محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
شنبه 29 ارديبهشت 1403
11 ذو القعدة 1445
ولادت حضرت امام رضا عليه السلام، 148 هـ ق Saturday 18 May 2024
روز جهاني موزه و ميراث فرهنگي
به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹
شنبه ۲۹ ارديبهشت
در تب عشق سوختم و کسی باور نکرد
دلم شکست صدای شکستم را کسی باور نکرد
عشق دنیای عجیبی داشت نمی دانستم
با خود قصه شاه و پری داشت نمی دانستم
عشق یک راه بلندی داشت ب
دلم تنگ است,دلم ویران ,دلم آبان آبان است
به هر سو بنگری پاییز و دلتنگی فراوان است
....
یکی می گفت
وقتی اونو دید دلم ،
طوری هوایی شده بود ،
اهل جنوبم از نسل کویرم
طبیعت، اندیشه کردم
در دشت بلوچستان ،سر سبزو ،خوش وخندان
ریشه اندر نخل د
گر تو توانی دل ما را ببری آفرین
ای سلیمان رو نمایان کن که مُلک
باز جولانگاه شیطان ها شده
رویایی نشسته به مژگان من امشب
باغی که بی صاحب شود دنبال رد پاست
✍️ترانه سرا: م.مدهوش❤️
🎤خواننده: رعنا سیاوشی🎤
چرا دنیات برای ما نداشت هیچی
بیاور سوزن عشق و نخی از تار مویت را
شدم بازیچۀ دستِ، حسادت های گه گاهت
شدم درگیرِ وسواس و، تمنّاهای بی راهت
دلم آخر مگه سنگه؟ که نیشِت
در کتاب موحش گمراهی نوع بشر
فاطمیه فصلی از یک ظلمت بی انتها است
تقدیم به دبیر پسرم دانیال
چشمم هوای دلم پدیدار میکند
خوابم نمیبرد که مرا بیدار میکند
حسین_قالیباف
تابان
مرغبهشتمکهچنینمستخدا میروم
زادهعشقمکهبهاینحال وهوا میروم
تا تو را دیدم / دل کشانیدم
سویت ای نازنینم
ختم تنهایی/ فصل شیدایی
با تو شد بهترینم
درد و درمانم
معشوقه ی من نازنین دلبرم
می دونی تو هستی تاج سرم
وقتی نیستی تو کنارم
میشکنه بال و پرم
گوش کن تا پرده بردارم،از آن گنجینه ام
از نگاری که بُوَد، سرمایه ی دیرینه ام
خیلی وقته رسم مردانگی مرده
اثر ازش نمانده
اونایی که دم زدن زمردی
حالا رفتن پی،،وایی،،ی،مردی
استخوانی میان زخم تاریخ
تشنگانی غرق مرداب
نوشدارویی بعد سهراب
ما دیررسیدگانی
شماره ۴۵
خندید به من گفتی تو لایق من نیستی
من دختر شاه ام تو در حد من نیستی
گفتی که تو
مطیع شده عصیانم ،
دیگرمن را نمیخواهی ؟
بنده تر شدم جانا
دگرمن را نمیخواهی ؟
نقش قالی می زند
رخسار پیر در
آینه
عشق ، عقلِ هفت خط پیمایِ مشرب دیده است ..
این قلم کاری دو صد لشکر کند سر کشان را اين قلم بي سر کند
من که بی قیدِ چنین هزار دامادم و تو ...
من از آوارِ تو و خانه ی پوشالی تو
من از وعده های شیرینِ پر از خالی تو
که سلامِ گرگِ من، بی طمع بود
.....با نام خدا.....
با نام خدا گفتم و دست بر قلم شدم
هزار کار بی او زدم این بار با او شدم
با نام
هرچند شکستی منو ایمان و غرورم
ایوب جدیدم ، منم سنگ صبورم
ای عزیزان ای حکیمان بشنوید
ای هر آن کس خویشتن داند عبید
من آن آیینه ی شکسته ام
دلم هزار تکه و رخ یار در هر تکه ام
شکسته ام ولی باز آیینه ام
یک عاشق بوده
بسویت آمدم جانان کهبینم شورجنترا
زدوران سیه رَستم که یابم نورجنترا
دراین هوای بی هوا
عاطفه ها، سوا سوا
رسالتی ست به دوشم غمی که سنگین است...
آفتاب تیر و مرداد
پای بسته و تن خسته
راه پیمود
سالهای زندگی را
دست
پر فاصله فرسود
بیداد زمان
در زندگی لحظاتی میشه که انسان واقعا شکست و نا امیدی را تجربه میکنند اما با امید و مبارزه باید دفع ش
باز آ ای مرغ آزادی که خامش خفته ای در خطه ای دیگر
تنها خاطری از یاس نگاهت مانده
شد،چشمانم به یاد تو جاری
پیش، من چرا نماندی
خوابیدن، قبر خسته نماندی
دخترت ،بلوچستان تنها،مان
در جوانی خرمی مانند یک ....
پاییز
فصلی از بودنهای دل انگیز
...
از بین دوستان زیادی که دارم...
سوالی از بلوط برایم پیش آمد!
🌹همی من بگویم به پروردگار🌹
❤️بگویم به او از تب روزگار❤️
دریغ از ذره ای فکرت براین سودای مغبونی....
گلی دیدم که در کنجی نشسته...
هراس تنهایی است،
شب تنهایی،
سرما تنهایی.
رود زیبایی است،
چشمه زیبایی،
نگاه تو زیبایی.
که تو در جهان نبینی تبری که سر ندارد
هر ثانیه دیوانه و مستم ای دوست
فاصله
قدرت اثبات ندارد
تا پیوند بینمان
جاری ست
اسب خیال سرکشم میتاخت در رویای تو/اما سوارش بی نشان در هرم جانت گم شده
یجوری همه چی از یادم رفت،نه خودم نه دوستامو دیگه یادم هست
چیکار کردی بام دکتر
مجموع ۱۲۴۱۶۸ پست فعال در ۱۵۵۳ صفحه
محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک