سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 17 بهمن 1403
    7 شعبان 1446
      Wednesday 5 Feb 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        هر آيه‌اي از قرآن، خزينه‌اي از علوم خداوند متعال است، پس هر آيه را که مشغول خواندن مي‌شوي، در آن دقّت کن که چه مي‌يابي. امام سجاد (َع)

        چهارشنبه ۱۷ بهمن

        تحصیل ناممکن

        شعری از

        محمد رضا علیپور باغدشت (رایین)

        از دفتر دیوان رایین نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ دیروز شماره ثبت ۱۳۵۶۷۱
          بازدید : ۱۰   |    نظرات : ۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمد رضا علیپور باغدشت (رایین)
        آخرین اشعار ناب محمد رضا علیپور باغدشت (رایین)

        از درس و امتحان و کتاب، خسته گشته‌ایم 
         از نمره‌هایِ بی حساب، خسته گشته‌ایم
         
         
        استاد، جزوه‌ای دهد و گوید «همین بس است» 
        از این «بس است» گفتنِ پر آب، خسته گشته‌ایم
         
         
        هر ترم، وعده‌یِ «تغییر» دهند و هیچ نیست 
        از این «تغییر»هایِ چون سراب، خسته گشته‌ایم
         
         
        دانشجو، شب نخوابد و درسش تمام نیست 
        از این شبِ دراز و بی‌خواب، خسته گشته‌ایم
         
         
        «دانش» کجا و این همه فرمولِ بی‌هدف؟ 
        از این سؤال‌هایِ بی‌جواب، خسته گشته‌ایم
         
         
        مدرک دهند و کار نباشد، چه فایده؟ 
        از این «مدرک» بدونِ فتحِ باب، خسته گشته‌ایم
         
         
        نسلی که سوخت در تبِ «دانش» ولی چه سود؟ 
        از این تبِ بدونِ التهاب، خسته گشته‌ایم
         
         
        از حفظِ بی‌دلیلِ هزاران «نکاتِ» پوچ  از این نکاتِ بی‌شمار و نایاب، خسته گشته‌ایم
         
         
        معلمی که خود، ز نظامش به جان رسد از این نظامِ پر از اضطراب، خسته گشته‌ایم
         
         
        نه پرسشی، نه بحثی، نه فکری، نه ابتکار 
        از این سکوتِ سرد و بی‌تاب، خسته گشته‌ایم
         
         
        «پرورِش» کجاست؟ که «آموزش» فقط شده 
        از این «فقط» که هست، در عذاب، خسته گشته‌ایم
         
         
        درسی که زندگی نشود، چیست جز هدر؟ 
        از این هدر شدن، با شتاب، خسته گشته‌ایم
         
         
        از «مهدِ کودک» تا به «دانشگاهِ» بی‌ثمر 
        از این مسیرِ پر ز پیچ و تاب، خسته گشته‌ایم
         
         
        ای کاش، روزی این گره‌ها باز می‌شدند 
        از این گره‌هایِ کور و بی‌حساب، خسته گشته‌ایم
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر
        ۱ شاعر این شعر را خوانده اند

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5