بگو اروند بگو کارون

بگو اروند
بگو کارون
بگو از رزمنده ورزمنده هایت
که چگونه تو را جاودان ساختند
ورشادت در زمان جاریت

از حماسه ها ودلداریت
بگو اروند
بگو کارون
بگو در کدامین عمقی از آب
داری شهیدی را بی تاب
از رشادت به یاد مانده اش
چون قویی آرام در خانه اش
بگو اروند
بگو کارون
صدای فریادت در زمان جاری
می شنود هرکس که دارد دلی
آب بوی عطر خون شهداست
بخوان با من اینجا کربلاست
بگو اروند
بگو کارون
لغزش اشکم از دیده
از رنج شهیدان زنده
که فریاد است در دل
جانبازان دلیر وپاینده
بگو اروند
بگو کارون
من فریاد میرنم از سرزمینت
بگو وبشنو که منم فرزندت
کسی که خاطرات کودکیش
همه صفای آب بازی توست
بگو اروند
بگو کارون
یادت هست فریاد شهیدی را در خود
وفریاد الله اکبر بر لب فرشتگان بود
تو اکنون اشک ریزان وسکوت؟!!!

من فریادت را می خواهم ای رود
بگو اروند
بگو کارون
اشک شوقی در چشمانم

من به صفای دل مهمانم

دست نوازش خدا بر سر
خرمشهر یاری از آبادانم
سعید مطوری/مهرگان
از دفتر دوستانه
ای کاش خرمشهر و آبادان را فقط در سوم خرداد وپنج مهر نبینیم هرچند که این دو حماسه قلب پیروزی جنگ بود و چقدر مظلومانه این دو شهر آرمیده اند و حال بعد از چندین سال نیم نگاهی کوچک به این دو شهر شده است و در مقایسه با کوچکترین شهرهای ایران آبادیش کمتر بوده وهست، آری بهتر است این دو شهر در تمامی لحظه های تاریخ فریاد شوند...

مهرگان باشید.