محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
جمعه 12 ارديبهشت 1404
شهادت استاد مرتضي مطهري، 1358 هـ ش - روز معلم 6 ذو القعدة 1446
Friday 2 May 2025
در جملاتی که علی ع در تمام عمرش گفت ، این جمله از همه رساتر و عمیقتر ،زیباتر ، اثربخش و آموزنده تر بود.کدام عبارت؟کدام جمله؟آن ۲۵ سال سکوت علی است. دکتر علی شریعتی
جمعه ۱۲ ارديبهشت
اشعار دفتر شعرِ فریاد سکوت شاعر نیما آسمند
مستیم که دیوانه ز خویشیم
نه عاقل به شما
دلم باران می خواهد
تا بشوید تن این شهر پلید
تا برارد ازخاک گل نیلوفر پاک
تا بروید کنج هر لب ،لبخن
در نادانی خود دانستم که ،که هستم
و در دانایی خود دانستم که هیچ نیستم
عارف از کعبه به بت خانه ببازد دل و دین
در بهشتی که کنند کفر تو ایراد،جهنم زیباست
ای ساکنین سرزمینِ بودن
به من بگویید چگونه پرواز کنم ؟
حال که بر لبه برانِ تردید گام نهاده ام
حال
من آنقدر
فرزندم را عاشقانه دوست دارم
که هرگز او را به دنیا نخواهم آورد
در گذشته ایی که زیاد هم دور نیست
شخص دیگری درون این کالبد فرسوده بود
شخصی که از مرگ نمی ترسید
شخ
این چاه اگر بهر کسان آب نداشت
اما به سر سفره هر نا به کسی خرمن کاشت...
الا الا یا ایها البازار ادرکاسا و ناولها
که برپایی نمود آسان
ولی افتاد مشکل ها
اجاره می دهیم هر م
......
تحمل کن
بار سکوت را بسته ام
لبخند جاریست
گرچه کم رنگ ....
باز همین کافیست
صدای هق هق،
تو را من چشم در راهم...
نه تنها در شباهنگام
همه هنگام
به وقت اولین بوسه که آفتاب می زند شب را
ی
بارالهی
تو که در معرکه سجده شیطان بر من قافیه را می بازی...
چه توقع ز من بنده ناچیز کنی؟
من اگر در طلب وصل لبت سر بدهم در تب تو
تو سرت باز به ساز دگران رقصان است
پس نه به تو خورده ی بیجای
و به ادراک همین لحظه زیبا سوگند
که اگر جان شودم مهلت دیدار لقأً ...
همه جان چشم شوم بهر تماشای
سری خواهم که در سویش مرا صد ترفه ای باشد
نه آن زلف پریشان را که صد زندان سر باشد
اگر سر را به بار
...
آسمونی شده چشمای قشنگت..
میشه من باهاش ببارم؟
میشه تو ضیافت دستای تو..
مهمون صد ساله آغوش تو
تو را من چشم در راهم...
نه تنها در شباهنگام
همه هنگام
به وقت اولین بوسه که آفتاب می زند شب را
ی
آه ای عشق موهومی من
در آغوش کدامین نسیم آرامیده ای
که سینه ام از تنفس حسرتت پر است
هوایی از جنس م
به نام بی نشان ما
خواهی که من خامت کنم؟
خواهی که من خامت کنم؟
اندر هوای عاشقی
یک بوسه مهمانت کن
مى گويى... صلاح بر این است که نباشى
چشم... من باورت دارم
مى گويى... اشتباه بود که باز دوباره آمد
آیینه را دیده ای ؟
مرا ببین درون هر تکه اش که به دست تو می شکند
و چنین است سرنوشت من
سکوت واژه مق
به نام او که اوست
بشین
بمان، شب ،سر آغاز ما شد
گله نکن ز نبودم
گله نکن
این مرد، تمام شد
نشست..
به نام او که اوست
بوی عرق می دهد افکارم
در کوچه های دروغین
و عهد های کپک زده
آنجا که کودکی در آغ
به نام او که اوست
آسمان برایمان سقفی نبود
آواری بر وجود من
در خستگی نگاهت تنم سوزان
نفس نفس تو
به نام او که اوست
باز هم ثانیه ها
روی حصار بی دلیل انکار
نیشخندی به دلم میزند و می گذرد
من درون
به نام او که اوست
حضور تو شبى آرام
نهايتى که در آغوشم بود؛
در تنفس شراره گيسوانت
طعم
به نام او که اوست
قصه کوتاه کن
يا که بيا
يا که بر ريشه خشکيده من تيشه بزن
يا که در سايه سبز
به نام اوکه اوست
چه سخت احاطه کرده مرا نبودنت
چه عبث به انتظارنشسته است نگاه من
چون هيزمى خشکیده
به نام او که اوست
بی سبب مدت هاست اشک را حوصله کردم
چون سکوتی در کویر روی شن ها, آغوش تو را در خ
به نام او که اوست
من چه فکردم چه شد
فکر ماندن داشتم اما چه شد
من سبو بشکستمو جام تو ر
به نام او که اوست
عمر گذشت
و خورشید در پس ابر در حسرت تابیدن مرد
و جویبار در آن بادیه خشک به مع
به نام او که اوست
نشسته ام
و کنجکاو درون خویش را نظاره میکنم
نظاره می کنم که در عبث به انتهای خ
به نام او که اوست
سکوت
و فریاد خاطرات در ذهن خسته ام به عجز نشسته است
در کدورت آیینه ها چهره ام ر
به نام او که اوست
زندگی یعنی بر سر جوی که رسی روی سنگی بنشین
دست هایت را فرو بر در آن آب زلال
به نام او که اوست
چه خراباتی ام امشب... به کدامین گنهم
پی می خانه و می ،بی می و ساغر چه کنم
.
