يکشنبه ۴ آذر
اشعار دفتر شعرِ دفتر اشعار سپید شاعر سعید مطوری
|
|
در حجاب شب
پدری مسیر خانه اش را
دور میزند
|
|
|
|
|
بگذار دلتنگی هایم را
به خاطره های شیرین ببرم
|
|
|
|
|
کدام شعرم ترانه می شود
که تو را با آن برقصانم
کدام بهار شکوفه اش شبیه توست
|
|
|
|
|
گل اومد
بهار اومد
فصل خوب خاطره
نرگس یاد تو رو
میذارم تو پنجره
سلام خدمت تمامی دوستا
|
|
|
|
|
بگو اروند
بگو کارون
بگو از رزمنده هایت
که چگونه تو را جاودان ساختند
|
|
|
|
|
(1) زایمان می کند زنی سوخته نوزادی را با دهانی پر از فریاد در سکوتی سوخت
|
|
|
|
|
(1) مرگ آغاز راهی بی انتهاست من قدمهایم را میان دو آیینه گذاشته ام... (2
|
|
|
|
|
1 شبهای بی تو شبهای بی من یکی بود یکی نبود و آغاز قصه ی تنهایی... 2 م
|
|
|
|
|
فانوس های شهرم درشب ها ی تاریک با سوزی درد آشنا خاموش می شوند عابران در
|
|
|
|
|
دلتنگم در دورترین یک فاصله وهیچ لبخندی شاد نمی کند مرا حتی لبخند کودکی باد قصه ی رفتن تو
|
|
|
|
|
دندانهای کرم خورده ام از بوسیدن لبهای شرابی تو بود ای کاش دهانم را محکم می بستم
|
|
|
|
|
شبنم بیا و در لحظه هایم رطوبت دلچسب حضورت را در زمین احساسم بریز
|
|
|
|
|
زندگی با سرمشق فقر درسهای تلخی دارد فحشهای رکیک زن بدکاره ای به مرد معتاد ش
|
|
|
|
|
شاعر شدم روز با شعرهای کودکیم شاد بودم با واژه های لبخند شب شد من و فانوس هوشیاریم
|
|
|
|
|
میخواهم همانی باشم که در سوءظن توست معصومیت کودکیم دیگر در من نیست مانند
|
|
|
|
|
صورت یک کتاب تصویرهای سپید و سیاه و رنگهایی که در سیاهی غم اسیرند یا در شادی ها زیبایی می ب
|
|
|
|
|
نسیم در موهایت ترانه ا ی زیبا و عطرش را می پراکند در لحظه ها نسیم نفس بودن توست که عش
|
|
|
|
|
شب را با کدام نقش زده ای که سایه ات چنین زیباست پاک و صمیمی بستر ستاره هاست اندیشه
|
|
|
|
|
آسمان خوشه ی پروینش را از موهای تو بافته بیا و بنشین بار دیگر با ستاره ها اینجا شب را وحشتی
|
|
|