سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 5 آذر 1403
  • روز بسيج مستضعفين، تشكيل بسيج مستضعفين به فرمان حضرت امام خميني -ره-، 1358 هـ ش
24 جمادى الأولى 1446
    Monday 25 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      دوشنبه ۵ آذر

      بُنجُل

      شعری از

      بهمن بیدقی

      از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

      ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۱ ۰۷:۵۴ شماره ثبت ۱۱۵۵۵۵
        بازدید : ۷۲۱   |    نظرات : ۸

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر بهمن بیدقی

      بُنجُل
       
      توو راهِ خرید
      یه چیزِ پلید
      او دید و خرید
      شرم نمیکرد
      شده بود ولید
      از جوبی پرید
      متاع اش افتاد ، تووی آبِ جوب
      یه جورِ دیگه ، موضوع ورق خورد
      اول گفته بود :
      چقدر سَبُک اید ،
      همچو یه پَرید
      با تعصبش ، خواست اینهمه خشک نباشه
      اوضاع بدتر شد
      گفتش به خرید :
      با ندونم کاریم ، شما چقدر تَرید
      سنگین بودن خیلی خوبه
      نه اینطوری
      چقدر زشت شُدید ،
      قشنگ بودید ولی حالا ،
      عینِ عنترید ؟
      از بد بدترید
      خواست از دلش در بیاره
      با احترام حرف میزد باهاش
      گفت یارِ خموش !
      معذرت میخوام ، قول بِدید که از پیش ام نرید
      دستتونو که خوندم ،
      اونوقت اگه خواستید ، ز خاطره بِرید ،
      میتونید بِرید
      وضع که ورق خورْد اینجوری ،
      پلیدی ، روو شد
      با چشمای گِرد ، روو کرد خریدار به خرید ،
      گفت : غلط نکنم بجا مونده از ، قومِ بَربَرید
      صداتون چقدر، روی مخ رفته
      دائم به حالِ عرعرید
      لنگه تونو من ندیدم جایی ، خوبه که به نفرینی ابترید
       
      گوسفندیِ ذهنش داشت میچرید
      خریدش گرگ شد و،
      ذهنشو درید
      برای خودش ،
      یه عذابِ دیگه ای خرید
      به گرگه با احترام ، او گفت :  
      واقعاً شما ، خیلی خرید
      خریده حرفشو شنیده نشنیده ،
      خودشو میونِ خریدا ،
      گم و گور کرد و سریع زد به چاک
      پشتِ سرش گفت خریداره : مثلِ آدما
      چقدر دو درید
      مثلِ آدما
      چقدر شَرید
      گوسفندِ ذهنشو که او درید ،
      خون فواره میزد از ورید
      رگِ افکارش که پاره پوره شد ،
      به افکارش گفت :
      مثل سیاوش شُدید شما
      نگران نباشید شماها ،
      شماها همیشه برترید
      منکه میدونم تاجِ سَرید
      یه جا پیداش کرد یقه شو گرفت
      بدهکار نبود ، گوشِ پلیده
      گفت ای پلید !
      نباید دیگه شخصی رُو به فساد بکشید
      دوزاری افتاد ؟ چرا نمی فهمید مگه شما کَرید ؟
      انداختش تووی چاهی گود
      اینقدر گود که ، دیگه در نیاد
      اون یه کتاب بود ، با نوشته های بد
      راست میگن که ، هیچ ارزونی ای ،
      بی حکمت نیست
      ازاین پس حواسشو جمع میکرد ،
      که میره خرید ،
      نخره هر بُنجُلی رُو توو خرید
       
      بهمن بیدقی 1401/9/15
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      شنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۱ ۱۸:۰۸
      درود استاد عزیز
      بسیار زیبا و پر معنی بود خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      شنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۱ ۱۹:۱۷
      با سلام و عرض احترام استاد بزرگوار
      سپاسگزارم
      سلامت باشید
      ارسال پاسخ
      طوبی آهنگران
      شنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۱ ۰۷:۲۶
      سلام جناب بیدقی
      احسنت بر شما
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      شنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۱ ۰۸:۱۷
      با سلام و عرض احترام بزرگوار
      سپاسگزارم
      سلامت باشید
      ارسال پاسخ
      حسین احسانی فر(منتظر لنگرودی)
      شنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۱ ۱۰:۵۱
      سلام و عرض ادب جناب بیدقی بزرگوار
      زیبا و نمکین قلم زدید. خندانک

      مؤید باشید. خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      شنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۱ ۱۱:۱۲
      با سلام و عرض احترام آقای احسانی فر بزرگوار
      سپاسگزارم
      سلامت باشید
      ارسال پاسخ
      قربانعلی فتحی  (تختی)
      شنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۱ ۱۵:۳۵
      درود برشما جناب بیدقی

      عالی وجالب خندانک

      خندانک خندانک خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      شنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۱ ۱۹:۱۸
      با سلام و عرض احترام آقای فتحی بزرگوار
      سپاسگزارم
      سلامت باشید
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      3