به نام او که اوست
شب
و من غرق شده در افکار پوچ
و چه کلاف سردرگمیست امید ها و سوال ها
و چه مضح
به نام او که اوست
تقدیم به تنها منجی عالم هستی(عج)
تو بهانه می شوی
خلقت بهای تو
تو ترانه می شوی
به نام او که اوست
فراموش می شود گاهی نگاه تلخ و سنگینت
گهی آتش به جان افتد در این هجر نفس گیرت
فریاد سکوت, [21.03.16 12:03]
به نام او که اوست
به نام او که اوست
می بندم این مجرای عاشقی را
که به تکرار نشود آبستن
که به انقراض نشیند این لک
به نام او که اوست
امشب دوباره قصد شکستن توبه ها کنم
بشکسته عهد و به باده خویش رسوا کنم
چه زود
به نام او که اوست
در تمنای دو چشمم اشک ها تسلیم شد
احساس هم بازیچه شد
دیده ات زنجیر شد
لحظه را
فریاد سکوت, [08.11.15 02:07]
به نام او که اوست
در خیالم باز گفتم چشم ها را باید شست
من تو را می ب
نیما آسمند Asmand, [28.02.16 13:13]
به نام او که اوست
چگونه آه می کشم تورا که خنده می شود صدای آه
به نام او که اوست
امشب مرا از میان این همه شکستگی بخوان
میان این همه شکستگی مرا دو باره خنده ک
فریاد سکوت, [24.12.15 15:32]
[Forwarded from mehrsa]
به نام او که اوست
از تو رسید آسمان
سجاده ام
نیما آسمند Asmand, [11.02.16 13:17]
به نام او که اوست
در این حال پریشانی بزن نای تو از جامت
که
فریاد سکوت, [07.02.16 10:38]
به نام او که اوست
..تردی
فریاد سکوت, [25.12.15 09:16]
نیما آسمند Asmand, [25.12.15 09:11]
به نام که اوست
کنون که در حصار
فریاد سکوت, [02.01.16 13:02]
به نام او که اوست
گناه من بودن است
گناه من ماندن است
چه بیهوده می ن
فریاد سکوت, [02.01.16 13:11]
به نام او که اوست
چه کسی می داند
دوریت خواستگاه خاطره هاست
چه کسی م
فریاد سکوت, [21.12.15 03:56]
به نام او که اوست
نیما آسمند Asmand, [05.01.16 14:27]
به نام او که اوست
آشنایی غریب سالهاست میان کلمات من روییده است
فریاد سکوت, [08.11.15 02:02]
به نام او که اوست
کفش هایم
با هر گام روایت نا تمام تو را تکرار می کن
فریاد سکوت, [31.12.15 12:55]
به نام او که اوست
فریاد سکوت, [01.01.16 11:15]
فریاد سکوت, [01.01.16 11:08]
به نام او که اوست
زندگی خیره شدن
چشم
فریاد سکوت, [30.12.15 07:46]
به نام او که اوست
..همین کافیست
فریاد سکوت, [29.12.15 07:07]
فریاد سکوت, [29.12.15 07:06]
به نام او که اوست
فریاد سکوت, [25.12.15 13:29]
نیما آسمند Asmand, [25.12.15 13:29]
به نام که اوست
خورشید در قهر
نیما آسمند Asmand, [09.12.15 04:10]
به نام او که اوست
بر خود خیره شویم
چشم دل باز کنیم
مضحکانه ا
نیما آسمند Asmand, [19.10.15 02:01]
مگر ان عاشق دل سوخته پیر نگفت
من نگویم که مرا از قفس ازاد کن
نیما آسمند Asmand, [21.10.15 09:38]
به نام او که اوست
گر عهد تو بشکستم و آسوده بر اینم
تو مرا یا
فریاد سکوت, [08.11.15 01:36]
به نام او که اوست
روز
شب
کلماتی که در تسخیر بیهودگی فقط شمرده میشون
فریاد سکوت, [09.11.15 09:32]
به نام او که اوست
در دیار ما رهگذران با چشمان بسته پا بر دل زخمین کوچ
فریاد سکوت
به نام او که اوست
نقطه چین
...........
ابهام در وصف تو
باید و نباید های لجام گسیخت
فریاد سکوت, [06.12.15 13:31]
به نام او که اوست
پنجره
سکوت
دیوار
سکوت
آسمان تاریک
چشمانم اشک ر
محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک