بنام نگارگرعشق................
..................................................................
مَنم آن عـاشقی، کز لحظه ی دیـدار، می ترسـم
ازین، چشمانِ هرشب، تـاسحربیدار، می ترسم
دِلم، اِقـرارمی دارد، کــــه نَبوَد طاقتِ هِــجرش
ازین، بی تابی و،هجران واین اِقرار، می ترسم
اگـرچـه دردِ هجران، عـاقبت، دیوانـه ام سـازد
نمی دانـم چـرا، ازوصل هـم، بسیـار می ترسـم
سُــخن اَرزنـده می گویـم بـه مِنبر، درعمـل امّـا
زِ اعمـالِ مخـالف، بـا چنین گفتــار، می ترســم
زِ بس حق بـاطل و، باطل شده حق،بـازَرودینار
بـه خواب اَربشنوم، نـامِ زَرودینـار، می ترســم
ازین دُنیـای بی مقـدارو، زین یـارانِ کـج رفتـار
کژی دیـدم زِ بس،ازنفسُ کـج رفتـار می ترســم
نمی ترسـم ازان گُرگی، کـه بـامن دشـمنی دارد
ازآن میشی که خود،بِنمودمش پَروار،می ترسـم
نبـاشـد بـاکی ازدشـــمن، چوگـردد روبرو بـامن
ازآن، یـارِ دورویِ پَست و،بَد کردارمی ترســــم
چـه بـاکم بـاشد ازدریـا، چو قـدرِ قطره می دانـد
ازان قطره، کـه دریـارا،کنــد اِنکار، می ترســـم
منـم آن مؤمن و، مـــاهِ صیـام و، روزه ام شــایـد
ولی، ازخِجلتِ اَعمـالِ خود، اِفطـار می ترســـــم
زِبس خودهم بـه خود،گفتم دروغ و،بـاوَرم هم شد
ازان روزی کـه از،خودهم شوم بیزار،می ترسـم
نَمیـــرد (صـاحبِ نـامِ نکو)، ســــعدی چنین گویـد
نبـاشـــــد نـامِ نیـــکویـم، گرازآثــار، می ترســــم
تمـامی اهـلِ میخـانـه،که خوش مست از،مِیِ نـابند
ازآن، بیـــگانـه بـامِی،کوبوَد هُشـــیار می ترســـم
بـه ظـاهر گریـه و، بـاطن تبسّــم می کنــــد وارث
من ازاین، مُرده خوارانِ چنـان کفتـار، می ترسـم
اگرگوینـدخامُش بـاش و،سِِّر کم گوی و،سَربَرگیر
چو نتوانم چنین بـاشـم، هم ازاین کـار، می ترسـم
مکُن اِصرارعـاشق را، کـــه برگـــردد زِکوی دل
همین آزار مـارابَس، کزین اِصــرار می ترســـم
نبـاشــد بـاکم از، اِفشــای اَسراری کــــه می دانم
مَـده زِنهـارم اِی مُرشـد، کزین زنهـار، می ترسـم
من آن، شـاگردِ مکتب خـانـه ی شعرم،کـه اُستادم
اگرگوید مگو، زینسـان دیگراشـــعار، می ترســم
بگو پروانـه بی پَروا، بـه گوشِ گُـــــل، مَکُن نجوا
کـه من،ازموشِ پنهـان گشته در،دیوار می ترسـم
نمـانـده حُرمتی بـاقی، نـه برمِی میـــکده، ســـاقی
چه گویم گر،که ازاین، وضعِ نِکبت بار،می ترسم
نمی ترســم ازآن(دیوانـه)ای، کوهـای وهوسـازد
ازآن عاقل، که هردَم ،می دهد هُشدار، می ترسم
......................................................................
(دیوانه) اردیبهشت، 6 8
در ضمن جای دارد تشکر ویژه از شما بزرگوار نمائیم برای نشر ذکات علم و عملتان مرحبا