دوشنبه ۱۴ خرداد
|
|
هیاهوهای تلخ روزگاران......
|
|
|
|
|
دستم را بگیر
در میان آتش و دود
من دوشیزه ی آبی ی سرزمین مقدس
نور مهتاب
روی موسیقی گیسوان
|
|
|
|
|
بیوفایی میکِشم زین خلق و از جانان چرا
چشمِ من باشد به راهش هجرِبی
|
|
|
|
|
قبله رودر کربلا دارد حسین(ع)
|
|
|
|
|
ندک اندک رهسپار بیت پایانی شوی
غزلت خوانده شود روزی تو هم فانی شوی
|
|
|
|
|
«باز آمد بوی ماهِ مدرسه»
بوی افتادن به چاهِ مدرسه
بوی ماه مهر، آن نامهربان
بوی خواب صبحگاهِ مدرسه
|
|
|
|
|
برگ نهان از چه فتد بر زمین؟
خواهش تو یا ورق یک یقین؟
|
|
|
|
|
درون قلب تو بانو هنوز يك احساس صورتي ست ...
|
|
|
|
|
تقدیم به فرهیختگان اهل قلم
|
|
|
|
|
کلاس گذاشتن کاغذ های گلاسه
برای کاغذ های کاهی در فراموشخانه تمدن
|
|
|
|
|
ای صاعقه اینبار بزن خشک و ترم را
از ریشه بزن، عمر کم و بی ثمرم را
|
|
|
|
|
شرح حال آدما و عشق های کاذب شون.
|
|
|
|
|
می رسد روزی که خورشید در جهان سرد شود
|
|
|
|
|
دارم رفیقی مهربان ؛ بسیار احسان میکند
بسیار احسان میکند ؛ لطفی فراوان میکند
|
|
|
|
|
دیشب خواب دیدم رستاخیز شده.خیلی واسم جالب بود
|
|
|
|
|
صنما مهر و وفا از رخ زیبا مطَلب
عشق و دلداگی از زلف فریبا مطَلب
|
|
|
|
|
شِکوه مکن از صدف تنهایی،
که تنهایی،
نشان «خورشید» است
در آسمانِ
بیهمتایی!
|
|
|
|
|
رفت با مردی که او را بیمه کرد
|
|
|
|
|
چون آب روان پاک نمیدانم هیچ....
|
|
|
|
|
باز پاییز آمد و از روی خشم
کرد برپا آتشی از برگ گل
زاغ را فرمود تا شادی کند
|
|
|
|
|
سهم ما باختن از عشق به این شیوه نبود
حکم،،دل بود که مغلوب به شاهی شده ایم
|
|
|
|
|
بیا دوباره بگو "سیب" باز با لبخند /
به قول حضرت عکاس: بچه ها لبخند /
به جای معرفی عشق با دوتا سی
|
|
|
|
|
همسفر! رفتی و از قافله ها می ترسم
زیر آوار شب از زلزله ها می ترسم
با جوابی که سکوتت به سؤا
|
|
|
|
|
ازآن میشی که خود، بِنمودمش پَروار، می ترسـم....
|
|
|
|
|
داشتنت
زمینی است پر از مین های جنگی
و منی که سالهاست وجب به وجب
این زمین را شخم میزنم
به
|
|
|
|
|
دلیل زخم ابریشم ز تن تا این تنیدن چیست؟
|
|
|
|
|
خنجری که تو کشیدی نبرید کمند احساس
مُرده سَهَند دل من مرده را نیست شفایی
|
|
|
|
|
در دلم هم غُلغُل دلشوره ها ما ز هُرم فاصله می سوختیم
|
|
|
|
|
کار یارو است راه حل بزند
و کلاه از سر کچل بزند
بیت رمال را ببیند و بعد
بیت الاموال را بغل ب
|
|
|
|
|
هرچه زن گوید شنیدم اندکی
شددرودروازه گوشم بی شکی
|
|
|
|
|
به نيلستان ما موساست هر دم
به تاول موجز عيساست هر دم
|
|
|
|
|
با لب خاموش هم مثل خطیب ماهری ..
|
|
|
|
|
من گل ممنوعه ام !
