يکشنبه ۲۷ خرداد
|
|
ای گاوهای آسمانی...!
شیر هایتان را رها کنید
اینجا قدیسی، میان رویای خارپشتی خلیده است
بفرمایی
|
|
|
|
|
💔قــــــــلم صــــــــاف💔 :
👣قــــــــلم صــــــــــــاف:میروم
ای همه هستی من با خود
|
|
|
|
|
حالم مثه سلول زندانه
صبح پر از اعدام و باروتم
با هر عصایی معجزه کردم
با سوت داور بی هوا شوت
|
|
|
|
|
(( پری ))
یاد آن خورشید تابستان گرم / در کنار ساحل و شنهای نرم
|
|
|
|
|
هر چه سعیم بود کردم
میل تو ارضا نشد
|
|
|
|
|
فکر اندک بهتر از یک عمر بی تدبیری است ..
|
|
|
|
|
...شدم یکتا پرست ِ بت پرستی
|
|
|
|
|
عشق حامیهمهجانقلِمحافلشدهاست
شعرِ او زمزمهیمرغخوشالحانکِه شد
|
|
|
|
|
دنیا که تلخ می شود
تو غمگینی..
|
|
|
|
|
زخمی تازه بر روی زخمهای کهنه
|
|
|
|
|
من با تمام زنانگی ام.....
|
|
|
|
|
شبی دیگر بدون ِ بوسه های یار
قدم آهسته هی در خواب و بیداری
درون کوچه ی بن بست
کنار تیرک چوبی
نسش
|
|
|
|
|
بااینهمهستمکهتوکردیبهایندلم
|
|
|
|
|
آمدی خنجر خود را به نگاهم بزنی
تا شبی یک تنه بر قلب سپاهم بزنی
|
|
|
|
|
تو اي عشق آمدي كه جان بدهي
و براي جهانمان امان بدهي
و تو اي مرد آمدي كه گريه كنم
و نشد را
|
|
|
|
|
وجدان گرگها نیز پُرخروش
زین همه خنجر و فریب شبان،
زین همه تازهْلالههای
سربریدۀ دوران...
|
|
|
|
|
من زخمیِ برداشتهایِ سطحیِ شهرم
مجروحم از آوارِ سنگینِ قصاصی تلخ
|
|
|
|
|
بر لب رودی نشستم یکدمی
خیره گردیدم بجریانش همی
|
|
|
|
|
دلگیرم از تبانیِ این حِزبِ بادها ؛
از بویِ گندِ سَفسَطه در انتقادها ...
|
|
|
|
|
هر كس به رهى ما هم به رهيم
گه سر به هوا گه سر برهيم
|
|
|
|
|
سحر چشمان تو جادوگر قعار مرا جادو کرد.
همچو طوفان مرا زیر و دلم را رو کرد.
و اندر آن حالت م
|
|
|
|
|
سبک پاکستانی سرود میلاد حضرت مهدی
|
|
|
|
|
آهسته تر
کنار ثانیه های دلتنگی من گذر کن
|
|
|
|
|
زغال سنگ
سياهي دود و كلنگ
...
|
|
|
|
|
و رفت و من جاماندم و انکارِ بیخودی!
این زندگی، نفس نفس، یک کارِ بیخودی
|
|
|
|
|
خود که می دانی چرا دیگر نشستم پای تو...
|
|
|
|
|
من درهر ثانیه ، هزاران اپسیلون به مردابِ
خزه ها فرو می روم
|
|
|
|
|
از باد سحر گاهی در اول شهریور
بویت به مشام اید از عطر خوش شالی
|
|
|
|
|
چاره ای کن به خدا در طلبت میمیرم
ابر چشمم ز غمت یکسره پر باران است
|
|
|
|
|
در عالم تنهایی من ماندم و شیدایی
با یاد تو می سوزم در اوج شکیبایی
چون هق هق بی تابی در باور یک
|
|
|
|
|
چک....چک.....چک.....چک.....
|
|
|
|
|
چشم اهویی مرا صحرا به صحرا به صحرا می کشد
|
|
|
|
|
هرکس دردلش پادشاهی دارد...
|
|
|
|
|
گیسو رهاست...باد پریشان نخواستیم
الله اکبر! این همه قرآن نخواستیم
جز یک نسیم هیچ کس این عاشقان
|
|
|
|
|
صد گلو فرياد دارد بيتو باغ
برگها بر باد دارد بيتو باغ
|
|
|
|
|
بگذار گزفراق یار همیشه فغان کنم
چون ابر دربهار ، اشک زچشمم روان کنم
|
|
|
|
|
ای که هیزم شد تنت در اتش بیداد و دود
|
|
|
|
|
به حصار سردم امشب هوسم دو بوسه گرماست
هوسی که از فسونش رز و نسترن شکوفاست
|
|
|
|
|
از راه می رسد
خلیفه ای از بارگاه سبز!!
