دوشنبه ۱۱ تير
|
|
آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند./.
|
|
|
|
|
دلم می لرزد هر دم از حضورش.
چه غوغا می کند ناز وُ غرورش.
به عشقش خانه می آرایم هر دم.
بدونِ
|
|
|
|
|
مهر تو آتش بکشد سینه ای آفاق را
|
|
|
|
|
آواز آسمان به حلاوت رسیده است
کرکس چو مادری به ذلالت رسیده است
|
|
|
|
|
من میفهممت
از دلم دوری
گله دارم از
عشق آجری
عشقی که حالا
یه مقبره
واسه قلبمه
روزا در غمه
|
|
|
|
|
او می رسد دل را به یغما می بَرد
هر دم چرا بر خانه ام در می زند
|
|
|
|
|
مرگ احساس
شاعری دیشب مُرد،
|
|
|
|
|
کتمان عیان ها
می کاهد از انسان
تبلیغ عیان است
اندیشه کتمان
|
|
|
|
|
شب
گل زنبقِ تن پوش مرا
به خیالِ وطن آغوشت...
|
|
|
|
|
سیبی نچیدم ازدرخت اما ،
عطرتو درپیراهنم پیچید..🌹🌺💐
|
|
|
|
|
با یه ساک هم میشه مردا رو کشت...
|
|
|
|
|
با میوه ی ممنوعه فریبم دادی...
|
|
|
|
|
دل به دریا زدم
دریا به دلم سنگ زد.
|
|
|
|
|
آغازسفر اول ویران شدن ما
بیگانه ی هم آخرحیران شدن ما
|
|
|
|
|
ای حلقه ی چشمت شده محراب نمازم
|
|
|
|
|
چو قاصدکی که دست باد افتاد
|
|
|
|
|
آن کسی که اسب خود را بی مَحابا تاخته
زندگی را مطلقاً، در دستِ آخر باخته
تا بفهمد نیست در جای خو
|
|
|
|
|
گلی از خاک شکفت
عالمی از بوی عطرش مست شد
|
|
|
|
|
خدارادیده ام امشب در این خلوت نمی دانی
|
|
|
|
|
نام و فامیلی حقیقی یا مستعار! کامل خود را تکمیل کنید!!...
|
|
|
|
|
سر دروازه ی غم عبور ممنوع بزنید
شاید این غصه خجالت بکشد؛ راهش به دریا بزنید
|
|
|
|
|
توی آغوش زمستون یه پرنده نیمه جونه
نفسش یخ زده اما هنوز از گلا می خونه
تو نگاهش تب امید
|
|
|
|
|
نام و فامیلی حقیقی یا مستعار! کامل خود را تکمیل کنید!!
|
|
|
|
|
دل که زمن ربوده است ؛ صورت دلربای تو
شکر مرا سعادتی ؛ دل شده مبتلای تو
|
|
|
|
|
روزی می آیی.....خواب از صورت تمام ثانیه ها می پرد
|
|
|
|
|
😎🤓😁😃مریم من...!
شب هایی که یقینِ من
عصمت را میان موهای تو میبافت به خاطر دارم
اول بار که کودکت
|
|
|
|
|
"پشه کی جولان کند جایی که باد صرصر است"
|
|
|
|
|
در دلم با یک نظر صدها خیال انگیختی
|
|
|
|
|
لبانت زمزمۂ کیست؟
«وَ السَّمَاءِ وَمَا بَنَاهَا»
|
|
|
|
|
سیـگارهــا کشیــدم ، دردی دوا نکـــردند
آهنــگ هــا شنیــدم ، غمهـا رهـــا نکــردند
|
|
|
|
|
پشت شیشه باران می بارد
اما
هوای خانه آفتابیست
وقتی....
