يکشنبه ۲ دی
اشعار دفتر شعرِ شعر سپید زمستان شاعر مهناز نصیرپور (بانوی فصلها)
|
|
هفت آسمان غزل
بی کرانه ی امید...
|
|
|
|
|
سیلی سرد سکوت
درد در سینه ی تنهایی من
باقی ماند...
|
|
|
|
|
کسی اینجا مصیبت را
به هیچ عنوان پذیرا نیست
دعای بی گناهان هم
به درگاهش که گیرا نیست
تمام شعرها
|
|
|
|
|
تنهایی
یعنی زخم دلتنگی تو
لب به سخن وا بکند
و تو
با شوری اشکت
سخنش گوش کنی...
|
|
|
|
|
مرا از سرفه های خشک دوری ات
نجاتی نیست
زمستان زودتر از تو رسیده
شکسته شاخه هایم را
به طو
|
|
|
|
|
تو آن برفی که گلباران دیدارت
عروسم کرد
|
|
|
|
|
your scent is in the air
the city of my heart is
intoxicated by you
عطرت چکیده در هوا
شه
|
|
|
|
|
جمعـہ یعنے انتظارِ دیدنت
در بهار عاشقے بوسیدنت
ج
|
|
|
|
|
صورتے بهارم
برگِ گل انارم
آغازِ مِهر و باور
بارانِ ماهِ آذر
عطر بهارِ نارنج
|
|
|
|
|
سمنوی چشمانت
سماغ لبانت
عطر سیب دستانت
را دلتنگم
کنارِ سفرۀ انتظار
می دانم
سبز میش
|
|
|
|
|
1- نگاهت روحِ آغازِ دوبیتے
صـدایت ساز و آوازِ دوبیتے
غزلخـوانِ وجودِ من تو هستے
امیـد و بال
|
|
|
|
|
من چشم پر از سحر تو را می بوسم
آن شانۀ پرمهر تو را می بو
|
|
|
|
|
1-گل رویت دیدم،
واژه ها پروانه شد
******************
2-مرد پاییز
|
|
|
|
|
به نام مهرانگیز جاودانه
1- من ،شب، تو....
کِی
رد میشویم
از عمق این واژۀ تاریک
من و تو..
|
|
|
|
|
به نام مهرانگیزِ جاودانه
1-ماندن ، پشتِ ابرهای ابهام
شایستۀ خورشید نیست
آغاز کن
آواز نور را در م
|
|
|
|
|
1-حتی واژگونی تصویرت در آب ،
"رمق" این قلب بی تاب است
"قمر" دست نیافتنی من
*****************
|
|
|
|
|
1.منحنی لبخند تو
سهمی صعودی عشق
به سوی مثبت بی نهایت
|
|
|
|
|
میتوان شالِ امید بافت با میله هایِ سرد خاموشی
دل قوی دار قریب است فصل هم آغوشی
*****************
|
|
|