صفحه رسمی شاعر فاطمه یاراحمدی ،روشنا
|
فاطمه یاراحمدی ،روشنا
|
تاریخ تولد: | يکشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۶۲ |
برج تولد: | |
جنسیت: | زن |
تاریخ عضویت: | شنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۱ | شغل: | بدون اطلاعات |
محل سکونت: | بدون اطلاعات |
علاقه مندی ها: | شعر و داستان |
امتیاز : | ۳۷۵ |
تا کنون 67 کاربر 196 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
|
|
|
اشعار ارسال شده
|
|
دست به پهلو می آیند این شعرها ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۱۴۹۹۱ در تاریخ سه شنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۱ ۲۳:۱۰
نظرات: ۱۸
|
|
ترانه ای بخوان
که آرام شعله بگیرد
دیوانگی صدات
روی شیب کند خنده هام ...
...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۱۴۹۵۴ در تاریخ دوشنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۱ ۱۲:۰۵
نظرات: ۱۷
|
|
من هیچ نمی دانم
اما !
تو همان لبخندی نبودی
که برای آمدنت
یکی یکی سوزاندم
پرهایم را... ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۱۴۹۳۱ در تاریخ يکشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۱ ۰۹:۵۴
نظرات: ۱۳
|
|
اندوه را به بلندترین شاخه فرستادم
تا آخرین گردو را بیاورد ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۱۴۹۰۷ در تاریخ شنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۱ ۰۸:۵۳
نظرات: ۰
مجموع ۱۴ پست فعال در ۳ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر فاطمه یاراحمدی ،روشنا
|
|
همیشه در اندیشه امنیت ایم. ڪشور امن شهر امن خانه ی امن اما ڪاش همه ی ما یڪ آدمِ امن داشته باشیم همان هایی ڪه از جنس بلورند بی رنگ و شفاااف! و با
|
|
چهارشنبه ۳۰ آذر ۱۴۰۱ ۰۴:۰۲
نظرات: ۲۱
|
|
یلدا! عشقِ دردانه ی پاییز بود و عاشق نار دانه! یلدای پاییز ناخوش بود و طبیب انار دوایش کرده بود. یلدا انار میخواست تا بماند و پاییز یلدا را تا در کوچه های شهر از
|
|
دوشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۱ ۱۵:۲۸
نظرات: ۱۷
|
|
آقا جان در حالی که شالش را محکم به پیشانیش می بست ،سمت پنجره رفت با دستهایش بخار روی پنجره را پاک کرد و خیره به بیرون گفت:«عجب برفی می باره ،یعنی میشه رفت ده بالا سراغ گلنارم.»مادر پولیور
|
|
يکشنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۱ ۱۱:۴۹
نظرات: ۸