سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        صاعقه

        شعری از

        مهدی حصاری

        از دفتر سکوت صدا دار نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۹ مهر ۱۳۹۵ ۰۲:۵۶ شماره ثبت ۵۰۵۹۳
          بازدید : ۸۳۳   |    نظرات : ۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مهدی حصاری

        ای صاعقه! اینبار بزن خشک و ترم را
        از ریشه بزن عمر کم و بی ثمرم را
        من خسته ام از اینهمه دلتنگی و دوری
        وقتش نرسیده است ببینم پدرم را؟
        مه نیست، نفس های شما مردم شهر است
        چون دود گرفته همه ی دور و برم را
        مجنونم و در من رمقی نیست که هر روز
        بر دوش کشیدم، جسد دربدرم را
        لیلای به خون تشنه ی من، حاکم شهرم
        دل دادم و او خواسته اینبار سرم را
        آئینه سراسیمه تر از من، من عاشق
        آئینه شکستی و شکستی کمرم را
        بت بودی و من مرد شکستن که نبودم
        در پای تو انداختم ای بت! تبرم را
        تا خاطرش آسوده شود، کاش ببیند
        برعکس سیاوش بدن شعله ورم را
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۵ ۰۳:۲۳
        درود گرامی
        زیبا و شورانگیز بود خندانک خندانک
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۵ ۰۹:۱۵
        سلام
        بسیار عالی .....
        هزاران درود برشما خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4