سه شنبه ۱۸ ارديبهشت
|
|
خبر اینکه ؛
قاصدک
سرتیتر باد است
و سرتیتر خوابهایم
بیخبر نمیرفت
|
|
|
|
|
درد ،بزرگ است زمانِ تنهایی
نشسته ام به انتظار موخرمایی
کویری خشک وپر ازترک های عمیق
ببین
|
|
|
|
|
نازنین تخم هایت کو؟
بر دهان موش ها دیده ام
اینان شهر را به فضیلت فضله هایشان رسانده اند
بیدار شو!
|
|
|
|
|
هر چند داده ایم به سر ما هوار ها
کمتر ز یک شدست برامان هزار ها
|
|
|
|
|
از پی دریا روانم در کویری بیکران
تشنه لب را جرعه ی آبی کفایت میکند
|
|
|
|
|
در منظر باغ نگاهت گل یاسی بچیدم
تا روز ابد از مشک تو
|
|
|
|
|
گر چه میدانم نمیایی ولی انتظاره ....
|
|
|
|
|
اندکی خوشحالی
اندکی آرامش
جهان رنگ وبوی دیگری دارد
رنگ سرخ بویِ خون
میایی قد قندی شادی مرا مهما
|
|
|
|
|
امام غایبم گردان؛هزار قرن شاعرت باشم
|
|
|
|
|
به رنگِ مغزِپسته
شایسته و بایسته
حریری بود بهشتی
چه خوب به تَن نشسته !
|
|
|
|
|
ديـد دو چشمـت بُـوَد از كردگار
تا نـگرد قـدرت پـروردگار
گـر
|
|
|
|
|
چشم های من اگه برای تو نباره
|
|
|
|
|
اشتباه من این بود که تو را پرستیدم
سقف کوته خود را با تو آسمان دیدم
انحطاط من شاید در ورای مردن
|
|
|
|
|
چرا نیلو فران عاشق ، غرق مرداب نمی شوند
|
|
|
|
|
آبی دریا
در بیکرانه
افق را میبیند
و من در کنارم
تو را که خفتهای
زندگی با تو
همان استواری امن
|
|
|
|
|
نمی دانم ولی حس می کنم یک عمر سربارم
|
|
|
|
|
افسرده اماز حجم این اخبار تکراری
|
|
|
|
|
باید بسپرم به حافظه ی خیال عطر وطن را
باز کن آغوش...
|
|
|
|
|
ای دختری که بهر پدر همچو مادری
|
|
|
|
|
باید عاشق باشی ، تادلت در دل ما رخنه کند
پیله ها را ، چگونه بی عشق خدا پروانه کند
علي الهاد
|
|
|
|
|
سزای سجده بر روباه زُهد و گرگِ دین، مرگ است
سزای تَرک شیرِ غیرتِ هر سرزمین مرگ است
سزای سجده بر ضح
|
|
|
|
|
بیپدر گشته چنین کوچه که من عریانم
|
|
|
|
|
گاه غمگینم و معشوق در شوق یار
گاه انگبینم روزگار یار چون زهرمار
گاه در چاه ظلمت شب چون قرص ماه
گ
|
|
|
|
|
و آنچه میگردد پریشان زلفهای آذر است
|
|
|
|
|
منصور شدم نور شدم تا عالم بالا رفتم
هیهات که این عروج مستور ندیدند مرا
|
|
|
|
|
سکوت!
