سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 2 دی 1403
    22 جمادى الثانية 1446
      Sunday 22 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲ دی

        رسیدن

        شعری از

        محمد شمس باروق

        از دفتر مهتاب نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲ تير ۱۴۰۰ ۰۰:۳۷ شماره ثبت ۱۰۰۱۳۸
          بازدید : ۲۱۱   |    نظرات : ۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        بیا از این جا برویم
        هر جا، جا شد
        جا شد، شد
        نشد که نشد
        جا، جاست
        جا دیگر جا می شویم
        خوشبختی گران بود
        پولمان  نرسید.
        بدهکار شدیم
        می گویند پشت زمین خدا
        شهری هست که مردم خسته،
        به محبت آسیب نمی زنند
        به خوشبختی می گویند سعادت
        آنجا خوشبختی بها دارد
        ولی فروشی نیست
        چه ساده بودند
        آنهایی که با پول رقصیدند 
        و چه بدبخت آنها که
        نگهبان پول شدند 
        من به دنبال خوشبختی
        پوست عوض کردم
        پوست گاو به من رسید
        ادای دیگران را در آوردن
        برایم خیلی سخت بود 
        هدیه من به مادرم
        چین و چروک صورتش بود
        افسوس از سفر برنگشته
        سفر را به جان خرید
        یادش به خیر می گفت
        خدا رحمان است و عادل
        که شکم را شیشه ای نکرد
        سختی، سختم نکرد کجم کرد
        همچو میخی سخت
        فرو نرفتم، کج شدم
        یاد گرفتم نرسیدن
        بهتر از رسیدن است
        رسیده شوی
        چیده می شوی
        خورده می شوی
        قاخ هم می شوی (میوه خشک شده)
        آنها که نرسیدن
        برای رسیدن صبر اختیار کردن
        ما تا رسیدیم 
        نه چیده شدیم
        نه خورده، له شدیم
        از رویمان گذشتند
        راستی چرا شهرداری
        ما را جمع نمی کند
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۳ تير ۱۴۰۰ ۱۰:۳۶
        درود جناب باروق
        جالب و زیباست خندانک
        بهنود کیمیائی
        پنجشنبه ۳ تير ۱۴۰۰ ۰۷:۵۷
        درودها





        ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
        مجتبی شهنی
        پنجشنبه ۳ تير ۱۴۰۰ ۲۱:۳۹
        درود بزرگوار
        بسیار
        زیبا
        بود خندانک
        محسن ابراهیمی اصل (غریب)
        جمعه ۴ تير ۱۴۰۰ ۰۵:۲۸
        درود بزرگوار خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3