سه شنبه ۱ خرداد
|
|
بخت من باشی وُ
--یا نباشی!!!
...
وایی از اين شوربختی!
فاطمه_عسگرپور (آهو)
|
|
|
|
|
ما تا رسیدیم
نه چیده شدیم
نه خورده، له شدیم
از رویمان گذشتند
راستی چرا شهرداری
ما را جمع
|
|
|
|
|
تو ای من، دشمن تاریخی من
تو ای بانی ِترس و تلخی من
بگو از من دگر ای من چه خواهی؟
کجایم ب
|
|
|
|
|
از همهی عروسکهایم پرسیدم،
نه! هیچ کدام
[دوست داشتن]
--نمیدانستند!
رها_فلاح
|
|
|
|
|
جانم بسوختی و نگفتی که کیستم
آنگه شناسیم که در این جرگه نیستم
|
|
|
|
|
من نبودم به همان عطر حرم مست شدم
|
|
|
|
|
سالها طول کشید تا فراموشش کنم درد عشقش رادردلم خاموش کنم
|
|
|
|
|
در بستر خیال دیدم که حال ادمیان بس بد است
|
|
|
|
|
گویا در نیمه شب قلب از تپش دوری میکند
ستاره چشمک می زند ، معشوق خیانت میکند
|
|
|
|
|
ای امام رئوف به تو از دور سلام🥺
به تو از دلی پر از غصه و اندوه سلام😔
دلم هوای حرم و گنبد طلایت کرد
|
|
|
|
|
نزدیک دورم ایستادهای
و نام کوچکم را هم؛ از خاطر بردهای...
|
|
|
|
|
یا امام رضا
ضریح چشم تو
چراغانی است
چقدر سوسو دارد
ضربانم تند می زند
قفس سینه ام
به گمانم
|
|
|
|
|
در خطِ صفر مرزِ بودن یا نبودن .
گفتم که دیگر تا ابد باید غنودن .
|
|
|
|
|
من چه گویم دیر آمدی جا ماندی ..........................
.....................
.........
.....
..
|
|
|
|
|
غزل : عشق ِ قدیمی
نگو دلم به دوراهی ِ سرنوشت.. شکست
که اینچنین نتوانی کشی از عشقت..دست
|
|
|
|
|
سَرَم با دیگری گَر گرم گردد
دلم بی تو زمستانی پر از برف
|
|
|
|
|
بهار من تب تو را
سپرده دست سایه ها..
|
|
|
|
|
سلامی دوباره بر قافیه ها
در امان باشم از حاشیه ها
.......
|
|
|
|
|
نمی خواهم کلمه ی غمگینی در پایان شعرهایت باشم
|
|
|
|
|
یکی از پنجره ها میخندد
باز هم باد بهاریست
و غوغا کرده
عید تبدار
رسیدن به تو را
هوس انگیز
|
|
|
|
|
چهل روزه که دنیایم فنا شد
|
|
|
|
|
بنده است وبنده را به کشتن ندهندش
به غلامی واسیری وخدمتی بپذیرندش
از حسن عقل وعافیت وعیش ونوشش
که
|
|
|
|
|
قصّه ی ما لا بلای این همه افسانه سوخت
عشق بازی قسمت بلبل شد و پروانه سوخت
|
|
|
|
|
آن شب به نگاهی تو خرابم کردی. نه؟!
اشاره به آن جام شرابم کردی. نه؟!
گفتی دَرِ مستی گشا رامین مَنگی
|
|
|
|
|
آخرین لباسم
آخرین نگاهم
آخرین کلامم...
|
|
|
|
|
خوب میدانم!
بدون "تو"،،،
--ارزنی نمیارزم!
|
|
|
|
|
از خطای خویش ایدل چشم پوشیدن خطاست
بی دلیل بر دیگران چون آب جوشیدن خطاست
|
|
|
|
|
از شاعری پرسیدند شعر چیست گفت:شعر همچو عشقی بی پایان در قلب جهانیان است.
|
|
|
|
|
با تو میشد همت پرواز کرد
چون کلیم دل سخن آغاز کرد
نغمه ای زیبا چون از شور عشق
در زمین و آسمان ها
|
|
|
|
|
غمزه ناز تو در منظر عشّاق جهان زیبا بود
|
|
|
|
|
خدايـا آشنـا اول نـبودم
ولـي از اعتقـادم با تـو بـو
|
|
|
|
|
من ساقة خشکم تو چنان پیک بهاری
|
|
|
|
|
در هر طرفم صورت معصوم تو باشد
چشمم هدف تیر تماشای تو باشد
|
|
|
|
|
ای یار اشنا که بی خبر از این دل منی
|
|
|
|
|
دلم برای قدوم تو تنگ می شود بانو
عشقْ فرشِ خیابان سینه ام از توست
به طول آشناییمان قسم....