در صدای گلویم پیچید
دندانِ در
دندانه های کلید را خورد
|
|
|
|
|
باز ، اکشن ،
صحنه را بگیر از سر
بشنو ، راز " لن ترانی" باز .....
|
|
|
|
|
با ملحدان مومن قدار می رقصم
حلاج در آغوش روی دار می رقصم
هرچند می رقصم به اندوهم وفادارم
گویی ه
|
|
|
|
|
تا به حالا مثل من از غصه هق هق کرده ای؟
|
|
|
|
|
خویش باید،
برخود از بهر دگرها،
زین جهان از رأی سرها....
|
|
|
|
|
به جرم جعل نادانی به جان جانم افتاده...
|
|
|
|
|
روزی که خدا در آن سکوت کرد...
|
|
|
|
|
صحبـت دانـا دل سنجيـده كار
حل كنـد از بهـر بشـر نقص كار
هـر كه
|
|
|
|
|
توو راهِ خرید ،
یه چیزِ پلید ،
او دید و خرید
|
|
|
|
|
هرچند گفتن به حقیقت ولی قصه....
|
|
|
|
|
پسر نوح با بدان بنشست
آنکه با او نشسته بوده منم!
|
|
|
|
|
در مورد زیبایی و جذابیت چشم هاست که به تاج محل هندوستان تشبیه شده است.
|
|
|
|
|
از بهار رخ تو بار دگر جان گیرم...
|
|
|
|
|
دردیست دراین سینه که پنهان نتوان کرد
این سرّ درون از پس هر پرده عیان است
آن یار که دل ب
|
|
|
|
|
صد تا هزار تا مورچه
دون میبردن تو کوچه
چوخلی چوخلی قاریشقا
دن چکیردی باریشلا
|
|
|
|
|
در این سرزمین به غربت رفته
همه ان ور دریاچه هستند
همه ماهی ها وقتی زنده زنده به
اب انداخته میشد
|
|
|
|
|
باید که مُرد آنجا که مرده ها روحشان شاد و زنده ها در عذابند
|
|
|
|
|
تربيـت دست تـو سـازد بشـر
تربيتـش گـر، به هـر خيـر و شـر
صنعت
|
|
|
|
|
دارقیندی
بو چاتدامیش گونلوم
|
|
|
|
|
اشاره بر سختی راه وصال داشته و اینکه عاشق چگونه در این راه همچون پروانه ای بر گرد شمع می سوزد و می س
|
|
|
|
|
دستهایت چتر،
چشمهایم خیس،
بغلم کن،،،
توفان سهمگینی در راه است!.
لیلا_طیبی (رها)
|
|
|
|
|
تنها تویی که
از دهانم بیرون میآیی...
|
|
|
|
|
تا یاد توام بمان به یادم ای عشق
|
|
|
|
|
وقتی که من مردم، برگی فرو افتاد
در انجماد شب، در کودتای باد........
|
|
|
|
|
آن پیر مغان گفت به کرّات تو را
در دست نگیر آنچه که هیهات تو را
در کیشِ طَمَع آنچه که از آن تو نیست
|
|
|
|
|
تَنها از پَرِ سوختَهی پَرندِگانْ بِنِویسَم!
با حَسرتِ پَرهای پَرپَر شُدهی… رویاهایَم بِنِویسَم!
|
|
|
|
|
ناله جانسوز تر از ناله ی فرهاد زدم
|
|
|
|
|
خون ، همیشه به مغز خون آشام ها میرسد!
|
|
|
|
|
من و قصه ی جدایی تو و غصه ی نماندن
غزلِ نوشته بر دل، ز حیا و شرم نخواندن
|
|
|
|
|
هرچه را افسرده را پیش آورید.
همچو ماری است که از نیش آورید.
از عسل پالوده سازید یا به کام دلربا.
|
|
|
|
|
مردی از جنس شرافت
پاکدامن، با لیاقت
مردی از جنس شجاعت
پرعطوفت، با محبت
مردی از سوی خدا
مرد مرد
|
|
|
|
|
نباشی تو کنارم شب و گریه در کمینه
تو همون فرشته ای که اینجا با من رو زمینه
|
|
|
|
|
من عاشق ِ دل دل زدن ِ خاک ِ کویرم
|
|
|
|
|
قطره ای می بوسد زنخدان سیب سرخ را
|
|
|
مجموع ۱۲۳۹۱۸ پست فعال در ۱۵۴۹ صفحه |