دستی به خنجر مرصع نشان سرخ
|
|
|
|
|
باد می آمد و گيسوي تو در باد شکست
نفس از حنجره آویخت و فریاد شکست
|
|
|
|
|
بارها خودم را دوره کرده ام
|
|
|
|
|
مرا جان در هوایت رفتنی شد
تمام حرفهایم گفتنی شد
|
|
|
|
|
در دورترین فاصله از نور دلی مدفون است
|
|
|
|
|
تعبیری برای خواب یک مجنون نیست...
|
|
|
|
|
می خواهم روح گلی در تو بینم
هر زمان در لمس آغوش وبر روی ظرافت تنت باشد
می خواهم برای با تو بودنم
|
|
|
|
|
..............................................
دلم خاموش شد افسرد بشکست
عجب سنگی که از غم خورد ب
|
|
|
|
|
او که میگفت هوای دل تو مثل بهشت
رفت از شهر دلم ، عاشق تهران شده بود
|
|
|
|
|
مثل انسانی که ناهنگام سردش می شود
یا زنی که دلخور از پرخاش مردش می شود
|
|
|
|
|
درمجلس انس مابامهربانان سری مستانه داریم
|
|
|
|
|
بدهکار شب بود
صورتکی کشید
روی تمام قافیه های خسته
و به مهمانی چراغ رفت .
کسی به فکر آبیاری خوا
|
|
|
|
|
در سوگ حوادث غم انگیز چند هفته اخیر
|
|
|
|
|
فقط یکبارلیلیجانبخوانشعریزمجنونت.
|
|
|
|
|
ای سلسله ی دامنه ی کوه تجلّی
غِبطه نخورید
|
|
|
|
|
حس خوبیاست زمانی که تو پیشم هستی
لحظهای ناب، که با عشق به من دلبستی
گفتی آن دلبر قبلی به کدامین
|
|
|
|
|
دخترک اهل غزل بود، غـزل هـم می گفت
|
|
|
|
|
تو رفته ای
هیچ چیز تسلایم نمی دهد
به گلدان کوچکم آب می دهم
|
|
|
|
|
با ان صفایت ای گل ، گل هم صفا ندارد...
عمرت چو گل نباشد . چون گل وفا ندارد
|
|
|
|
|
بی بارش صدایت
کویری ست
خیالم
|
|
|
|
|
تو!
کبوتر سپید
فقط خیال منی
|
|
|
|
|
همه جا غبار
برگها نفس نمی کشند
اما قلبم روشن است
مثل پرندهای؛ دل می زند
هیچ شاخه ای در ر
|
|
|
|
|
مثل این برگهای پاییزی زیر پای تو لِه بشم خوبه؟
باد توو جنگلِ تو میپیچه، دل من توی سینه میکوبه
|
|
|
|
|
آواز اساطیر خسته را
در مرثیه ام
بخوان به صوت هزار
در پژواک نستوهی کوهسار
شاید به زه شود ش
|
|
|
|
|
گل نرگس هوا ابریست بی تو
هوای باغ ما ابریست بی تو
|
|
|
|
|
من به لبخندِ کسـی کـاری ندارم مهربان
روی لـب هایـت ولی لـبخند زیبا میشود
|
|
|
|
|
انگار تنها تر شدم
از خونه بیرونم نکن
من دیگه اون من نیستم
تو دیگه دیوونم نکن
علی رفیعی
|
|
|
|
|
قرار داری...
با شعر شبم قرار داری
هر لحظه مگو فرار داری
از قصه به یک دو قند و لیوان
با شعر شبی
|
|
|
|
|
مادرم نامِ مَرا زهرا گذاشت
بَر من او یک نامِ بی همتا گذاشت
در میانِ یک جهان نامِ قشنگ
نامی پُر
|
|
|
مجموع ۱۲۴۷۹۰ پست فعال در ۱۵۶۰ صفحه |