|
|
|
|
|
باید بدوم در پی نان تا که میرم
|
|
|
|
|
نپرسیده کسی احوال مارا
گرفته روزگاران حال مارا
جدا گشتیم و هریک در مسیری
نشاط کودکی در شیب پیری
|
|
|
|
|
آیا روزی ملتی وجود خواهد داشت
|
|
|
|
|
نفس تویی به شعر من رها شو از قفس بیا!
|
|
|
|
|
داشتنت را به استخاره نشستم
گفت: نباشد نیستی...!!
|
|
|
|
|
شاید دلت بسوزه
بحال خستگی هام
بحال این صدایی
که میگه بی تو تنهام
|
|
|
|
|
از این دنیا برای من چه مانده ؟
جز اتفاقی ساده
لحظه ، سجده ، انابه
|
|
|
|
|
به هنگام پریشانی
دلی آسوده میخواهم
به دنبال بهانه ای برای عاشقی هایم
دلا فکر مرا کردی
چو هنگام غ
|
|
|
|
|
ضامن آهوترین غم های عالم
میلاد امام رضا ع
طاق ایوانی طلانی می کند خورشید را
صحن زیبایی هوائی می ک
|
|
|
|
|
نفس گیر "
از من چی مونده غیر تنهایی
غیر یه مشت عکسای تکراری
قایم شدم پشت یه لبخند و
این رو
|
|
|
|
|
ای آقای امام رضا دلم برات پر می زنه
میه تو صحن و سرا خودشه به ای در می زنه
|
|
|
|
|
امشب غزل ناب شده صحن و سرایت
تنظیم شده ضربان قلبم با آوای نقاره هایت
|
|
|
|
|
آنجا که زمین چشمه ی فردا باشد
همبستر آسمان مینا باشد
|
|
|
|
|
نکن این جوری با قلبم
دوست دارم از ته قلبم
نکن این عشقو داغون
بمون تا باشیم دو تا مون
|
|
|
|
|
نگاهت را که میبینم غزل خوان میشوم ای عشق
|
|
|
|
|
حریمت قبله ی جانم/ بود حب تو ایمانم
تو را هر لحظه می خوانم/ رضا جانم، رضا جانم
منم مست ولای تو
|
|
|
|
|
قطب های شریف زمین
از شرارت های مدرن انسان امروز
از خجالت آب می شوند
محیط زیست
از گازهای گلخانه ا
|
|
|
|
|
این روزها عاشقانه نشسته ام
و این زخم های کهنه ام را
خراشی می دهم
بی آنکه بدانم..
|
|
|
|
|
تاب و توانم رفت با پروانه ها قهرم
|
|
|
|
|
آنجا که آسمان آفتابی است
ابرم
و آن جا که بارانی
سقف
|
|
|
|
|
سحر بسته به گیسوی تو سوگند
مریض قندِ بسیارم ،ز زیبایی لبخند
|
|
|
|
|
از بس نخوانده جانب مکتب روان شدم
دیگر به جای مرثیه آوازه خوان شدم
|
|
|
|
|
میروم وسط کوچه ی قلبها مینشینم
تا پاک کنم همه ی آن خاطرات درهم را :)
|
|
|
|
|
در خیابانِ غزل، اسمِ تو معنا میشود؛
کوچهباغِ عاشقی، با مهر، پیدا میشود!
|
|
|
|
|
باز دیدم من، قطاری بی تو گذشت...
|
|
|
|
|
در دنیای تو
هر ساعت
ثانیه ای چند؟
هر آدم چند؟
هر آدم با دلش یکجا چند؟
....
|
|
|
|
|
چشم کوچک کرده دائم نور بالا می زنی
چنگ بر قلب ضعیف و نفله ی ما می زنی
|
|
|
|
|
آرزوی "من" بود،
اما "او"،،،
دنبال آرزوهای خودش رفت!
|
|
|
|
|
تقدیم به ساحت مقدس خورشید خراسان
|
|
|
|
|
می نبندم دل به دنیا، آه از این کردار چرخ
می نشینم سوی فردا میبرم خود را به عرش
خاک را شد حاصلم با
|
|
|
|
|
خدا همان نگاه در چشم بشر بود خدا آهنگ ساز لحظه در زمان بود
خدا روشن تر از نور در ظلمت کده
|
|
|
|
|
موهای پریشونت عین حال دل منه...
|
|
|
|
|
چو عشقت همچو گل ! بر قلبم اهدا میشود
با محبت ، کاخ عشقم پر ز رؤیا میشود
|
|
|
مجموع ۱۲۴۲۲۱ پست فعال در ۱۵۵۳ صفحه |