برای تمام عالم....!!!
بر رویم نوشته اند:
فقط معشوق ببوید...
|
|
|
|
|
هر روز این رویا جهنم میشه وقتی
آغوش تو گرمای این خونه نباشه
...
علی رفیعی
|
|
|
|
|
مدعي هرچه مرا سخت سر و چركين است
راه با سعي و رقيب عاقبتش شيرين است
|
|
|
|
|
منو حبس نگاهت کن
مي خوام در گير چشمات شم
|
|
|
|
|
گم کرده تقدیم به یابندگان
|
|
|
|
|
به جز حقیقتِ محضی که در نگاه تو هست...
|
|
|
|
|
در میان سینه ام ایماه غیر از آه نیست
در حیاط کوچکم غیر از غمی جانکاه نیست
من خودم در سر زمینم
|
|
|
|
|
شب،
رقص خیال تو
در دفتر ذهن من ...
|
|
|
|
|
رفت تابستان و اینک ، باز پاییز آمده
|
|
|
|
|
با این همه بادی که بر پاییز گذشت
|
|
|
|
|
دیگرنمانده حوصله ، افُتاده ام از هلهله
با کس نمی جوشد دلم ، حل کرده باغم مسئله
جان برلبم آذ
|
|
|
|
|
یک پیچ بالاتر دقیقاً جنب نانوایی
نزدیک آهنگر دقیقاً جنب نانوایی
اطراف مسجد، سمت تقوای کبوترها
یک
|
|
|
|
|
دلگیر نشو، حال دلم غمگین است
موجِ غم تو به دامنم چینچین است
پابند توأم ولی به ناچار جدا
د
|
|
|
|
|
مرا چون برگ پائیزی پریشان کردی و رفتی
تمام هستی م را از چه ویران کردی و رفتی
|
|
|
|
|
در ميان صدف پيري ام از بخت سياه
ديدم از صائقه ها پير و جوان سرگردان
|
|
|
|
|
آدمی و آزادی دائم در حال دویدن هستند
|
|
|
|
|
تو پرچم سبز رسو ل الله بدوشی
|
|
|
|
|
زنده باد همه نژادهای ایران زمین
|
|
|
|
|
هزاران رنگ ت...دّ...،
میپاشی بر پیکرِ ...،
و میبافی ریسمان فریب...،
تا باور کنم ...س...ا.
|
|
|
|
|
عجب ز محنت دوران و وَه ز فتنهی یار
که قندِ او زِ لبم احتراز میگیرد
|
|
|
|
|
من وتوتنهاییم
وکسی نیست
بفهمدمارا
|
|
|
|
|
هستیِ حامیبهنفَسهایاوست
عشق و وفایش شده گنجینهام
|
|
|
|
|
به این بیراهه دل دادم
به این احساس رویایی
دلم خوش میشه می دونم
همین گوشه کنارایی
|
|
|
|
|
کجایِ مصرع آخِر، نوشت باران را ؟!!
غروب زخمی شهر و سکوت آبان را
نگاه کرد خودش را درون آینه باز
|
|
|
|
|
مهرگان،من بر سر افتادن برگی خموش
شاد انگارم ز آواز و نوایی پر خروش
|
|
|
|
|
غم مثل موریانه مرا می خورد بیا....
|
|
|
|
|
شاهد بازار امروزی لبان ســــــرخ تو ست ..
|
|
|
|
|
ادامه دار گشته ای درون ذهن من..
|
|
|
|
|
بعد از تو مادر تا ابد تنها ترینم
ای کاش هرگز بی تو دنیا را نبینم
|
|
|
|
|
با حال و خلاصه اینکه خیلی خوبیم...
|
|
|
|
|
مرا در آغوش بگیر
جای بوسه هایت درد میکند
|
|
|
|
|
ابریشم نازک تنان یک پیله دارد
دیواره ی ابریشمی صد میله دارد....
|
|
|
|
|
بگذار برای یکبار هم که شده
مقلّد برگ های درختان باشیم
|
|
|
مجموع ۱۲۴۵۰۷ پست فعال در ۱۵۵۷ صفحه |