پنجشنبه ۳۰ فروردين
|
|
گم کرده تقدیم به یابندگان
|
|
|
|
|
به جز حقیقتِ محضی که در نگاه تو هست...
|
|
|
|
|
در میان سینه ام ایماه غیر از آه نیست
در حیاط کوچکم غیر از غمی جانکاه نیست
من خودم در سر زمینم
|
|
|
|
|
شب،
رقص خیال تو
در دفتر ذهن من ...
|
|
|
|
|
رفت تابستان و اینک ، باز پاییز آمده
|
|
|
|
|
با این همه بادی که بر پاییز گذشت
|
|
|
|
|
دیگرنمانده حوصله ، افُتاده ام از هلهله
با کس نمی جوشد دلم ، حل کرده باغم مسئله
جان برلبم آذ
|
|
|
|
|
یک پیچ بالاتر دقیقاً جنب نانوایی
نزدیک آهنگر دقیقاً جنب نانوایی
اطراف مسجد، سمت تقوای کبوترها
یک
|
|
|
|
|
دلگیر نشو، حال دلم غمگین است
موجِ غم تو به دامنم چینچین است
پابند توأم ولی به ناچار جدا
د
|
|
|
|
|
مرا چون برگ پائیزی پریشان کردی و رفتی
تمام هستی م را از چه ویران کردی و رفتی
|
|
|
|
|
در ميان صدف پيري ام از بخت سياه
ديدم از صائقه ها پير و جوان سرگردان
|
|
|
|
|
آدمی و آزادی دائم در حال دویدن هستند
|
|
|
|
|
تو پرچم سبز رسو ل الله بدوشی
|
|
|
|
|
زنده باد همه نژادهای ایران زمین
|
|
|
|
|
هزاران رنگ ت...دّ...،
میپاشی بر پیکرِ ...،
و میبافی ریسمان فریب...،
تا باور کنم ...س...ا.
|
|
|
|
|
عجب ز محنت دوران و وَه ز فتنهی یار
که قندِ او زِ لبم احتراز میگیرد
|
|
|
|
|
من وتوتنهاییم
وکسی نیست
بفهمدمارا
|
|
|
|
|
هستیِ حامیبهنفَسهایاوست
عشق و وفایش شده گنجینهام
|
|
|
|
|
به این بیراهه دل دادم
به این احساس رویایی
دلم خوش میشه می دونم
همین گوشه کنارایی
|
|
|
|
|
کجایِ مصرع آخِر، نوشت باران را ؟!!
غروب زخمی شهر و سکوت آبان را
نگاه کرد خودش را درون آینه باز
|
|
|
|
|
مهرگان،من بر سر افتادن برگی خموش
شاد انگارم ز آواز و نوایی پر خروش
|
|
|
|
|
غم مثل موریانه مرا می خورد بیا....
|
|
|
|
|
شاهد بازار امروزی لبان ســــــرخ تو ست ..
|
|
|
|
|
ادامه دار گشته ای درون ذهن من..
|
|
|
|
|
بعد از تو مادر تا ابد تنها ترینم
ای کاش هرگز بی تو دنیا را نبینم
|
|
|
|
|
با حال و خلاصه اینکه خیلی خوبیم...
|
|
|
|
|
مرا در آغوش بگیر
جای بوسه هایت درد میکند
|
|
|
|
|
ابریشم نازک تنان یک پیله دارد
دیواره ی ابریشمی صد میله دارد....
|
|
|
|
|
بگذار برای یکبار هم که شده
مقلّد برگ های درختان باشیم
|
|
|
|
|
«من فنا رفته ترین فانی نوع بشرم »
|
|
|
|
|
زلف تو کجا دیدن اسبان فراری
|
|
|
|
|
دلداده ام وعاشق و حیرانی خویشم
درکوی شما در پی ویرانی خویشم
|
|
|
|
|
نکند عشق به دست تو فریبم بدهد
چشم شیطان صفتت شهوت سیبم بدهد
|
|
|
|
|
می کنم من سینه ام را چاک چاک
|
|
|
|
|
در این جاده بی انتها گم شده ام/دوراهی ناباورانه ی عشق تو...
|
|
|
|
|
در این فصل پائیز از دوریت
فقط تلخی ورنج برکام شد
|
|
|
|
|
اشکم چکد هر نیمه شب از یاد.....
|
|
|
|
|
گویی ...ن کهنهْکویر،
دیگر آشیانم نیست
و نه آشیانِ
شقایقهای ...ز...د!!
