جمعه ۲ آذر
قصه کوتاه کن شعری از نیما آسمند
از دفتر فریاد سکوت نوع شعر نیمائی
ارسال شده در تاریخ جمعه ۳۰ مهر ۱۳۹۵ ۰۱:۱۷ شماره ثبت ۵۱۰۲۵
بازدید : ۳۶۹ | نظرات : ۱
|
آخرین اشعار ناب نیما آسمند
|
به نام او که اوست قصه کوتاه کن يا که بيا يا که بر ريشه خشکيده من تيشه بزن يا که در سايه سبز اين غرور به تماشاگه چشمان ترم... به تماشاگه شبنم بنشين قصه کوتاه کن يا که بيا يا دعا کن که در اين تنهايى... سينه ام غربت انفاس شود و در اين نى ام.. سروده ..رهايى خوانم موج گيسو برهان باز ؛به باد چه خوشا بوى تنت تا رها باد شود ؛بدرقه پيکر من يا.....کفن بر تن من شرم سارم بانو که چنين رفته ام از باور تو شرم سارم بانو که مرا اشک شدى يا که در کاستى وجود من سرد شدی شرم سارم بانو دست هايم خالیست و وجودم همه تو گرچه اين پیکره خاک و خسم ؛ لايق چشمان تو نیست من به رخست تمام خوبى ات همه جا نام تو را ياد کنم يا که در غيبت تو اشک شوم و تو را در نفس تنگ شده... زمزمه راه کنم شرم سارم بانو.... #نيما آسمند 1395/5/16 3:28
لطفا نسخه مرورگرتان را به روز کنید . مدیریت سایت!
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
حداقل پی گیر سروده تان باشید گرامی
سری بزنید عزیز
آن را مرتب نمایید
موفق باشید