سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 19 فروردين 1404
  • شهادت آيت الله سيد محمد باقر صدر و خواهر ايشان بنت الهدي توسط حكومت بعث عراق در سال 1359 هـ‌.ش
10 شوال 1446
    Tuesday 8 Apr 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      زنان به خوبی مردان می توانند اسرار را حفظ كنند، ولی به یكدیگر می گویند تا در حفظ آن شریك باشند. داستایوسکی

      سه شنبه ۱۹ فروردين

      اشعار دفتر شعرِ دوبیتی های سبز خواهم شد شاعر آرمان مرادی

      آرمان مرادی

      تو یک آئینه در تصویر بودی برای عقل چون تدبیر بودی تویی آن پیچک سبزی که در باغ به پای عشق خود زنجی
      ۱۹۶ بازدید     ۱۰ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      با تو میشد همت پرواز کرد چون کلیم دل سخن آغاز کرد نغمه ای زیبا چون از شور عشق در زمین و آسمان ها
      ۲۵۳ بازدید     ۱۲ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      مُرغِ دلِ من همیشه در زندان است در چهره من غُبار غَم پنهان است حالم به مثابه ساحلی طوفانی با این
      ۲۳۰ بازدید     ۱۲ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      چون قاصدکی همسفر باد شدم از خاطره ای دوباره فریاد شدم در قاعده ی عبور از حادثه ها آن حادثه ای که
      ۱۸۴ بازدید     ۸ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      بُوَد عطر تو گُلهای بهاری لب لعلت به سُرخی اَناری چو گشتم در جهان هرگز ندیدم به زیبایی تو نقش و ن
      ۱۹۲ بازدید     ۶ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      چندیست غَمم در بَر و بَر بالین است بنگر که مرا بی تو معیشت این است بر باد، دَمی چو دادی آن زُلف سی
      ۱۳۹ بازدید     ۸ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      بیا در راه و رسم زندگانی بیا نیکی کنیم و مهربانی بیا دستی به دست هم دهیم تا بسازیم زندگی را جاودا
      ۱۶۶ بازدید     ۱۴ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      روشنگر این کُلبه خاموش عشق تو نمیشود فراموش بگذار برای آخرین بار بگذار بگیرمت در آغوش
      ۱۸۰ بازدید     ۱۰ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      تو مهتابی درون هَر شب تار تو داری صورتی چون لاله رُخسار نداری تو زِ زیبایی رقیبی به دست آوردنت با
      ۱۵۷ بازدید     ۶ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      مرا از روی خود شرمنده کردی تمام گریه ام را خنده کردی الا ای پادشاه عشق بازی مرا یکبار دیگر زنده ک
      ۱۴۲ بازدید     ۱۰ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      شدم پیر و جفا دیدم زِ دلدار بشد حسرت برایم دیدن یار پس از مرگم به یار من بگوئید که من بر عشق او ب
      ۱۶۱ بازدید     ۸ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      بهار زندگانی ام به سر رفت درخت آرزویم بی ثمر رفت جوانی ام به مانند نسیمی شبانگاه آمد و صبح بی خبر
      ۱۶۵ بازدید     ۱۲ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      زِ شب تا به سحر همواره بیدار چو غمناکم زِ دوری تو ای یار اگر دانی که در بَندت اسیرم مرا در بَند خ
      ۲۰۴ بازدید     ۸ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      دوباره صبح امید است برخیز شده خورشید زیبا و دل انگیز دوباره گشته زیبا چهره گُل نشسته روی برگی شبن
      ۱۵۱ بازدید     ۱۰ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      دوای درد من باشد طبیبم طبیب من فقط باشد رفیقم به هر جا می روم بی او غریبم شده تنهایی دنیا نصیبم
      ۱۶۶ بازدید     ۹ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      چرا کردی با من بی وفایی تو میدانی نکردم من خطایی نِقاب عشق را از چهره بَر کن برو دیگر نمی گویم کج
      ۱۶۹ بازدید     ۱۲ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      زِ دوریت شدم کور و نمی بینم گُلی از باغ من دیگر نمی چینم دلم دیگر شده با عشق بی گانه کنون تا زنده
