چهارشنبه ۱۲ ارديبهشت
|
|
تسبیح خداوند... از کتاب راز و نیاز.
|
|
|
|
|
...........................
|
|
|
|
|
نهال ذوق رشد می کند درون من
دوباره زندگی ، دوباره برگ می دهم
|
|
|
|
|
میسوزم در تب عشق..585
گر چه من تشنهی عشقم، شدهام غرقه به غم
قصهی هجر و فراقت غم سنگین من است
|
|
|
|
|
بخاطر یه مشت دلار ماریسونت رو نفروش
|
|
|
|
|
زیر و رو می شوم از زلزله ی زیبایی
|
|
|
|
|
شعری در مورد شادی دل ورسیدن به ارزوها
|
|
|
|
|
بعد دیدار شدم شاعر تک بیت سلام
|
|
|
|
|
سهمم از دریای دنیا ،
فقط غرق شدن بود
|
|
|
|
|
باید از ایستگاه شلوغ کلمات
یک "تو" را بر دارم
|
|
|
|
|
چشم برگیر از اندوه باران
دل به دریا بزن
پای بگذار روی برف زمستان
بی خیال باد و قاصدک
عطر گل یاس
|
|
|
|
|
اشک های دلتنگی چو شبنم به روی گلبرگ است..
|
|
|
|
|
حسین بی سر فتاده بود .......
|
|
|
|
|
زبل تاجری بود عهد قدیم
ز سوداگری داشت مالی عظیم
|
|
|
|
|
زیباییی زیبای من اشناییییئیی با من
|
|
|
|
|
شال سر کردی و گیسوی سیاهت پیداست
|
|
|
|
|
بر سر طوفان نشستم تا شکستم باد را
|
|
|
|
|
وقتی اولین بار نگاهم به تو گره خورد ، آنقدر پلک هایم سنگین شد، عشقت سخت دیده گانم را آزار میداد،
|
|
|
|
|
شب آبستن رازهای مگویست
که فریاد بر میآورند
از دل سیاهی
شب آبستن درد است
|
|
|
|
|
تو برقص کولی مست کافه های شهر شب/من جنونم تو هوس ، زخمه زدی بر جان من
|
|
|
|
|
این زائر دلسوخته ی تربتِ توست …
در هر نفسش از تو امان می خواهد /زینب حسنی
|
|
|
|
|
به گمانم خدا خودش میخواست که رضائی برای او باشد
|
|
|
|
|
یه لحظه مکث من باعث شده تا حرص دیروزم
بباره روی احساسی که دارم توش می سوزم
نمی دونم چرا درگیرِ پیش
|
|
|
|
|
نه فکر دل من و نه حوصله داری
انگار که از خلق جهان هم گله داری
|
|
|
|
|
به هـر قلبـی در او مهـرِ رضا بـود
یقیـن دارد کــه از لطـفِ خـدا بـود
کسی را گر به راهِ مصطفی رفت
|
|
|
|
|
دل به دریای جنون می زنم و می گویم
محو دریای تو ام بس که تلاطم دارد
|
|
|
|
|
بوسه دادی، عامل هر تب شدی
نیستم راضی به شلاقت ولی
یک بغل، آغوش محکم حدِ توست
|
|
|
|
|
وقت است که تو آیی و گیسو بگشایم
مویم پریشان شود بر روی زیبای نگارم
|
|
|
|
|
ای شمس تر از شمس دنیای تاریک همه
|
|
|
|
|
باز باران بارید
بر دل تنگ زمین
|
|
|
|
|
به نام خدا دلبسته میلاد اما رضایم
به نام نامت نکوست تمام ماجرایم
|
|
|
|
|
سماور بود و چای دیشلمه
بَه بَه ، چه روزی
|
|
|
|
|
یه اعتراف واست دارم من تا ابد دوست دارم
|
|
|
|
|
من اگر رنگ بودم،
سبز مایل به دریا
|
|
|
|
|
دیگر به چه چیز در این جهان دلم را خوش کنم...
|
|
|
|
|
✍️ ترانه
م.مدهوش🍂
🎧دکلمه :بانو هستی احمدی⭐
|
|
|
|
|
گرچه سر مستی و ناز،اوج تمنا را ببین
خوش زبانی های همچون مرغ مینا را ببین
|
|
|
|
|
یک نظر آمدی به خوابِ من و
کامِ تلخم کمی عسل کردی
|
|
|
|
|
ای دلیل شعرهایم ، ای هوای هر غزل...
|
|
|
|
|
خیال وحشی چشمت به آتش خانه ام را سوخت / به گندمزار موهایت تو ای بانو پناهم ده
|
|
|
|
|
منم آن سروِ غرور که لم دهد روی زمین
تویی آن بهرام گور در قیمت دلار کمین
منم آن پنبه شتر که میخور
|
|
|
|
|
نقش ماه در آب تو را آورد به یاد
|
|
|
|
|
زرتـشـت مـنی ، ظهـور نـو در مـن کـن
آتـشـکــدۀ مــهــر مــرا روشــن کــن ..
در گــاتِ اَوِســتـ
|
|
|
|
|
دست دردست دلم آمده ای جنگ دلم!
|
|
|
|
|
تصویر تو خیال غزل های ساحل است
افسوس ! موج اشک من از شعر غافل است
|
|
|
|
|
تو مثل شکوفه های کُنار
بر شاخه های بهار
قد برافراشته و زیبا رو
و من شاعری عاشق
در میان ایل تو
|
|
|
|
|
بسته ام بندِ دلم را به پَرِ کفترتان
|
|
|
|
|
درون کلبهی احساس
نشسته ام به روی صندلی راک چوبی ام
کنار هرم لطیف نگاه شومینه
|
|
|
|
|
بر دوچرخه ، کودکی ،
پایش یک رکاب را می چرخانْد ،
به تَرک اش با هماهنگیِ کامل ،
کودکی دیگر،
مشغول
|
|
|
|
|
امام رضا
پابوس توام دُر نبی منجی عالم
زائر که نه من خادم دربار تو هستم
|
|
|
|
|
باردارند نفس هایم
از حرفهایی که درخت بودند
|
|
|
|
|
هرچه بشر نام تو را ذکر کند، کم بکند!
|
|
|
مجموع ۱۲۳۷۷۸ پست فعال در ۱۵۴۸ صفحه |