صفحه رسمی شاعر فاطمه یاراحمدی ،روشنا
|
فاطمه یاراحمدی ،روشنا
|
تاریخ تولد: | يکشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۶۲ |
برج تولد: | |
جنسیت: | زن |
تاریخ عضویت: | شنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۱ | شغل: | بدون اطلاعات |
محل سکونت: | بدون اطلاعات |
علاقه مندی ها: | شعر و داستان |
امتیاز : | ۳۷۵ |
تا کنون 66 کاربر 195 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
|
|
|
اشعار ارسال شده
|
|
تمام صدف ها با صدای تو
در گوشم آواز می خوانند ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۱۶۱۰۶ در تاریخ سه شنبه ۶ دی ۱۴۰۱ ۲۳:۴۴
نظرات: ۵۹
|
|
و خدا می خندد عمق فاجعه را... ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۱۵۸۴۰ در تاریخ يکشنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۱ ۱۶:۴۰
نظرات: ۳۵
|
|
خواندمت
به گوش سیب های کال
گل انداخت
گونه هاشان... ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۱۵۷۱۵ در تاریخ سه شنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۱ ۲۳:۲۸
نظرات: ۴۲
|
|
باید بسپرم به حافظه ی خیال عطر وطن را
باز کن آغوش... ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۱۵۶۰۲ در تاریخ جمعه ۱۸ آذر ۱۴۰۱ ۲۳:۵۹
نظرات: ۴۰
|
|
شبگرد سیه پوش شب شعرم و آواز ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۱۵۵۱۷ در تاریخ سه شنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۱ ۲۲:۴۷
نظرات: ۲۲
مجموع ۱۴ پست فعال در ۳ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر فاطمه یاراحمدی ،روشنا
|
|
همیشه در اندیشه امنیت ایم. ڪشور امن شهر امن خانه ی امن اما ڪاش همه ی ما یڪ آدمِ امن داشته باشیم همان هایی ڪه از جنس بلورند بی رنگ و شفاااف! و با
|
|
چهارشنبه ۳۰ آذر ۱۴۰۱ ۰۴:۰۲
نظرات: ۲۱
|
|
یلدا! عشقِ دردانه ی پاییز بود و عاشق نار دانه! یلدای پاییز ناخوش بود و طبیب انار دوایش کرده بود. یلدا انار میخواست تا بماند و پاییز یلدا را تا در کوچه های شهر از
|
|
دوشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۱ ۱۵:۲۸
نظرات: ۱۷
|
|
آقا جان در حالی که شالش را محکم به پیشانیش می بست ،سمت پنجره رفت با دستهایش بخار روی پنجره را پاک کرد و خیره به بیرون گفت:«عجب برفی می باره ،یعنی میشه رفت ده بالا سراغ گلنارم.»مادر پولیور
|
|
يکشنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۱ ۱۱:۴۹
نظرات: ۸