پنجشنبه ۱۸ بهمن
کوچه ی قلب♡ شعری از کیمیا ب
از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۰ ۲۲:۵۷ شماره ثبت ۹۹۹۷۶
بازدید : ۴۲۰ | نظرات : ۲۵
|
|
به قلبی که بر دیوار کشیدی و قلبم رفت
به خنده هایمان در آن کوچه ی خاکی
به تمامی آرزوهای پررنگی
که کوچه ای در آن متولد شد
به رفتنت بعد از آن روزی
که دیوار هم پوستر بوسه هامان شد
به دیدن عکس حلقه ات در همان پروفایلی
که عکس خنده مان بر تیتر یکش چاپ شد
به لو رفتن اسمت از دهانم که
موجب یک تعجب آشکار شد
به عشق بازیمان در همان ماشینی
که گفته بودی دیگر در آن نمیشینی
به بلاک شدنم با همان دستانی
که بر دستهای سرد تنم بوسه میزدند
میخندم و با خنده فحش میدهم
چقدر زمان بیشعور میکند آدمها را
میروم وسط کوچه ی قلبها مینشینم
تا پاک کنم همه ی آن خاطرات درهم را
بوسه هایت شده اند کابوسی
هرشب از دست تو زخم میخورم
این اواخر یکبار نه صدبار
برای رفتنت از خودم فحش خوردم
به یاد آن سگ لرزهای زمستانی
دلتنگ آغوش گرمت میشوم که نیست
به همه ی آن استرس های قبل قرار
به همه ی آن محبت و عشق هایی که دیگر نیست
با جنون میخندم
چقدر این روزها جای تو خالیست
آسمان قلب من شب تا ابد شب است و بارانیست
به یاد آن گلی افتادم که شبانه برایم آوردی
پر به پر کندم گلبرگهای سرخش را
حتی پرپر کردنش هم ویرانیست
به یاد همه ی اس ام اس های یهویی تو
که منجر به دید زدن های سرکلاسی بود
به تمامی بیت های مشاعره مان
که سرشار از عشقی دروغین بود
به زل زدن های عجیب چشمانت
ولی چشمهای من پر از گریه شدند
های های میگریم و میخندم
که غصه هایم پر از خنده شدند
از خواب هایم فراری شده ام
بس که یاداوری میکنند تو را
به یاد آن بغل های طولانی
طولانی تر بغل کرده ام تنهایی را
به تمامی آن زمان هایی که
اسم من بر زبان تو رانده شد
از همین اسم بیزارم
چرا که تلفظش هم یادآوریست
خمار و مست سرچ میکنم اسم تو را
به بن بست خاطره ها خورده ام،دریاب مرا!
میبینم که با کسی خوشحالی
که حتی فکرش هم بی رحمیست
بر خودم زخم میزنم میخندم
به خودم هم زخم زدن،تکراریست
به بیوی عاشقانه ات مینگرم
اینکه فکر کنم برای من است هم دلداریست
به گرگ و خرگوشی که تا ابد زندانی شده اند
به صدای زوزه ات از پشت میله ی خاطره ها
میخندم و باز خرگوش میشوم
اینکه غذای تو بوده ام هم اجباریست
من را خیلی وقت است کشته ای ولی
اینکه به تو فکر میکنم هم بیماریست...
|
|
نقدها و نظرات
|
ممنون شاعر عزیز | |
|
ممنون از نظر شما شاعر عزیز حتما به توصیه های مفید شما توجه خواهم کرد | |
|
درود بر محمد قنبر پور عزیز🌺🌺🌺 ممنون از نقدی که نوشتی.به پروفایل شاعر گرامی سری زدم و دیدم در قسمت شغل نوشته شده شاعر و نویسنده.با همین پیش فرض آیا نمیتوان گفت آنچه شما ( عدم توانایی در استخدام واژگان مناسب) خوانده اید و ( زبان خودمانی) در واقع با آگاهی کامل و کاملا تعمدی بوده باشد؟ هر چند نتیجه ی این فرایند را در واکنشهای مخاطبین باید ارزیابی کرد | |
|
ممنون شاعر عزیز به نظرات مفید شما توجه خواهم کرد | |
|
ممنون شاعر عزیز | |
|
ممنون شاعر عزیز | |
|
البته در مورد محاوره باشما موافقم و مطلبم رو ویرایش کردم | |
|
ممنون از نظر شما شاعر گرامی | |
|
ممنون شاعر عزیز | |
|
ممنونم شاعر گرامی | |
|
سلام ممنونم شاعر عزیز خوشحالم که خوشتون اومده | |
|
ممنون شاعر عزیز | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
به شعر ناب خوش آمدید
موفق باشید