مادر

به نام پروردگار
.................
...........
.....
تقدیم به مادرم و تمام مادران سرزمینم ایران. مادرانی که ما بچه ها برایشان کم میگذاریم و درگیر زندگی شخصیه خودمان روزمان را شب و شبمان را میخوابیم . من شرمنده مادرم هستم شما چطور؟؟
این ترانه یک بداهه کوچیکه که اومد تو ذهنم و نوشتمش
خداوند همه ی مادران سرزمینم را به سلامت نگهدارد.
.....
...........
.................
من چی دارم بگم ،،، به تو که،، ماهمی
تویی که تا ابد،،، تک،،، تکیه گاهمی
من چی دارم بگم،،، درباره ی،،،شما
هر چی بگم کمه ،،،از ،،خوبیه شما

مدیونه چشمتم ،،،بی خواب من شدش
مدیونه قلبتم ،،،بی تاب من شدش
ممنونم از صدات ،،،لالایی شبام
رفیق بی کلک،،،قصه بگو برام

تا من بزرگتر شم ،،،دادی جوونیتو
نمیشه جبران کرد،،،این مهربونیتو
تو سختیام یه کوه ،،،همیشه یاورم
تو نازنین بانو ،،،تویی تو،،، مادرم
~~~~~
وقتی یه قطره اشک،،،از اون چشات بارید
خورشید شد خاموش،،،عرش خدا لرزید
هر روز ما تاریک،،،فصلا زمستون شد
وقتی چشات بارید،،،،دنیا یه زندون شد

شرمندتم ای کوه ،،،ای تکیه گاه من
تو هر شبم نوری،،،تویی تو ماه من
شرمندتم ماهم،،،که دست به فانوسم
هر لحظه تو این شعر،،، دستاتو ،،میبوسم

تا من بزرگتر شم،،،دادی جوونیتو
نمیشه جبران کرد،،،این مهربونیتو
تو سختیام یک کوه ،،،همیشه یاورم
تو نازنین بانو ،،،توی تو ،،،،مادرم


وحید کاظمی