شنبه ۱۲ خرداد
|
|
تو فروغِ شب تارِ منو چشمان منی
تو فروغی تو شکوهی تو همه جان منی
همه جا فِکر تو و عِطر تو و عشق تو
|
|
|
|
|
باز منِ دلشده حیران شدم
فصل خزان دیدم و ویران شدم
|
|
|
|
|
کاش ...
تقدیم به رقیه (س)
|
|
|
|
|
میهمان شب تارم شدهای ای پدرم
مه نورانی من از قدمت مفتخرم...
|
|
|
|
|
چشمان از خود راضی و بیمار داری
یک روسری لبنانی ِ گلدار داری
اصلا گمانم دختر ِ چنگیز هستی
دور و ب
|
|
|
|
|
بی تو ققنوس حیاتم سر به مهر پیری است...........
|
|
|
|
|
دیگرنمیتوانبکسیاعتمادکرد
هرکسبمنرسیددلمراشکست ورفت
|
|
|
|
|
دارم غوطه میخورم
آب ها...
چون توده های ابر
|
|
|
|
|
شاعری
پنهان درون سایه ها
وام دار لحظه های بیقرار
می شود
تا لذت گل واژه ها
در کنار مستی کهسار ه
|
|
|
|
|
شب که میشود
یاد تاریک خانه قلبم می افتم
|
|
|
|
|
فراق یار و سختی ها و مشکلات بعد از آن
|
|
|
|
|
من رانده ای از شهرِ عشق و آرزویم
دشتِ کویرم، تشنه ی کارونِ عشقم
|
|
|
|
|
اندكى در رفته از ميل ذهنم
سر رشته ى كلاف روزهايم
|
|
|
|
|
مقصد کجاست برای من . پس من چرا نمیرسم
|
|
|
|
|
کلمات را می تکانم
تمامشان را
روی بند احساس پهن میکنم
|
|
|
|
|
سلامم راچرا پاسخ نمیگوئی؟
|
|
|
|
|
میشود دلی دودل بشود?آری. آن زمان ک چیزی میخواهی درعین حال نمیخواهی ،نکته آن است ک شاید دیگری رابیشت
|
|
|
|
|
ی مادر
ای که عشق زتو بیدار شده
هستی جان به جان شده
عشق خدا نهان و عیان به تمام شده
|
|
|
|
|
قلبم شکسته است اگر زار می زنم /
نامردی تو را همه جا جار می زنم /
سنتور کهنه ام که دگر پا نمی دهد
|
|
|
|
|
اینجور به من نگاه نکن
من عقده ی نوازشم
با این همه گله ولی
محاله با تو بد بشم
اشکای من رو
|
|
|
|
|
زندگی را به این عشق هویدا بدهیم
عمر خود را به این حاضر و پیدا بدهیم
|
|
|
|
|
چه را نكوتر از اينست در بر عاشق
نشسته بر در معشوق تا سحر باشد؟
بچيند از لب او بوسه هاي شورانگيز
|
|
|
|
|
همیشه دیر میرسید
جوری که هر وقت می آمد
او داشت میرفت
|
|
|
|
|
به همان گوشۀ ابروت که خم افتاده است
باز چشمان تو در راه ستم افتاده است
مست کرده، سر دشنام و شک
|
|
|
|
|
نوعبیماریمندرمان
ندارد ای عزیز
ایندمآخربیا
|
|
|
|
|
شب توی چشمای تو میریزه
...
علی رفیعی
|
|
|
|
|
آرزوی زیارت و دهه عزای حسین،زیارت اربعین
|
|
|
|
|
هنوز در کرانه ی تو
کرگدنها با شاخشان
قلقلکم می دهند
|
|
|
|
|
در حجاب شب
پدری مسیر خانه اش را
دور میزند
|
|
|
|
|
من مرده ی پیشامد احساس جدیدم
یک لحظه کنارتو که آرام ندیدم
|
|
|
|
|
خواب دیدم
تابوت ها را بی مرده
|
|
|
|
|
تا کی نماز غمم را به کوچ اقتدا کنم....
|
|
|
|
|
تو تنها حق من بودی
چه راحت حقمو خوردن
امیرحسین_مختاری
|
|
|
|
|
از ساقه های گندم
مرثیه های گرسنگی می روید.....
|
|
|
|
|
نمی دانم آسمان برای چه میبارد
|
|
|
|
|
منم ان لاله ی وحشی که ازدل مانده بر رخ داغ
|
|
|
|
|
رفتهامدکترجواب آزمایشقندبود
دارویشتنهالبان سرخوشیرینتواست
|
|
|
|
|
ریحان ویاسمین سپاهم......................
|
|
|
|
|
عاشقم درعشق جای هیچ استدلال نیست
اهل استدلال را جا پیش اهل حال نیست
|
|
|
|
|
اي كه در شب شاهد چشمان خورشيدي ز دور
عيسي مريم كماكان در ره اصحاب موست
|
|
|
|
|
تقدیم به بی بی سه ساله کربلا حضرت رقیه خاتون
|
|
|
|
|
مشکلاتم در مسیر زندگی بیهوده نیست
جادهای بی پیچ و خم آیا لواسان میشود!
|
|
|
|
|
وقتی!
