صفحه رسمی شاعر علی رضایزدی
|
علی رضایزدی
|
تاریخ تولد: | چهارشنبه ۲۲ اسفند ۱۳۸۰ |
برج تولد: | |
گروه: | عمومی |
جنسیت: | مرد |
تاریخ عضویت: | پنجشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۱ | شغل: | کارگردان تئاتر |
محل سکونت: | بدون اطلاعات |
علاقه مندی ها: | کارگردان و بازیگرتئاتر |
امتیاز : | ۱۵ |
تا کنون 26 کاربر 54 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
درباره من: یک انسانِ مضحک |
|
|
|
اشعار ارسال شده
|
|
آرزو ها خاکساراند در وفای خوی تو
دلبرانت مار دارند در سرای کوی تو
من همی بر این گمانم دلبری را جست ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۳۳۴۹۲ در تاریخ جمعه ۱۱ آبان ۱۴۰۳ ۰۰:۱۲
نظرات: ۳
|
|
من به اعجازِ حضورِ حس ناپیدایی ات ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۳۳۳۴۹ در تاریخ پنجشنبه ۳ آبان ۱۴۰۳ ۲۲:۰۰
نظرات: ۲
|
|
این دل آشفته ام ،هی بی قراری میکند
این تنم ،عقلانه ام ،بادل خزانی میکند
من ندانستم ستیزی شیره عجنم ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۲۳۵۱۱ در تاریخ چهارشنبه ۱۵ شهريور ۱۴۰۲ ۱۲:۰۷
نظرات: ۱۷
|
|
چشمم دیگر جایی برای اشک هایم نیست
صدایی درون هنجره خسته و بیمارم نیست
چندیست که حتی خبرم درد میکند ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۱۶۵۳۷ در تاریخ چهارشنبه ۲۱ دی ۱۴۰۱ ۲۰:۰۳
نظرات: ۷
|
|
درد ،بزرگ است زمانِ تنهایی
نشسته ام به انتظار موخرمایی
کویری خشک وپر ازترک های عمیق
ببین ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۱۵۶۴۰ در تاریخ يکشنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۱ ۰۲:۴۵
نظرات: ۱
مجموع ۱۱ پست فعال در ۳ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر علی رضایزدی
|
|
پلک ها چقدر خوب با احساساتم همکاری می کردند انگار قرار داد بسته بودند تا صبح برهم نخورند،افکارم مواج بود ،میدانستم آنقدر ضعیفم که نمیتوانم کاری برایش انجام دهم حتی اصلا موجود جالبی هم نیست
|
|
پنجشنبه ۲۴ فروردين ۱۴۰۲ ۰۳:۳۸
نظرات: ۰
|
|
تو اتوبوسم اره میدونم کسی سوال نپرسید ولی من میخوام بایه جواب قلمم و شروع کنم .اره داشتم میگفتم الان تو اتوبوسم ااراستی الان دارم به یه ریمیکس غمگین رپ گوش میدم رپ اره رپ خیلی خوبه .دوریت
|
|
يکشنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۱ ۰۴:۳۵
نظرات: ۰
|
|
با این تفاسیر دوراه میماند ،یازنده ام را در اوج خواهید دید یا مرده ام را در گور.
|
|
پنجشنبه ۲۲ دی ۱۴۰۱ ۲۰:۴۲
نظرات: ۰
|
|
چرا قلب هایتان نمیتپد؟! _گشنه بودیم آنها را خوردیم! من میتوانم قلبم را به شما بدهم _ما قلب نمیخوایم،ما آهن میخوایم،آهن
|
|
يکشنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۱ ۱۱:۴۷
نظرات: ۲
|
|
ساعت پنج شب...نه پنج سپیده دم است،کاغذشعرم خیس شده رگه های جوهر که بر اثر برخورد با آب و نمک کمی لش شده اند،کلماتم را شبیه به خودم کرده. کاش کسی در همین هنگام در اتاقم را بکوبد وبدون آن که سلام ک
|
|
دوشنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۱ ۱۲:۲۱
نظرات: ۴
مجموع ۷ پست فعال در ۲ صفحه |