محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
سه شنبه 1 خرداد 1403
روز بهرهوري و بهينهسازي مصرف روز بزرگداشت ملاصدرا، صدرالمتألهين آغاز محاصرة اقتصادي جمهوري اسلامي ايران توسط آمريكا، 1359 هـ ش 14 ذو القعدة 1445
Tuesday 21 May 2024
به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹
سه شنبه ۱ خرداد
بخوان ای مادر زیبای هستی، سرود زندگانی را تو امشب
بنوش از دست تقدیرو زمانه،شراب جاودانی را تو امشب
مرا از تو جدا کرده اند این فاصله ها
شاید مثل کاغدی از دفتر شعر فریدون
حالا من شده ام کوچه و تو هما
اولین شعر از دفتر شعر "سلام"
دل ، تــَــنـــگ می زَنَد....
وقتی که خاطرات،
قابی شبیه یاد،
فریاد می زَنــَـد.
به چیزهای فکر میکنی که نباید بکنی
به رئیس جمهور به خبر ساعت شش به این همه انتحار
به مردگان ثروتمند
نقش من در برکه ی چشمان تو چون باد بود
نمیدانمکهعشقمراتوباورمیکنییانه
مرادرابیچشمتشناورمیکنییانه
چــشمت را بـبند
هــر جـا هــستي
نگاهت در خزان بینم ، چکامه ، ای نکو پندار
فریاد سکوت, [08.11.15 02:02]
به نام او که اوست
کفش هایم
با هر گام روایت نا تمام تو را تکرار می کن
باورم نمیشه رفتی
دیگه واسه همیشه
بیتو سخته زنده بودن
بیتو غم تموم نمیشه
صنما بی گل رویت به چه دل شاد کنم
من شناور در افسون نگاهت ،، تهی از خود، سرشار از تو،از عطشی داغ ،لبهایم سیراب می شود
اهورایی پیامش*پندار نیک* گفتار نیک* کردار نیک*همیشه جاودان
به منظور اقامت در دل تو حتی من از خودم هم کوچ کردم
"علت" خطای آدمم ، بر نطفه انسانم کنند
Twenty-two-year-old birthday
یائسگیِ جنین را
به نظاره نشسته ای
در بطنِ زمان؟!!!
درعزای لحظه هایم پینه بستم ای رفیق
زخمی است .....
در دو روی اندیشه هایمان
که به ضرب هیچ تبری ،
تکرار نمی شود .
...................................
...................................
دوست داشتن تو
در وجود من "معجزه ها" می کند
شیطان شده ای لیک حواست به دلم نیست
گمراه بکن، من که هراست به دلم نیست
...
پُر از اِبهٰام و تَردیدی
هَمچون نٰامه ای سربَسته
گٰٰاه
نمیشود فَهمید
چهِ می گذرد در تو
در پهنای تنگ خیابان های اطراف کافه ی بیقراری هایمان باز پرسه میزنم...
عالم همه خون بوده و خون خواهد گشت/
این دشت پر از لاله ، جنون خواهد گشت/
خود سوخته را، آخر این قصه
دعوت کن !!
مرا به انقلاب بوسه ات
کودتا کرده ام ،در آغوش
شب بو ی موهایت
بیا د خونه بازی های کودکی ها
باید در مسیر راه بمیری یا در تخت خواب!
اصلن چه فرقی میکند؟
به حال چه کسی؟
هوای بام طهران بس ناجوانمردانه سرد است...
شکوه ای کرده دل از یار ، که دلدارم نیست
تو حسینی و حسینیه غمها داری/
بین گودال بلا زینب کبری داری/
لحظه تشنگی و خشکی لبهای علی/
خاطرت ج
قیشیوین قارونا قوربان خرقان
داغلارون داشونا قوربان خرقان
کم نمی اورمت
نگاه اخرت را مومیایی می کنم...
پدرم رفتزدست
وقترفتندراغوش
خودمبودپدر
باغم ببین که بی تو چه بی بار مانده است...
بر خیز ، تو نیز پرونده های باز بسیار داری
روح من
در جسم من
بیهوده بلوا می کند
ساز ناکوکی به قلبم کرده و
آسوده غوغا می کند
ایستاده ام
زیر رنگین کمانی بزرگ
که شالیزار را
به جنگل
پُل زده است
تا فریاد برآورم :
دوستت
رفتنت یک کاسه زهراست میدهی در دست من
نشکنم میلم به توست
زیباترین کلمه ای که بر لبان انسان نقش بسته
تقدیم به مادرم و تمام مادران سرزمینم ایران.
رفیق بی کلک،،،قصه بگو برام
شهر من بی تو جای ارواح است، خالی است از وجود انسانها
نمیخواهم دلم در گیر و دارت باشد ای دنیا
اسیر و زخمی چنگ وسه تارت باشد ای دنیا
هم خواب میشوم / با خیالت ...
ای که میگویی درون قلب خود پاکیزه کن
در قیامت پرچم زهرا
بنوازم ای دلبر به گرمی نگاهی...
علی آن شجاع مردی ؛ چه نهان و آشکارا
دل من زعشق رویش ؛ چو شده است مبتلارا
درویشم وکشکولِ تهی ازغزلم بین.......
آمد از حق سوي موسي اين پيام//
گو كه قرباني كنند گاوي تمام
انتهای شب
وقتی همه چراغ ها خاموش است...
خوش به حال روسری در دامنش زلفان توست
یا همان انگشتری که خانه اش دستان توست
1-نگاهت ،ستارۀ دنباله دار شعرم،
اسیرِ سکوت و شبی نامتناهی
پشت کدامین کمان،
با دوشیزۀ دو پیک
وقتی با تو قدم می زنم
خالی می شوم،
مثل شاخه های درختان پاییز از برگ ها
تمام من پخش می شود روی سنگ
برو خيالي نيست ....همين كه بخندي حتي در آغوش ديگري ...راضيم ميفهمي.
ای حریر آسمانها در برت / عشق کوثر، زینت و تاج سرت
عفت چشم و کلام و پوشش و کردار تو / ای گل زیبا، ک
شببودوخلوتیخوبحرفاز ملالمیزد
صیاد من چگونهبرعمقخالمیزد
حیفت نیست ، هیبتت لرزانکی گردانی
اصلا نمیدانستنم پرتقالم راپوست بگیرم قسمت دوم سریال جدید جم را ببینم یا زودتر زنگ بزنم برای همیشه خ
نام تو رهگذر بود ابتدا
اما
به پنجره نگاه منتظرم که آمدی
چه زود رد شد از مقابل چشمانم
آن همه معصومانه چشمانت
غَمم پنهانی و سرد و دلم آکنده از درد است
...
قصه ی ماندن و فرسودن و نابود شدن
می زند در را دوباره
خسته و غمگین
کیست این مرد سه ساله؟؟؟؟؟
من از نظم
تنها یک خونریزی می شناسم
من و تو
نیمه ی گم شده هم بودیم....
مجموع ۱۲۴۲۳۳ پست فعال در ۱۵۵۳ صفحه
محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک