سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        گل رعنا_استقبال غزل استاد شهریار

        شعری از

        بهروز احمدی(زاهد)

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۲ ۰۰:۵۵ شماره ثبت ۱۲۶۰۶۱
          بازدید : ۷۸   |    نظرات : ۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهروز احمدی(زاهد)

        (الا ای نو گل رعنا که رشک شاخ شمشادی نگارین نخل موزونی همایون سرو آزادی) استقبالی برای شعر استاد بزرگوار شهریار غزل‌ها گفتم و دادی، جوابم را به فریادی نخواندی شعرو، در دام غزل‌هایم نیفتادی تو را کم دارداشعارم ،غزال تیز پای من بیا بنشین که من صیدم، به صیادی تو استادی من آن سرو صحی بودم ز هجرانت قدم شد خم چه خوش نیلوفرانه رونقی بر قامتم دادی چو از تو می‌نویسم شعر من اینگونه می‌ماند چه پویا می‌شود با یادت این حس خدادادی خدای شعرهایم هستی و دانم نمی‌دانی چه شد بیدار بخت من که دارم این پریزادی شدم بیزار از هر مسجد و دیر و کلیسایی به در آورده ام بی تو من از تن رخت دامادی بده ساقی پیاپی جام می دیگر نمی‌خواهم ز هوشیاری ندیدم خیر و در مستی کنم شادی مرا هجران طولانی کُشد آخر نمی‌دانم چنین درمانده‌ای را دست کم گیری به امدادی بیاای نوگل خوش رنگ و خوشبو بی تو تنهایم در این تنهایی مطلق نبینم چون تو همزادی تو نوشین لب لبی تر کن که زاهد می‌دهد جان را خُورم غوطه در عمق آن دو چشمانت چو معتادی بهروز احمدی کرج
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۲ ۱۸:۱۹
        پر احساس و زیباست خندانک
        محمد اکرمی (خسرو)
        سه شنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۲ ۱۰:۰۴
        (الا ای نو گل رعنا که رشک شاخ شمشادی نگارین نخل موزونی همایون سرو آزادی) استقبالی برای شعر استاد بزرگوار شهریار
        غزل‌ها گفتم و دادی، جوابم را به فریادی
        نخواندی شعرو، در دام غزل‌هایم نیفتادی

        تو را کم دارداشعارم ،غزال تیز پای من
        بیا بنشین که من صیدم، به صیادی تو استادی

        من آن سرو صحی بودم ز هجرانت قدم شد خم
        چه خوش نیلوفرانه رونقی بر قامتم دادی

        چو از تو می‌نویسم شعر من اینگونه می‌ماند
        چه پویا می‌شود با یادت این حس خدادادی

        خدای شعرهایم هستی و دانم نمی‌دانی
        چه شد بیدار بخت من که دارم این پریزادی

        شدم بیزار از هر مسجد و دیر و کلیسایی
        به در آورده ام بی تو من از تن رخت دامادی

        بده ساقی پیاپی جام می دیگر نمی‌خواهم
        ز هوشیاری ندیدم خیر و در مستی کنم شادی

        مرا هجران طولانی کُشد آخر نمی‌دانم
        چنین درمانده‌ای را دست کم گیری به امدادی

        بیاای نوگل خوش رنگ و خوشبو بی تو تنهایم
        در این تنهایی مطلق نبینم چون تو همزادی

        تو نوشین لب لبی تر کن که زاهد می‌دهد جان را
        خُورم غوطه در عمق آن دو چشمانت چو معتادی
        بهروز احمدی کرج
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        زیبا سرودید
        پیروز و سربلند باشید خندانک
        نرگس زند (آرامش)
        نرگس زند (آرامش)
        سه شنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۲ ۱۵:۵۵
        سپاس ودرود خدمت براذر ارجمندم جناب اکرمی عزیز خندانک
        ارسال پاسخ
        بهروز عسکرزاده
        بهروز عسکرزاده
        چهارشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۲ ۲۳:۵۸
        خندانک
        ارسال پاسخ
        یاسر کریمی
        سه شنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۲ ۱۴:۲۰
        درود بر شما سلامت و تندرست باشید خندانک
        نرگس زند (آرامش)
        سه شنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۲ ۱۵:۵۶
        درود ها بر شاعر ارجمند خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        شرابی پر است از صواب سرودی گوارا و ناب ااا مرامت همه حُسن خُلق و پاداش تو صد ثواب
        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4