|
|
|
|
|
ای کسی که عشقی بر جان من بر انداخت
|
|
|
|
|
با برق نگاهی دلم از سینه جدا شد
|
|
|
|
|
برگرد ،مهمانم بشو مادر
دنیای ما ،جای قشنگی نیست
اینجا تمام فصل ها سردند
فانوس شب ،زیبا و رنگی نیس
|
|
|
|
|
رباعی۶۷۷
شکارم شد و دگر کارم نباشد
این صید برمن سزاوارم نباشد
یافتم او را گوهری دراین دشت
ب
|
|
|
|
|
خوب ترین شاعر جهان حضرت حافظ
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
اگر از من بپرسی تو ، چه کس را خوبتر دانم
بگویم آن تویی جانا،
|
|
|
|
|
این اشعار را پدرم همیشه بچه که بودم میخواند؛ نمیدانستم چرا؟
بزرگتر که شدم فهمیدم داغ برادر دیده
|
|
|
|
|
عاشق و دلدار اویم گر نمی دانی بدان...
|
|
|
|
|
صد توبه شکستم تا عفو تو را بینم
|
|
|
|
|
مسیرِ قایقِ بی بادبان را
به موجِ گیجِ دریابار نسپار
|
|
|
|
|
تقدیم به آتشنشانان قهرمان پلاسکو / دارد پلاکش را به گردن میکند یک مرد
|
|
|
|
|
نوازش تو مگر استخاره میخواهد؟
فقط جگر، جگری پاره پاره میخواهد
دلم سیاهتر از شب شدست میدانی
|
|
|
|
|
مامان بخدا که خواب دریا دیدم
بر چشم ترم دودست بابا دیدم
|
|
|
|
|
پر پروانه مي سوزد ميان آتش و دريا
|
|
|
|
|
بهار آمد به صحرا سبزه رویید
|
|
|
|
|
کاش بیدارم کنی ، پایان دهی کابوس را
با حضورت زنده کن این مرده ی مأیوس را
|
|
|
|
|
در من غمی شکفته است....
که پاییز را با بهار اشتباه گرفته است .....
|
|
|
|
|
یک:
مرا گفتند،از مادر چه در ذهنِ خودت داری؟
بگفتم: پینه یِ بسته،به رویِ دستِ زیبایش
دوباره پ
|
|
|
|
|
هر بار که صدای سوت ِ قطاری میشنوم
|
|
|
|
|
نمی ترسم من از شیرِ ژیان الحق.
گریزم از دو چشمِ آهو صد فرسخ.
بوَد بُردم نداری در سفر جانا.
|
|
|
|
|
در خیال خویشتن چون گل تورا بو کرده ام
یاد چشمانت که می مانـــد به آهو کرده ام
روزو ماه وسال وتقویم
|
|
|
|
|
تقدیم به روح دریا نوردان شهید
|
|
|
|
|
ابوتراب شده بعد چادر خاکی
که غرق خاک کند کل نام هایش را
کدام؟ آتش در؟ یا قلاف شمشیرش ؟
چطور شعله
|
|
|
|
|
بشر دنبال نان می گشت خدا دنبال انسان ها
فقط نان نه! کمی شهوت کمی شهرت کمی ثروت...
|
|
|
|
|
دور بَر ِ تو هزار ويك كركس بود
|
|
|
|
|
عاشق که می شدیم
پنجره لبخند می زد،
و کوچه می رقصید، در صبحانه ای گرم
هر روز
ساعت ۱۲ بار می لرزید
|
|
|
|
|
تسلیت به ایران به خصوص خانواده این عزیزان،این قطعه رو تقدیم خانواده این عزیزان میکنم.
|
|
|
|
|
گریه ام با تو، ولی خندیدنم اجبار بود
|
|
|
|
|
شده ام سالم سابق که خراب ات شده ام...
|
|
|
|
|
زمستان بود و از سر ما نمی خورد آه از جا جُم
|
|
|
|
|
منم روح الغزل حافظ که دنبال تو می گردم
اگر روزی تو را دیدم بدان از عشق بیمارم
شکیبا درخشانی
|
|
|
مجموع ۱۲۵۰۸۸ پست فعال در ۱۵۶۴ صفحه |