      ۱۶۵ بازدید     ۸ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      دلم پیوسته در منزلگه دوست هوا خواه، هوایِ خاطره اوست ندارم آرزویی جز وصالش دلم را بُرده و دل همره
      ۱۵۵ بازدید     ۱۰ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      از عطرِ هوایِ تو بهاری گشتم رودی شدم دوباره جاری گشتم گفتی که بخوان برای من آوازی گویی که شبیه یک
      ۱۶۵ بازدید     ۸ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      بچید شخصی گُلی روزی زِ گُلزار فرو کرد گُل درون دست او خار بگفت آن گُل مگر کوری ندیدی جدا کردی مرا
      ۱۳۹۷ بازدید     ۴ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      دلم از عشقِ تو آکنده گشته شبیه ماه شب تابنده گشته بیا بنگر چگونه عهد خود را به عهدش تا اَبد پایند
      ۱۵۱ بازدید     ۱۰ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      بدان ای دوست این دنیای فانی دو روز است و نباشد جاودانی بر این عمر زِ دست رفته نگه کن زِ دنیا می ر
      ۱۹۴ بازدید     ۱۸ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      بیا ای دوست، ای بود و نبودم بیا بشکن تو سرمای سکوتم نمی لرزم، از سرما که دیگر شده عشق تو گرمای وج
      ۱۸۸ بازدید     ۶ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      بریزم اشک من مانند باران بنالم من زِ دوریت فراوان شدم پَر پَر چو گُلهای بهاری غَم دوری برایم نیست
      ۱۷۲ بازدید     ۱۰ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      تو ای گرمی بخش زندگانی تو ای آغاز هر چه مهربانی تو ای دریای بی ساحل، پدر جان بُوَد عشقت بزرگ و آس
      ۲۰۵ بازدید     ۶ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      تو ای مادر درخت مهربانی تو خورشیدی و نور زندگانی الهی شادیت پیوسته باشد دلیل بودنم در این جهانی
      ۲۰۷ بازدید     ۱۲ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      درون این قفس تنها و خسته تمام بال و پَرهایم شکسته خیال لحظه ای پرواز کردن درون آسمان با چشم بسته
      ۳۱۸ بازدید     ۸ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      چو بُلبُل رفت از باغِ جوانی تمام برگ سبزم شد خزانی نشد روزی زِ شوق دیدن تو نباشم من به دنبالِ نشا
      ۲۱۴ بازدید     ۶ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      شُکوفه کرده گُل های بهاری کُند بُلبُل دوباره نَغمه خوانی برای پیشواز عید نوروز دوباره میرویم با ش
      ۱۸۹ بازدید     ۸ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      فِتاد دنبال آهویی، پلنگی نگاه کن آسمان دارد چه رنگی درون دفتر نقاشی من درختی که ندارد آب و رنگی
      ۲۲۳ بازدید     ۱۲ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      بدان عمری نباشد جاودانی مخور هرگز غَم این زندگانی بدان کوتاه و فانی باشد این عمر به شادی بگذران ت
      ۲۲۵ بازدید     ۱۲ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      بیا جانا که قربانت شوم من فدای ناز چشمانت شوم من دمی چون بُلبُلانِ باغِ عشقت به آوازی غزل خوانت ش
      ۲۳۹ بازدید     ۸ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      تو پایانِ مرا آغاز کردی چه زیبا زندگی را ساز کردی در آن لحظه که درها بسته بودند دری بسته به رویم
      ۲۹۵ بازدید     ۱۶ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      هر بار که بوسه ی تو پنهانی شد دریایِ دلم دوباره طوفانی شد آن لحظه که آمدی تو در آغوشم تاریکی این
      ۲۱۳ بازدید     ۱۰ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      هر بار که من دست تو را میگیرم با عشق تو من دوباره پَر میگیرم هر چند اگر که از من دوری تصویر تو را
      ۲۱۳ بازدید     ۸ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      چون خنده به لبهای تو آمیخته شد مهتاب به گیسوی تو آویخته شد آن شعله کم نور من از چشمانت انگار که ب
      ۴۶۹ بازدید     ۱۷ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      در این آفتاب برایم سایه بانی همیشه همدم و آرام جانی میان این همه آدم برایم عزیز و ناز و خوب و مهر