در چشمهای روشن گنجشکها
در جاری شناور گندمزار
در گردی سپید صورت مادر بزرگ
احساس می شدم
روش
|
|
|
|
|
تکه نان هایی که سهم ما فقط نگریستن و امیدواریست.
|
|
|
|
|
غزل : امروز معنا می شود
از دفتر : با نام تو
{{ذیفر}}
|
|
|
|
|
در دلم چیزی شبیه درد ، طوفان میکند
عقده ای در قلب من ، آهسته طغیان میکند
|
|
|
|
|
تمام جاده ها
به بن بست می رسند
|
|
|
|
|
شاگرد کلاس نابم...با شوق آموختن ونوشتن.....
یادگار ازتو همین سوخته جانی ست مرا
|
|
|
|
|
تو باشی جان و من آلاله ای ریش
|
|
|
|
|
ماندهام زیرِ
دندان های مصنوعی ام !
|
|
|
|
|
سبک می کند بغضش را
با گریه های پیا پی
آسمان پائیزی ..
|
|
|
|
|
حس می کنم احساس من پنهان نمی ماند
این ماه شب تاصبحدم تابان نمی ماند
با این هولاکوخان وچنگیزی که در
|
|
|
|
|
آنان که به سرمنزل مقصود رسیدند
جز جلوه ی معشوق دگر هیچ ندیدند
از باغ پر از میوه ی الوان که گذش
|
|
|
|
|
امشب دو چشم مست کجا میبرد مرا
|
|
|
|
|
وقتی تمام غصه اش را دور می ریخت
بر لحظه ها اسپند و عطر و تور می ریخت
فصل عبور برگهای خ
|
|
|
|
|
به کنج میکده دیشب صدایی از تو شنیدم
|
|
|
|
|
اگر صدای شلیک گلوله ها
و اضطراب این آژیر خطر لعنتی بگذارند
|
|
|
|
|
((عزمم را جزم کردهام..))
|
|
|
|
|
درجوانیرسمتونامهربانی بودوبس
وقتپیریشدندارم هیچذوقبوسهای
|
|
|
|
|
از برای همسرم ماشین و ویلا می خرم
با تو من یک شوهر بس ایده آلی می شوم
|
|
|
|
|
در دل آتشم اما به سر گلزارم
مستم از درد ولی با سر تو هشیارم
«یاد تو حس قشنگی است که در دل دارم
|
|
|
|
|
بدل گفتم شبی روی تو بینم
به روی شانه گیسوی تو بینم
|
|
|
|
|
بارون بزن دوباره
هوای گریه دارم
|
|
|
|
|
در مدح سید و سالار شهیدان ابا عبد الله الحسین
|
|
|
|
|
يا رب اين غوغاى بر جا مانده از تقويم چيست؟
كين زمان در پاى گلها سايه ى يغما رسيد
|
|
|
|
|
عقل از سر خودنویس من هو تو تو
|
|
|
|
|
چه راحت می بُریم از هم
چه آسان می رویم از یاد یکدیگر....
|
|
|
|
|
من گاری و ارّابه و فرغونِ عشقم
ماشینِ بی ترمز وَ بی فرمونِ عشقم
|
|
|
|
|
دلم میخواد...
آواز بخونم
شنگ باشم... ، لول ُ و ملول
می بینی ؟! اصلأ نمــ
|
|
|
|
|
اي همه زندگيم،به فداي ساقي نينوا
نذر توشد جوانيم ، اي علمدار و شه با وفا
|
|
|
|
|
(س) ساقه ی سبز امیدی به
(ک) کویر دل من
(و) واژه ی نغز غزل
(ت) تار سرودن بنواز
|
|
|
|
|
یک فرهنگ هم خوب است وهم بد کم وکیفش اما باتابعش هست
|
|
|
مجموع ۱۲۴۴۶۹ پست فعال در ۱۵۵۶ صفحه |