جنگلی پر گشته از
|
|
|
|
|
خوب من داری خبر بی تو جهانم دیدنی شد
ساز رفتن چون زدی جامه درانم دیدنی شد
|
|
|
|
|
طوفان خیـــال عشق چگونه بــــــــــــاید
آه دانســـتم خـــرابی هـــــــا را شــــــاید
دامن بـــ
|
|
|
|
|
کمان ابروی یارم چو حلقه ی زحل است
|
|
|
|
|
شب است و من تنها
کنون میان ترانه ها
نه سبزی،نه شادی
اینجا میان خانه ها
|
|
|
|
|
مرا به آغوش کشیده ای
در شعر هایت
|
|
|
|
|
بی ریایی بزرگترین وصف عاشقی ست . بداهه
|
|
|
|
|
زنگ خبر دار تو هر صبحگاه
پر كند آواي شكـــوفا يي ام
|
|
|
|
|
تو حروف رمز قرآنی، علی!
باز امشب غرق سرگردانی ام
رهنورد جاده ی حیرانی ام
در تمام هستی
|
|
|
|
|
بیار باده که سمع و نظر بیاراییم
به عشق از دل و دیده هنر بیاراییم
|
|
|
|
|
غزل : انسانیت
{{ از دفتر : با نام تو }}
ذیفر
|
|
|
|
|
در نیمهشببیادتوبیدارماندهام
|
|
|
|
|
گویند ز پیمانه ننوشید حرام است...
|
|
|
|
|
به دسته دسته شهداي پاكمان افتخار ميكنيم
به پدر و مادر خواهر برادرمان افتخار ميكنيم
|
|
|
|
|
عاشق به این دنیا به مویی هم نظر دارد
چون مثل خورشیدست وچشمی شعله ور دارد
عاشق همیشه از غم معشو
|
|
|
|
|
تو در گلوی شعرهایم گیر کرده ای
|
|
|
|
|
خوشم که گلشنِ عمرم ندیده خار تمنّا
عزیزِ فقر بماندم نگشته خوارِ تمنّا
|
|
|
|
|
ممتحن هر روز مارا امتحانی دیگراست
دل بیغما میبرد مقصد جهانی دیگراست
|
|
|
|
|
دوباره آغاز می شود جنگ
با شلیک هوایی ...
سربازان
از ذوق آتش بس
کبوتر صلح را در آسمان
ندیده
|
|
|
|
|
جان در طلبت تا در مقصود دوان است
غافل ز در كعبه كه مامور تو پيداست
|
|
|
|
|
من دعا می کنمت عین خود نفرین است
کاش روزی بشوی عاشق همتای خودت ...!
مریم_صفری
|
|
|
|
|
از كاش !به هيچ جا نرسيده است كسي...
اي واي از آن روز كه هرگز نرسي...
|
|
|
|
|
آسمانا! نکند تو هم
سنگدل گشتهای که چنین،
سنگسار میکنی با تگرگ،
پیکرِ
لالۀ بر ...ار؟!!!
|
|
|
|
|
و گیلاس قافله سالار پر می شد..
|
|
|
|
|
تو را نگاه ميكنم/ شبيه قرص ماه كاملي...
|
|
|
|
|
مرا هر لحظه می خوانی و از تکرار می ترسم
|
|
|
|
|
دلم خوش است همیشه برای من باشی
چه فرق می کند اصلا؟!... خدایِ من باشی
دُرُست پُشتِ همین بیت ها، ق
|
|
|
|
|
عاشق که باشی بی ثبات و بی قراری
|
|
|
|
|
بازهم جستم پری را در کویر
|
|
|
|
|
از دل مردادم نبض عشقم تند است
آتشم را کم کرد مهر آن میزانت؟
|
|
|
مجموع ۱۲۳۴۱۹ پست فعال در ۱۵۴۳ صفحه |