      ۳۰۶ بازدید     ۸ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      جهانِ هستی و جانم تو هستی که با یک دیده بر قلبم نشستی نشد یادت تُهی از خاطرِ من شدم مجنون راهِ عش
      ۲۶۵ بازدید     ۸ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      نباشد رسم خوبان بی وفایی ندارد این دل از عشقت رهایی که بعد از این همه لاف محّبت رسیدی بر سر حرف ج
      ۲۳۲ بازدید     ۶ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      دلم تسخیر جادوی نگاهت نگاهم خیره بر آن روی ماهت برایم باز کن آغوش خود را که هستم من فقط تنها پناه
      ۲۰۵ بازدید     ۸ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      بُوَد در نغمه ام سوز نهانی چه شد آخر مرا عُمر جوانی جهانی را شدم در جستجویت که بیابم زِ تو شاید ن
      ۳۱۸ بازدید     ۶ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      صدای خِش خِش پایِ خزانی به گوشم گفت دورانِ جوانی بُوَد چون عُمر گُل کوته، اما خوش و خُرم بِزی تا
      ۲۱۲ بازدید     ۴ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      گرفتارت شدم با یک نگاهی نخواهم جز در آغوشت پناهی تو گر روزی نباشی در کنارم چو عُمرم میرود رو به ت
      ۲۴۱ بازدید     ۶ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      نباشد بی وفایی رسم خوبان تو آخر میبری از من دل و جان زِ هنگامی که رُخسارت ندیدم شدم غمگین و هر لح
      ۲۷۰ بازدید     ۲ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      دو چشمت آسمونی از ستاره نذار تا اَشک تنهایی بباره بگیر دست مرا یک بار دیگر شروع عشق ما باشد دوبار
      ۳۹۷ بازدید     ۴ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      انگار که هم صحبت تنهایی بود پرواز خیالِ او چه رویایی بود او که نشکسته بود دلی را هرگز با وسعت آن
      ۳۹۸ بازدید     ۳ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      دلم را تکه ای از سنگ کردی به مانند حصاری تنگ کردی تمام لحظه ی رنگین کمان را تو با رنگ سیاهی رنگ ک
      ۵۴۹ بازدید     ۴ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      امان از زَخم جانسوز جدایی نمی آید زِ فریادم صدایی در این دادگاه بی رحم دلِ تو شُدم زندان و در فکر
      ۲۶۳ بازدید     ۸ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      در بازی عشق همیشه دل باخته ای با تیغِ سِتم به جان من تاخته ای در باغِ دلم اگر گُلی پژمرده پژمرده
      ۲۲۱ بازدید     ۶ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      بیا ای دوست مهمانت کنم من بیا تا جان به قربانت کنم من بیا از شَهد شیرین لبانت زِ جان پُر بوسه بار
      ۳۹۲ بازدید     ۴ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      مرا با نام عشق آشنا کن برایم مهربانی را بنا کن وجودم گشته از مهر تو سرشار مرا با مهر خود بی انتها
      ۶۶۲ بازدید     ۱۰ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      عشقت برای من مانند یک سراب داده مرا فریب گویی درون خواب من دل سپرده ام در راهت ای رفیق آبادی دلم
      ۵۴۰ بازدید     ۴ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      بیا تا مهری از کاشانه باشم برای شمعِ تو پروانه باشم چو ساقی میدهد پیمانه دستت شراب ناب آن پیمانه
      ۵۰۰ بازدید     ۶ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      انگار که نقش گرفته در باور من هرگز نرود یاد تو از خاطر من پاییزی قلب من تقصیر تو بود ای دوست بیا
      ۱۵۱۷ بازدید     ۴ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      نرو جانا که این رَسم وفا نیست نگو که رفتنت بر ما جفا نیست بدان بی گُل بهاری را صفا نیست بُوَد ظُل
      ۲۶۷ بازدید     ۱۰ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      نگاه کن آسمانم تیره گشته تمام خانه ام ویرانه گشته ندارم لحظه ای دیگر تحمل دلم از دوریت آواره گشته
      ۲۶۵ بازدید     ۴ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      درختی خُشک و تنها در کویرم سراب تشنگی کرده اَسیرم نباریده نَمی اَبر سیه دل بر این پیکر تا تشنه نم
