۱۰۲۲۰۵
          بازدید : ۶۶۵   |    نظرات : ۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مسيحا الهیاری
        آخرین اشعار ناب مسيحا الهیاری

        سلام  امسال نشد به موقع  تقدیمی به شاه نینوا  کنم امید این غزل  ادای تکلیفی باشد.و بهانه دیداری .راستش وقتی قلم  ریه های عفونت میکند انگشتانت کپسول بی خاصیتی میشود بر دهان کلمه ....
         
        خواب دیدم سایه ای  جان می گرفت 
        یک نفر در خویش پایان می گرفت  "
         
        آه چشمان تو درمان را به پایان میبرد 
        بی تو بودن طاقت جان را به پایان میبرد 
        قطره قطره مشک خالی میشود از فلسفه 
        شاعری گویا که دیوانی به پایان میبرد 
        بر سر نیزه گلویی بو عطا سر می دهد
        خنجری آغاز قرآن را به پایان میبرد 
        قدرت چشمان شهلا یش نفیر جنگ داشت 
        یک تنه عباس ایمان را به پایان میبرد 
        تیر زهر آلود در حلقوم اصغر سبز شد
        حرمله مفهوم انسان را به پایان میبرد 
        بغض لیلا در نفیر دشت جولان میدهد 
        به به اسماعیل قربان را به میدان میبرد
        ابرها در چشم عمه بر زمین  جان میدهند
        اشک زینب شرم باران را به پایان میبرد 
        پا به روی ماه وقتی میگذارد شمر دون
        خنجر نامرد توفان را به پایان میبرد 
        ...
         
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5