دوشنبه ۳ دی
ته بن بست(در امتداد حادثه) شعری از وحیدغفاری(فردین)
از دفتر آرزوهای محال نوع شعر ترانه
ارسال شده در تاریخ جمعه ۹ مهر ۱۳۹۵ ۰۲:۱۳ شماره ثبت ۵۰۵۹۲
بازدید : ۷۱۱ | نظرات : ۶
|
دفاتر شعر وحیدغفاری(فردین)
آخرین اشعار ناب وحیدغفاری(فردین)
|
در امتداد حادثه،دیدی به بن بست رسیدم * بذار جونم برات بگه،چی دیدم،چی ندیدم این قصه و ترانه نیست،کابوس عاشقانه نیست * رنگ و ریای آدما،حقیقته،افسانه نیست پوشالیه وجودشون،حقیقته دروغاشون * حتی خدام گول میخوره،از ظاهر سجودشون واژه ی عشق و عاطفه،نقش تو قصه ها شده * شکستن دل رفیق،دفع قضا،بلا شده دروغ دیگه یه عادته،برادری حکایته * افتادن و لگد زدن،اینم یه جور شهامته نه دیگه زنها ضعیفن،نه تو مردامون غروره * نه دیگه دلی صبوره،شبا خیلی سوت و کوره حالا اینجا ته بن بست،همه چی رنگ سرابه * دیگه عاشقانه خوندن،توی دفتر و کتابه
|
|
نقدها و نظرات
|
درود بر شما.مرسی. | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
زیبا بود
خوبی و بدی نسبی نیست؟