      ۴۱۸ بازدید     ۶ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      نهالِ عشق تو کرده جوانه به نغمه بُلبُلی کرده ترانه اگر او میکند صد شِکوه از تو زِ دوری تو میگیرد
      ۳۰۵ بازدید     ۶ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      زِ شوقِ دیدار روی یاران خرامان می رود در زیر باران چنان او گشته خُرم دل که انگار به پایانش رسید ا
      ۲۷۰ بازدید     ۹ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      شبم بی وصل روی تو سحر شد درخت آرزویم بی ثمر شد از آن لحظه که تو رفتی زِ پیشم تمام لحظه هایم پُر ز
      ۵۴۰ بازدید     ۲ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      تو مقامت بَس بلند باشد رفیق جایگاهت در فلک باشد رفیق هرچه در وصف تو میگویم چرا وصف تو بی انتها با
      ۲۶۲ بازدید     ۴ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      تو هستی مادرم سلطان غم ها رفیق سختیِ روزها و شب ها همه عالم فدای خاک پایت که من تنها تو را دارم ز
      ۵۹۳ بازدید     ۱۰ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      اگر دانی که من دارم رفیقی برای من رفیق است و شفیقی بُوَد نامش "سهراب سپهری" نباشد مثل او در کُل گ
      ۲۵۸ بازدید     ۶ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      طلوع بی غروب شعر "فروغ" است که در سرتاسر شعرش نُبوغ است بُوَد او مادر شعر نو پارس که هرکس غیر این
      ۲۲۹ بازدید     ۴ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      من در قفس عشق تو زندان شده ام غمگین ترین آدم دنیا شده ام تو همدم تنهایی شب های منی از دوری تو چقد
      ۳۹۰ بازدید     ۸ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      دلم کرده هوایِ کوی یاران که با یاران روم در زیر باران بخوانیم از سرود زندگانی بخندیم بر همه غم ها
      ۲۸۰ بازدید     ۴ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      تو نگاهت را زِ من کم میکنی عشق من را از دلت رَد میکنی گر تو میخواهی باشد میروم میروم آنگاه یادم م
      ۳۶۶ بازدید     ۴ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      انگار شبیه نور یک فانوسی در وسعت بیکرانِ اقیانوسی از سختی راه خود نشو مأیوسی وارد نشود در دل تو ا
      ۳۳۶ بازدید     ۶ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      دِگر میلت به بوسه در خفا نیست مرامت خالی از جور و جفا نیست چُنان پُر شد دلت از تیرگی ها که در آن
      ۲۸۷ بازدید     ۸ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      به یادت من شبی در زیر باران سخن گفتم زِ تو در جمع یاران همه گفتند: اگر او پیش ما بود به آخر می رس
      ۳۶۰ بازدید     ۶ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      عشقت درون قلبم آتش زدی به قلبم ای بی وفا چه کردی؟ شد پاره پاره قلبم
      ۳۸۰ بازدید     ۸ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      دلا بنگر که دنیا را وفا نیست به هر جا میروی غیر از جفا نیست شدی دلخوش به همراهان و دیدی که همراهی
      ۳۸۸ بازدید     ۱۲ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      همان قلبی که حاکم بر جهان است به سودای تو چون عشقی نهان است شدی شیرین به کام تلخ دنیا چو حلوایی ک
      ۲۷۵ بازدید     ۷ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      نباشد راه ما پیمان شکستن شکوفه دادنم از شوق رستن بدانکه رشته عشقِ من و تو ندارد ذره ای از هم گسست
      ۳۶۹ بازدید     ۶ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      باید لب خندانِ تو را قاب گرفت از چشمه چَشم تو کمی آب گرفت آن لحظه که من غرق نگاهت بودم گویی که دل
      ۵۳۴ بازدید     ۸ نظر

      ادامه شعر

      آرمان مرادی

      دلم را تکه ای از سنگ کردی به مانند حصاری تنگ کردی تمام لحظه رنگین کمان را تو با رنگ سیاهی رنگ کرد
      ۵۹۶ بازدید     ۲ نظر

      ادامه شعر

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      7