++++++++++++++
دلم خاموش شد افسرد بشکست
عجب سنگی که از غم خورد بشکست
رقیب آتش به جانم زد صد افسوس
دلم را آنکه با خود برد بشکست
++++++++++++++
بس پراز عشق وپر از صد خواهشم
یک دل آزرده با خــــــــود می کشم
از کس و ناکس شنیــــــدم حرف را
اشـــــــــــــک داند راز دل با بالشم
++++++++++++++
در اطرافم به ظاهر بهتر هستند
ولـــــــــی دشمن برای دفتر هستند
سرایم از گل و از سبزه و عشق
همه چون سنگ خارای کر هستند
++++++++++++++++++++++++++++++++++
منم چون گل نه ام چون خار بانو
مرنــــــــجان دل بگیرم زار بانو
بیا من تار خامـــوشم پر از عشق
بــــزن یک زخمه ای بر تار بانو
************************
تو زیبایی و صیا د دل هستی
وجودت سبزو شمع محفل هستی
تو را گوهر شناسان می شناسند
تو سالاری واز خودغافل هستی
*************************
چه درشادی چه در غمگین قشنگی
توچون پاییز خوشرنگین قشنـــگی
گهی هم چون غــــروب فصل پاییز
گهی چون صبح فروردین قشنگی
*****************************
بگو با من ســــــــخن بانو قشنگ است
بگو از شانه و از مو قشـــــــــنگ است
دوچشمانت می آلود است و پر خواب
بخواب اینجا سر بازو قشـــــــنگ است
*********************************
خوشم با عشق رویت چــــــون بهاری
شود غوغا بهــــــــــــــــارت را بیاری
گل خود رو چه خوش آن بذر خود را
تو اندر باغ احساسم بـــــــــــــکاری
********************************
عجب خوش دست و خوش پا آمدی تو
چه رعنا و چه زیبا آمـــــــــــــدی تو
معطرگشته ام من از وجــــــــــــودت
مثال بــــــــوی گلــــــــــــــها آمدی تو
بسیار زیبا بودند