يکشنبه ۲ دی
اشعار دفتر شعرِ غمنامه شاعر رمیده
|
|
تمام فکر ما فکر رسیدن بود
|
|
|
|
|
میروم دور شوم تا بیابم خبری
|
|
|
|
|
دعواست اگر بر سر سکه های بازار
|
|
|
|
|
چو قاصدکی که دست باد افتاد
|
|
|
|
|
به گریه در خواب تو را صدا میکنم هنوز
|
|
|
|
|
آه ای عشق تمام هستی ام آتش گرفت
|
|
|
|
|
گلی از دور بمن مینگریست...
تو نبودی اما
|
|
|
|
|
خطاطم و خطی ز تو بر هستی من هست
|
|
|
|
|
حرفه و کارت، حساب و هندسه ست.
احتمالش را مهندس جان شما با جبر کن
|
|
|
|
|
خدایا ابر میبارد که سقف از خانه بردارد
|
|
|
|
|
یک نفر نیست بپرسد که چرا غمگینم
و چرا هر شب و هر شب خواب بد میبینم
|
|
|
|
|
صدای ساز می آید
دلم چون سیم میلرزد
و میترسد ز هر کس عشق می ورزد
|
|
|
|
|
از شکاف در احساس
تو را میدیدم
|
|
|
|
|
گل دگر گل نیست بیمار فراق و عاشق و افسرده است
|
|
|
|
|
من به رویای تو آغشته شدم
و به دنیای تو عادت کردم
سر هر موی بلندم به بلندای تو پیچیده شدست ...
|
|
|