صفحه رسمی شاعر فاطمه یاراحمدی ،روشنا
|
فاطمه یاراحمدی ،روشنا
|
تاریخ تولد: | يکشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۶۲ |
برج تولد: | |
جنسیت: | زن |
تاریخ عضویت: | شنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۱ | شغل: | بدون اطلاعات |
محل سکونت: | بدون اطلاعات |
علاقه مندی ها: | شعر و داستان |
امتیاز : | ۳۷۵ |
تا کنون 67 کاربر 196 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
|
|
|
اشعار ارسال شده
|
|
اگر نمی آمد عطر وحشی ات... ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۱۵۴۲۸ در تاریخ شنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۱ ۰۸:۱۸
نظرات: ۱۶
|
|
ما بوسه های بعد طوفانیم ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۱۵۳۳۸ در تاریخ چهارشنبه ۹ آذر ۱۴۰۱ ۰۰:۳۶
نظرات: ۱۴
|
|
می خندد سلام صدایت
شکوفه ها می دوند
در رگ شعرهام ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۱۵۱۸۹ در تاریخ چهارشنبه ۲ آذر ۱۴۰۱ ۱۲:۲۴
نظرات: ۱۶
|
|
دسیسه ی باد و باران بود
بردنت... ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۱۵۱۱۲ در تاریخ يکشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۱ ۰۸:۵۲
نظرات: ۱۸
|
|
مشت شب باز شد
تبر بیاور ابراهیم !
...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۱۵۰۳۱ در تاریخ پنجشنبه ۲۶ آبان ۱۴۰۱ ۰۰:۳۵
نظرات: ۹
مجموع ۱۴ پست فعال در ۳ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر فاطمه یاراحمدی ،روشنا
|
|
همیشه در اندیشه امنیت ایم. ڪشور امن شهر امن خانه ی امن اما ڪاش همه ی ما یڪ آدمِ امن داشته باشیم همان هایی ڪه از جنس بلورند بی رنگ و شفاااف! و با
|
|
چهارشنبه ۳۰ آذر ۱۴۰۱ ۰۴:۰۲
نظرات: ۲۱
|
|
یلدا! عشقِ دردانه ی پاییز بود و عاشق نار دانه! یلدای پاییز ناخوش بود و طبیب انار دوایش کرده بود. یلدا انار میخواست تا بماند و پاییز یلدا را تا در کوچه های شهر از
|
|
دوشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۱ ۱۵:۲۸
نظرات: ۱۷
|
|
آقا جان در حالی که شالش را محکم به پیشانیش می بست ،سمت پنجره رفت با دستهایش بخار روی پنجره را پاک کرد و خیره به بیرون گفت:«عجب برفی می باره ،یعنی میشه رفت ده بالا سراغ گلنارم.»مادر پولیور
|
|
يکشنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۱ ۱۱:۴۹
نظرات: ۸